پرده ‌گشایی وزیر خارجه آلمان از روح برجام! و باقی ماجرا



محافل سیاسی اورشلیم می گویند که دو مصاحبه اخیر جو بایدن رئیس جمهوری برگزیده ایالات متحده، در مورد ایران، و به وِِزه موضوع بازگشت به برجام، امیدواری هایی در محافل دولتی و سیاسی اسرائیل برانگیخته است. بایدن در این مصاحبه ها تاکید کرد که باید در برجام تغییرات اساسی داده شود و بازگشت ایالات متحده به برجام، بیشتر یک اقدام نمادین می باشد تا راه برای آغاز گفتگوهای جدی به هدف رسیدن به یک توافق کاملا نو هموار شود.

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، جالب توجه آن است که شماری از کشورهای کلیدی اروپا نیز با این طرز برخورد بایدن با خطرات امنیتی رژیم ایران همنوا هستند. بایدن از پیش گفته بود که یکی از هدف هایش آن است که در برابر حکومت ایران، همراه با کشورهای اروپایی گام بردارد و طرفین هماهنگی کامل داشته باشند.

پرده ‌گشایی آلمان از روح برجام!

احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی نوشت: سخنان هایکو ماس، وزیر خارجۀ آلمان در بارۀ برجام، نشان دهندۀ شکل‌گیری تدریجیِ سیاستی اجماعی در سطح بین‌الملل نسبت به ایران، پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست.

هایکو ماس در گفتگو با مجلۀ اشپیگل به صراحت گفته است که بازگشت به شکل کنونی برجام کافی نیست و باید در یک توافق جدید، دیگر مسائل از جمله برنامۀ موشکی ایران را نیز گنجانده شود.

وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است: “انتظار ما از تهران روشن است. ایران نباید سلاح هسته‌ای و برنامه موشکی تهدیدآمیز داشته باشد. ایران باید نقش متفاوتی در منطقه بازی کند. ما دقیقا به چنین توافقی نیاز داریم. ”

چنین سخنانی پیش از این به تلویح یا به تصریح، از زبان دیگر رهبران اروپایی و همینطور جو بایدن و همکارانش نیز بیان شده است. حتی رهبران چین و روسیه هم اشاراتی با همین مضمون مطرح کرده‌اند.

در واقع امضاءکنندگان برجام، احیای این توافقنامه را مستلزمِ بازگشت “روح” آن به کالبد فسرده و رو به موتش می‌دانند و منظورشان از روح برجام نیز تعیین مسیری برای حل تمام اختلافات فی‌مابین ایران و “جامعۀ بین‌المللی” و یا در حقیقت عمدتاً دنیای غرب و متحدان منطقه‌ای آن است.

کتمان نمی‌توان کرد که کشور‌های ۱+۵ از همان ابتدا به انگیزۀ وجود یک “روح” در برجام، به امضای آن مبادرت کردند و آن را سرآغازی برای مذاکره تا رفع اختلاف نهایی با جمهوری اسلامی بر سر دیگر موضوعات مورد منازعه برشمردند.

به همین علت، پس از آنکه طرح مسائلی مانند لزوم دستیابی به برجام‌های ۲ و ۳ و ۴ و … از سوی حسن روحانی در داخل ایران با مقاومت و بن‌بست مواجه شد، طرف غربی، جمهوری اسلامی را به “نقضِ روح برجام” متهم کرد؛ اتهامی که نهایتاً دونالد ترامپ با تمسک به آن، کل توافقنامه را ابطال کرد.

این در حالی بود که طرف ایرانی، برجام را منحصر به “جسم” آن و بی‌ارتباط با هر موضوع مورد اختلاف دیگری می‌دانست و خواستار برچیده شدن تمام تحریم‌های اقتصادی و غیراقتصادی بود.

