حکومت ایران از همکاری درباره حقایق سرنگونی هواپیما سرباز می زند
مقامهای اوکراینی اعلام کردند که حکومت ایران، تا این لحظه از عمل کردن به وعدههایش در زمینه ارائه “اطلاعات شفاف” و پاسخگویی درباره “حقیقت” ساقط شدن هواپیمای اوکراینی سر باز زده است.
این در حالیست که رژیم ایران در روزهای گذشته دولت کانادا را متهم کرده بود که با سیاسیکاری در پرونده سرنگونی هواپیمای اوکراینی از تلاشهای تهران برای توضیح واقعیت ممانعت میکند.
محسن بهاروند، معاون وزیر خارجه حکومت ایران، که سرپرستی هیات مذاکرهکننده را برعهده دارد، در مصاحبه با روزنامه انگلیسیزبان “تهرانتایمز” مدعی شد که «کانادا میخواهد موضوع را سیاسی کند».
او پیش تر ادعا کرده بود که حکومت ایران تمام همکاریهای لازم را با کانادا و دیگر کشورها انجام داده است.
این در حالیست که دادستانی کل اوکراین گفته: رژیم ایران به هیچیک از وعدههایی که طی آخرین دور مذاکرات داده بود، عمل نکرده و اکثر سوالات طرف اوکراینی را بیپاسخ گذاشته است.
دادستانی کل اوکراین با تاکید بر این که سرنگونی هواپیمای پرواز ۷۵۲ یک جنایت عمدی بوده، میگوید رژیم ایران به رغم وعدههای قبلی «هیچ سندی» درباره انهدام این هواپیما به اوکراین نداده است.
همچنین اعلام شد که رژیم ایران اجازه نداد اوکراین از مظنونان پرونده سقوط هواپیمای اوکراینی بازجویی کند.
به گزارش رادیو فردا، دادستانی کل اوکراین با رد ادعای حکومت ایران مبنی بر نقش خطای انسانی در این حادثه، تاکید کرده است که پیش از دستیابی به حقیقت، این پرونده مختومه نمیشود.
از سوی دیگر معاون وزیر خارجه اوکراین در مصاحبه با شبکه تلویزیونی اوکراین 24 اعلام کرد رژیم ایران به بازپرسان این کشوراجازه بازجویی از مظنونان پرونده بوئینگ 737 سرنگون شده اوکراین را نداد.
به گزارش اسپوتنیک، این مقام اوکراینی گفت: نهاد های قضایی و بازپرسی ما به همراه دادستانی در حال تحقیقات در خصوص پرونده کیفری مربوطه هستند و شناخت و درک همه شرایط فاجعه رخ داده برای ما بسیار مهم است. با این حال طرف ایرانی صرفاً اجازه بازجویی از مظنونان سقوط هواپیما را به بازپرس های اوکراین نداد.
به گفته وی ، تحقیقات در این پرونده به این بستگی دارد که طرف ایرانی تا چه حدی بخواهد با همکاران اوکراینی خود همکاری کند تا همه جزئیات فاجعه روشن شود .
واکنش کانادا به تهدید بازماندگان
تهدید رژیم ایران علیه خانوادههای قربانیان هواپیمای سرنگون شده اوکراینی باید جدی تلقی شود
شبکه سی بیسی کانادا در گزارشی گفت: شهروندان کانادایی که عزیزان خود را در سرنگون شدن هواپیمای اوکراینی در ایران از دست دادهاند گزارش میکنند تهدیدات هشدار آمیزی از جانب رژیم ایران دریافت میکنند تا در مورد این فاجعه اعتراض نکنند.
رالف گودیل نماینده پیشین پارلمان کانادا که بهعنوان مشاور ویژه دولت در این حادثه عمل میکند گفت: این اقدام رژیم ایران رفتار زشت و موذیانهای است که از جانب یک دولت خارجی صورت میگیرد و برای هر کانادایی ناراحتکننده است .
وی افزود: این موارد ارعاب و آزار و اذیت به پلیس گزارششده است و مقامهای دولت کانادا از ۱۱مورد آن مطلع هستند. پلیس و سازمانهای امنیتی کانادا با متحدانمان در سراسر جهان در این مورد کار میکنند و این تهدیدات را جدی تلقی میکنند.