در هر صورت، با خروج آمریکا از برجام، روح و جسم آن به طور کامل از هم جدا شد و به همین دلیل اعضای دولت ترامپ، مرگ آن را اعلام کردند. با این همه، اروپایی‌ها امید به احیای دوبارۀ برجام را از دست ندادند، اما آنگونه که وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است بدان شرط که روح آن به جسمش بازگردد! دولت بایدن نیز با این نوع احیای برجام موافق است و به نظرم چین و روسیه هم چراغ خاموش همین هدف را دنبال می‌کنند.

بر این اساس، می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده‌ای نه چندان دور، طرح تازه‌ای از سوی اعضای ۱+۵ برای مذاکره جهت احیای برجام به ایران ارائه شود، طرحی که علاوه بر ایجاد محدودیت بیشتر در زمینۀ فعالیت‌های هسته ای، برنامۀ موشکی و بخصوص سیاست ایران در خاورمیانه را هم در برگیرد.

در این میان، مسئله این است که حامیان احیای برجام در ایران تا چه اندازه برای پذیرش یا رد چنین پیشنهادی آماده‌اند؟ در حقیقت، تاکنون هیچ جناح یا نهاد رسمی در ایران لزوم بازگشت به برجام را به طور کلی نفی نکرده است و حتی مصوبۀ اخیر مجلس هم درنهایت تلاشی – هر چند به نظر من ناکام – برای بازگشت به آن با قرائتِ خاص جمهوری اسلامی است. این قرائت، اما در جامعۀ جهانی هیچ هواخواهی ندارد و بنابراین، هر دو جناح به دلیل عدم آمادگی برای پذیرش یا رد یک طرح اجماعی احتمالاً با غافلگیری تازه‌ای روبرو خواهند شد.

از نگاه طرف غربی، اینکه جمهوری اسلامی بخواهد در ازایِ رفع تحریم‌ها، از تنش بر سر مسئلۀ هسته‌ای خود بکاهد، اما در سایر زمینه‌ها به تنش ادامه دهد و یا بر آن بیفزاید، پذیرفتنی نیست.

از نگاه طرف غربی، مجموعۀ اینگونه تنش‌ها و اختلافات باید در چارچوب تازه‌ای که مورد اجماعی جهانی باشد، مورد مذاکره و توافق قرار گیرد.

با این حساب، برخی از نگرانی‌ها در محافل اصولگرا نسبت به شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا معنای واضح‌تری پیدا می‌کند. در حقیقت، نه گفتن به ترامپ در سطح جهانی با همدلی‌هایی روبرو بود، اما بایدن و شرکای اروپایی‌اش در پی دستیابی به اجماعند و نه گفتن به اجماعی بین‌المللی نسبت به نه گفتن به یک کشور واحد، همیشه فشار‌ها و هزینه‌های سنگین‌تری در پی دارد.

سرعت گرفتن روند تحولات برجام؛ نگرانی رژیم ایران

وزیر خارجه آلمان به نمایندگی از سه کشور بزرگ اروپايی اعلام کرد که بازگشت به توافق موسوم به برجام دیگر کافی نیست و برلین به رژیم ایران اعتماد ندارد. وزیر خارجه جمهوری اسلامی هم به این اظهارات واکنش تندی نشان داده است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امروز خبر داد که رژیم ایران قصد دارد سه آبشار دیگر سانتریفیوژهای پیشرفته را در تاسیسات هسته ای زیرزمینی نطنز نصب کند

این در حالیست که رژیم ایران از فاش شدن این گزارش ابراز ناخرسندی کرده و آژانس انرژی اتمی را به عدم حفاظت از اطلاعات محرمانه متهم کرده است.

به گزارش رادیو فرانسه، نصب این سانتریفیوژها مغایر با توافق نامۀ موسوم به برجام است.

به همین دلیل وزیر خارجه آلمان می‌گوید: توافق برجام دیگر به کار نمی‌آید و باید با رژیم ایران به توافق گسترده‌تری برسیم که شامل برنامه‌های هسته‌ای، موشکی و نقش منطقه‌ای آن هم بشود.

هایکو ماس، در مصاحبه با هفته‌نامه آلمانی اشپیگل افزود: رژیم ایران نباید موشک‌های بالستیک داشته باشد و باید رفتار منطقه‌ای‌اش را عوض کند. چون به رژیم ایران اعتمادی نیست باید توافق تغییر کند.

وزیر امور خارجه آلمان اضافه کرده است: ما انتظارات روشنی از حکومت ایران داریم. سلاح هسته‌ای نباید باشد، اما هم‌چنین برنامه ساخت موشک‌های بالستیک نیز که تمام منطقه را تهدید می‌کند، نباید وجود داشته باشد. افزون بر این رژیم ایران باید رفتار خود را در منطقه‌ تغییر دهد.

این مقام آلمانی در عین‌حال ارسال سیگنال از سوی آمریکا را نیز ضروری دانسته و گفته است: عامل تعیین‌کننده این خواهد بود که آیا ایالات متحده تحریم‌های اقتصادی علیه رژیم ایران را کاهش خواهد داد یا نه. هر دو طرف باید گام‌هایی را بردارند.

جواد ظریف، وزیر خارجه رژیم ایران در واکنش به اظهارات وزیر خارجه آلمان در توییترش نوشت: دولت آلمان پیش از آنکه درباره الزامات جمهوری اسلامی صحبت کند باید به تعهدات خودش در قالب برجام پایبند باشد.

به گزارش صداوسیما، ظریف در واکنش به درخواست‌های سه کشور اروپایی از رژیم ایران، در فضای مجازی نوشت: این چیزی است که هایکو ماس و سه کشور اروپایی پیش از آنکه بگویند جمهوری اسلامی باید چه کند، خودشان باید انجام دهند:

⁃ آپارتاید نفرت‌انگیر کرونایی را متوقف کنید؛
⁃ تعهدات خود ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را اجرا کرده و نقض برجام را متوقف کنید؛
⁃ به رفتار شریرانه خود در منطقه ما پایان دهید: فروش ۱۰۰ میلیارد دلار سلاح در منطقه خلیج فارس و حمایت کور از تروریسم اسراییل.

ظریف به همراه این توئیت عکسی منتشر کرده که در آن آمده است: آلمان رژیم صهیوینستی را کشوری اروپایی در نظر می‌گیرد و دسترسی زودهنگام به واکسن کرونا را برایش فراهم می‌کند.

در همین حال بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در واکنش به اظهارات رئیس جمهور منتخب آمریکا گفته: بازگشت ایالات متحده به توافق برجام تنها باعث تقویت مواضع رژیم ایران در منطقه می‌شود.

سفیر اسرائیل در برلین نیز گفته است اسرائیل هیچ اعتمادی به پایبندی رژیم ایران به تعهدات برجامی خود ندارد.

خبرنگار دویچه وله از سفیر اسرائیل درباره سیاست احتمالی دولت بایدن در قبال خاورمیانه پرسید. وی گفت: سیاست عادی‌سازی مناسبات با کشورهای عربی و گسترش توافق‌های صلح در منطقه موضوعی است که می‌تواند با استقبال دولت جدید آمریکا روبه‌رو شود.

او افزود، قطعا دولت جدید آمریکا نیز نسبت به تهدیدهایی که از سوی رژیم ایران و همچنین حزب‌الله متوجه ما و کشورهای عرب منطقه است، آگاهی دارد.

با پیروزی بایدن کار برای خامنه‌ای سخت‌تر خواهد شد

یک فعال و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس، معتقد است که جو بایدن در صورت پیروزی نهایی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کار را برای جمهوری اسلامی و خامنه‌ای سخت خواهد کرد. او معتقد است که در صورت ریاست جمهوری بایدن، دوران کجدار و مریز برای رهبر جمهوری اسلاامی به پایان می‌رسد.