دولت اوکراین پیشنهاد رژیم ایران را رد کرد
یک مقام اوکراینی که برای مذاکره درباره پرونده سرنگونی هواپیمایی اوکراین با موشکهای سپاه پاسداران به تهران سفر کرده است، گفت: کشورش تحت هیچ شرایطی نمیپذیرد در ازای لاپوشانی حقیقت، پول دریافت کند.
دیپلماتهای اوکراینی گفتهاند، هدف اوکراین از دور دوم مذاکره با رژیم ایران پیرامون پرونده پرواز۷۵۲، بررسی انواع مسائل فنی، نظامی و جنایی و همچنین بهکارگیری اسناد حقوقی بینالمللی برای روشن کردن جزئیات سرنگونی هواپیمای اوکراینی است.
معاون وزیر خارجه اوکراین در این باره گفت: به طرف ایرانی صراحتا گفتیم هدف اصلیمان نه دریافت غرامت، بلکه رسیدن به حقیقت است. تحت هیچ شرایطی نمیپذیریم در ازای لاپوشانی حقیقت پول دریافت کنیم. اول باید حقیقت را بدانیم و سپس بسته به جزئیات رویدادهایی که منجر به سرنگونی هواپیمای اوکراینی شد، غرامت را محاسبه خواهیم کرد.
وی تأکید کرد که این هدف تنها از آن او بهعنوان سرپرست هیأت اوکراینی نیست، بلکه خانوادههای آسیبدیده هم این تقاضا را دارند.
شکایت از خامنهای و سپاه در آمریکا
خانواده برخی قربانیان هواپیمای اوکراینی که با اصابت موشک نزدیک تهران سرنگون شد از خامنهای و سپاه پاسداران شکایت کردند. یک دفتر حقوقی در واشنگتن از طرف بازماندگان قربانیان با تابعیت آمریکایی این شکایت را پیگیری میکند.
یک دفتر حقوقی مستقر در واشنگتن با انتشار بیانیهای اعلام کرده که به وکالت از طرف تعدادی از بستگان قربانیان پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین که تابعیت آمریکایی داشتند شکایتی علیه حکومت جمهوری اسلامی به رهبری علی خامنهای و سپاه پاسداران به فرماندهی حسین سلامی ثبت کرده است.
بر پایه این بیانیه که جمعه ۱۶ اکتبر (۲۵ مهر) صادر شده، شکایت بازماندگان قربانیان در دادگاه فدرال حوزه واشنگتن دیسی به ثبت رسیده و شاکیان امیدوارند “این پرونده قدمی تاثیرگذار در جهت دادخواهی و پاسخگویی عوامل و آمرین این جنایت باشد”.
هواپیمای مسافربری اوکراینی بامداد ۱۸ دی ماه ۹۸ اندکی پس از برخاستن از فرودگاه تهران به دلیل اصابت دو موشک پدافند هوایی سپاه پاسداران سرنگون شد و تمام ۱۷۶ سرنشین آن جان باختند.
به گزارش دویچه وله، یکی از مهمترین اتهامهایی که متوجه حکومت ایران است دادن اجازه پرواز به هواپیماهای مسافربری، به رغم اعلام آماده باش به خاطر نگرانی از حمله تلافیجویانه آمریکا است. جمهوری اسلامی متهم میشود که از هواپیماهای مسافربری به عنوان سپر انسانی برای جلوگیری از حمله احتمالی آمریکا سوءاستفاده کرده است.
درددلِ داغدارانِ آن “۱۹ ثانیه” که بوی مرگ می داد
روزنامه شهروند نوشت: انتشار اطلاعات جعبه سیاه خانوادههای داغدار را با ابهامات بیشتری مواجه کرده است بسیاری از خانوادهها با وجود اینکه شکایتی در محاکم قضائی مطرح نکردهاند، اما خواهان معرفی و برخورد با همه مسببان این حادثه هستند.
ثانیهها رهایشان نمیکند. مدام به این فکر میکنند که در آن ۱۹ثانیه چه بر عزیزانشان گذشته. تنها چند نفس با مرگ فاصله داشتند. هر نفس، اما مرگ را فریاد میزد. وحشت بیپایانی که هیچ کس ندید جز ۱۷۶ سرنشین پرواز مرگ. این افکار مثل خوره به جانشان افتاده. ١٩ ثانیه جهنمی بین دو شلیک موشک، داغ آنها را تازه کرده. درد و زجر بازماندگان پرواز ٧٥٢ بیشتر شده.
گزارش اطلاعات جعبه سیاه، خاطره تلخ سقوط را دوباره رونمایی کرد. انگار همین دیروز خبر سقوط هواپیما را شنیدهاند. حرفزدن از آن حادثه برایشان دوباره سخت شده. بغض امانشان نمیدهد، گریهمیکنند و صدای غمگینشان را غمگینتر میکند. میپرسند چطور این هواپیما مسافربری تشخیص داده نشد، چرا پس از شلیک اول متوجه اشتباهشان نشدند. حسرت میخورند از اینکه همه ١٧٦ سرنشین آن پرواز تا قبل از اصابت دومین موشک سالم بودند و برای هواپیما مشکلی پیش نیامده بود و تا آخرین لحظه هواپیما در مدار درست و شرایط پروازی نرمال بوده است.
آنها میگویند در همه این چند ماه منتظر بودند تا علت این حادثه برایشان روشن شود، اما حالا با صحبتهای مطرحشده از سوی مسئولان سازمان هواپیمایی کشور درباره اتفاقات رخداده برای بویینگ ٧٣٧ ابهامات بیشتری برایشان ایجاد شده است. پریشانند و پرسشهای فراوانی دارند که برای هیچکدامشان پاسخ روشنی وجود ندارد، همین هم اندوهشان را بیشتر کرده.
در حسرت روی عزیزان
خانوادههای قربانیان آن پرواز ساقطشده انگار تاریخ برایشان در هجدهم دی ماه ٩٨ متوقف شده. همان روزی که خبر مرگ همه سرنشینان آن هواپیما اعلام و همه جا پر شد از خبرها و تصاویر دلخراش آن حادثه. با اینکه بیش از هفت ماه از آن روز گذشته، اما برای آنها همه چیز تازه است. درست مثل عباس دانشمند و همسرش.
این زوج سالخورده در آن حادثه دختر، داماد و دو نوهشان را از دست دادند. این پدر و مادر داغدار هنوز نتوانستهاند نبود عزیزانشان را باور کنند. عباس پزشک است و متخصص بیهوشی اتاق عمل، خودش میگوید از آن روز به بعد کار کردن برایش سخت شده و بیشتر اوقات را در خانه میماند: «ما هنوز در همان شرایط بحرانی روزهای نخست هستیم. همسرم که هر روز چند ساعتی گریه میکند. من سعی میکنم او را آرام کنم، اما واقعیت این است که حال خودم از او بدتر است.»
مژگان دانشمند همراه پدرام موسوی با دو فرزندشان راهی کانادا بودند. آنها سالها پیش از این برای ادامه تحصیل به آنجا رفتند و بعد هم همانجا ماندگار شدند. حاصل زندگی آنها دو دختر به نامهای دریا و درینا بود. همه اعضای این خانواده چهار نفره در آن پرواز به آغوش مرگ رفتند و حالا چند قاب عکس تنها چیزی است که از آنها به جا مانده: «من هر روز با عکسشان صحبت میکنم، ولی دلم آرام نمیگیرد. حسرت دیدن روی آنها را دارم، حتی برای یک لحظه. وضع پدر و مادر پدرام از ما هم بدتر است. پدر دامادم آقای موسوی، متخصص گوش و حلق و بینی است.
خلقوخوی او بعد از آن اتفاق به کلی تغییر کرد، پرخاشگر و عصبی شده. گاهی اوقات از فرط ناراحتی با صدای بلند فریاد میزند که چرا مانع بازگشت آنها به ایران نشده.» آمدن مژگان و همسرش به ایران داستان عجیبی دارد. آنطور که عباس میگوید آنها از آبانماه قصد داشتند برای تعطیلات ژانویه به ایران بیایند، اما هم او و هم پدر پدرام دلشان به آمدن آنها راضی نبود: «هیچ پدر و مادری نیست که از دیدن بچههایش خوشحال نشود، اما نمیدانم چطور شد که حس خوبی به آمدن آنها نداشتیم. حتی چندبار تلفنی به آنها گفتیم که برنامه سفرشان را به تابستان موکولکنند. اما انگار باید آن اتفاق میافتاد.»
عباس میگوید خیلی وقتها به آنها چند دقیقهای فکر میکند که به دختر و داماد و نوههایش در آن هواپیما چه گذشته است و حالا هم با انتشار اطلاعات جعبه سیاه هواپیما این افکار آزاردهنده جان تازهای گرفته است: «من آن لحظات و تکتک آن ثانیهها را هر روز با خودم مرور میکنم. عذاب میکشم و اشک میریزم» .
مژگان و پدرام به واسطه شغل پدرانشان با هم آشنا شدند. پدرام دانشجوی برق و مخابرات بود و مژگان هم مهندسی برق میخواند. بعد از مدتی هم هر دو برای ادامه تحصیل راهی کانادا شدند. مژگان تحصیلاتش را ادامه داد و درنهایت هم پس از اخذ مدرک دکتری در دانشگاه آلبرتا مشغول تدریس شد، پدرام هم در یک شرکت مخابراتی مشغول کار بود.
عباس چند هفته پس از تدفین آنها راهی کانادا شد تا اموالشان را تعیین تکلیف کند: «دخترم و همسرش همه داراییشان مشترک بود. نصف به نصف. مژگان وصیت کرده بود همه اموالش پس از مرگ به دختر خواهرش برسد. پدرام همه داراییاش را برای برادرزادهاش به ارث گذاشت. اسباب و وسایل خانه را هم را به یک بنیاد خیریه در کانادا واگذار کردم. همه این کارها چند هفتهای زمان برد و بعد هم به ایران بازگشتم.»
عباس درباره پیگیری پرونده این حادثه و خواستهاش میگوید: «هیچ چیزی برای من جای بچههایم را نمیگیرد. ما هیچ نیاز مالی نداریم. نه دیه خواستیم و نه خسارت. همان موقع هم گفتم که شکایت نمیکنم، چون به نظر من کار بیهودهای است، چون عزیزان من دیگر زنده نمیشوند. اما دوست دارم همه مسببان حادثه به شدیدترین شکل ممکن مجازات شوند» .
مادری با سوالهای بیجواب از مرگ فرزندش
اسم پدرام از دهانش نمیافتد، مدام اسم او را صدا میزند، در این چند روز وقتی فهمید پسرش با بقیه مسافران چند ثانیهای زنده بودند گریههایش بیشتر شده، کارش به جایی رسیده که چند نفر از زنهای فامیل از او مراقبت میکنند، مثل همان روزهای نخستی که خبر مرگ پدرام را برایش آوردند. اینها را یکی از نزدیکان پدرام جدیدی میگوید. پدرام یکی از مسافران آن پرواز بود. دانشجوی دکترای سازههای دریایی که کمتر از هشت ماه بود در دانشگاه ویندزور کانادا برای مقطع دکتری پذیرفته شده بود.
او هم مثل بسیاری از مسافران آن پرواز چندسال قبل برای ادامه تحصیل به این کشور رفته بود. اما درست یکسال قبل از این حادثه پدرش فوت کرد. پدرام بیستوهشت ساله برای حضور در مراسم سالگرد پدر مرحومش به ایران آمده بود و چند هفتهای در ایران ماند تا کنار مادر و خواهرش باشد، اما هیچکدام نمیدانستند این آخرین دیدار است: «پدرام عاشق درس و تحقیق بود. لیسانس عمران داشت. اما گرایش ارشد و دکترایش سازههای دریایی بود. تحقیقات زیادی روی پلهای متحرک دریایی انجام داده بود. استاد راهنمای رسالهاش بعد از این حادثه پیام تسلیتی برای خانوادهاش فرستاد، در آن نامه نوشته بود پدرام اگر چندسال دیگر فرصت داشت، با ایدههایش تحول بزرگی در صنعت و حملونقل دریایی ایجاد میکرد.»
آن طور که همکلاسیها و دوستان نزدیک پدرام میگویند، او قصد داشت پس از اتمام درسش به ایران بازگردد و به کارش در همین جا ادامه دهد. برنامههای زیادی برای آیندهاش داشت. حتی با چند نفر از همهدورههایش در دانشگاه خواجه نصیر صحبت کرده بود تا با تشکیل یک گروه سازههای دریایی طرح ساخت پل متحرک در بندر چابهار را عملیاتی کنند.
مادر پدرام بیش از هفت ماه است که روز و شب ندارد. از لحاظ روحی به شدت آسیب دیده است. از دست دادن شوهر و تنها پسرش آن هم در مدت یکسال حسابی او را به هم ریخته. روزها بیقرار است و شبها برای پسرش گریه میکند. از وقتی هم که خبر بازخوانی جعبه سیاه هواپیما را شنیده گریههایش بیشتر شده: «بعد از سقوط هواپیما، همه سعی کردیم مادر پدرام را از اخبار و حواشی آن حادثه دور نگهداریم. چون دکترها به ما گفتند اصلا شرایط روحی خوبی ندارد و باید به هر نحوی ذهن او را از این حادثه دور کنیم. شرایط او به قدری وخیم بود که احتمال آسیب جسمی و سکته هم وجود داشت. به همین دلیل هم مادر پدرام زیاد در جریان جزئیات این حادثه نبود. اما حالا با شنیدن این خبر حسابی به هم ریخته.»
مادر پدرام حالا مثل بسیاری از مادران و پدرهای داغدار سردرگم شده، توضیحاتی که تاکنون درباره این حادثه ارایه شده نتوانسته او را قانع کند. با این همه این خانواده هم پیگیر این پرونده نشده است: «مادر و خواهر پدرام شکایت نکردند. از طرف قوه قضائیه چندبار با آنها تماس گرفته شد، چند شخصیت نظامی هم برای تسلیت و سر سلامتی به خانه این مادر داغدار رفتند، اما او میگوید هیچکدام از کارها حتی مجازات مسببان این حادثه باعث نمیشود که پسرم زنده شود.»
همسری که هنوز هم چشم به راه است
خانواده نیکنام هم حال و روز خوشی ندارند. فرهاد از تعطیلاتسال نو میلادی استفاده کرد و برای دیدار اقوام و آشنایان به ایران آمد. این دندانپزشک چهلودو ساله، چندسال قبل همراه همسر و دو فرزندش به کانادا مهاجرت کرد و در شهر تورنتو ساکن شد. او از سالها قبل علاقه داشت در آن کشور طبابت کند. البته فرهاد ١٠سال در ایران فعالیت دندانپزشکی داشت. چند هفته قبل از سفرش به ایران در آزمون انطباق مدرکش پذیرفته شد و قرار بود پس از بازگشت به کانادا کارش را در مطب دندانپزشکی آغاز کند. اما سرنوشت تلخی که در انتظارش بود، مانع از این شد تا رویای چندین ساله فرهاد عملی شود.
همسر و دو دختر او در کشور کانادا زندگی میکنند و از آنجا پیگیر این پرونده هستند. یکی از دوستان نزدیک فرهاد که سالها با او رفاقت داشت، دراین باره میگوید: «همسر فرهاد افسردگی شدید دارد. هنوز منتظر است تا فرهاد از ایران به خانه بازگردد. با اینکه اقوام و آشنایان با او در تماس هستند، اما خب زندگی در کشور غریب آن هم در چنین شرایطی کار بسیار دشواری است.»
او درباره پیگیریهای این پرونده هم توضیح میدهد: «همسر فرهاد از همانجا ماجرا را دنبال میکند. در ایران هم اقوام فرهاد پیگیر هستند، اما صحبتهایی که تاکنون مطرح شده، اصلا قانعکننده نیست. شاید هم هیچ وقت معلوم نشود که چرا این هواپیما با آن همه مسافر هدف قرار گرفت یا اینکه مقصران اصلی اتفاق وحشتناک چه کسانی هستند. شلیک دو موشک با فاصله زمانی کوتاه به یک هواپیمایی که هنوز داشت ارتفاع میگرفت؛ موضوع واقعا عجیبی است که مرور جزئیات آن باعث ناراحتی و عذاب مضاعف میشود.»
آمریکا؛ تصویر یک فرمانده سپاه پشت میله های زندان
وزارت خارجه آمریکا در توئیتی که با تصویری از فرمانده هوافضای سپاه پاسداران پشت میله های زندان منتشر کرده او را مسئول قتل ۱۷۶ مسافرهواپیمای اوکراینی دانست و نوشت: اگر یک معترض به سرنگونی پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین، به سه سال زندان محکوم میشود، امیرعلی حاجیزاده که مسئول کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن پرواز است، سزاوار چه حکمی است؟
اشاره وزارت خارجه آمریکا به حکم سینا ربیعی، دانشجوی دانشگاه تهران است که، به دلیل اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران به سه سال حبس محکوم شده است.
در ماههای گذشته، قوه قضائیه جمهوری اسلامی برای ۲۱ نفر از کسانی که در تجمعات اعتراضی به سرنگونی هواپیمای اوکراینی شرکت کرده بودند، در مجموع ۲۷ سال زندان حکم صادر کرده است.