به گزارش رادیو فرانسه، رضا علیجانی با توجه به پیشینه توافق آمریکا و جمهوری اسلامی در دوران اوباما، به تجربیات به دست آمده برای بایدن اشاره می‌کند و می‌گوید که یک توافق دیگر با دولت بایدن به معنی شکست و استحاله سیاست‌های خامنه‌ای درباره آمریکاست.

او با اشاره به قدرت اجماع سازی از سوی بایدن علیه جمهوری اسلامی اضافه کرد: خامنه‌ای نمی‌تواند هم خط مقاومت در برابر استکبار را پیش ببرد و هم وارد مذاکره شود.

کار خامنه ای با بایدن سخت‌تر از ترامپ است!

احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: حضور جو بایدن در کاخ سفید تقریباً قطعی به نظر می‌رسد و بسیار بعید است که اعتراض دونالد ترامپ به روند شمارش آراء به جایی برسد. ترامپ دیر یا زود مجبور است نتیجه انتخابات را بپذیرد و به غائله خاتمه دهد.

ورود بایدن به کاخ سفید اما چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟ بسیاری از تحلیل‌گران بر این نظرند که با حضور بایدن در کاخ سفید، کار جمهوری اسلامی با آمریکا آسانتر می‌شود اما از نگاه من، به دو دلیل ماجرا دقیقاً معکوس است!

به نظرم اگر جمهوری اسلامی نخواهد در اسرع وقت با دولت جدید آمریکا وارد مذاکره و سپس مصالحه شود و در صدد تقابل با آن برآید، بدون شک سر شاخ شدنش با بایدن، بسیار سخت‌تر از منازعه با ترامپ خواهد بود.ترامپ در عرصه بین‌المللی رهبری خودشیفته و تکرو بود و به دلیل رفتار و مواضعش، مورد انتقاد و بلکه نفرت بسیاری از محافل لیبرال و چپ در جهان قرار داشت. از این رو، رد درخواست او برای مذاکره از سوی ایران، کم و بیش با همدلی این محافل و بی‌تفاوتی بسیاری از کشورها همراه بود.

پاسخ رد به بایدن اما بی‌نهایت سخت و دشوار است چرا که او احتمالاً از طریق رایزنی با متحدان آمریکا و اعضای شورای امنیت سازمان ملل، پیشنهاد مشخصی را به ایران ارائه خواهد کرد که پاسخ منفی به آن، می‌تواند سبب انزوای شدید در میان کشورها و برانگیختن خشم محافل لیبرال و چپ در سطح جهان و تحریک بیشتر افکار عمومی در داخل شود و راه هرگونه فشاری را علیه جمهوری اسلامی هموارتر کند.

دلیل دوم اما به رویکرد بایدن به مسئه فلسطین باز می‌گردد. در واقع ترامپ با یک طرح صلح ناعادلانه و غیر قابل دفاع، کوشید تا کشورهای عرب را به عادی‌سازی روابط‌‌شان یا اسرائیل متقاعد کند. این عادی‌سازی به دلیل نامنصفانه بودن معامله قرن ترامپ، هم خشم فلسطینی‌ها را برانگیخت و هم سبب سرافکندگی پیدا و پنهانِ رهبران عرب پیشتاز برای عادی‌سازی رابطه، در افکار عمومی منطقه شد.

بایدن اما می‌تواند با فاصله گرفتن از جنبه‌های مخربتر طرح ترامپ، هم خشم فلسطینی‌ها را فرو نشاند و آنها را به پای میز مذاکره با اسرائیل بکشاند و هم عادی‌سازی روابط را از امری شرمگینانه به موضوعی نه لزوماً افتخارآمیز اما دست کم به ماجرایی عادی و طبیعی تبدیل کند به طوری که اغلب کشورهای عرب و مسلمان با خیالی آسوده به این روند بپیوندند!طبعاً در آن صورت، مقابله جمهوری اسلامی با عادی‌سازی روابط کشورهای عرب و اسرائیل بسیار سخت‌تر و پرهزینه‌تر از امروز خواهد بود.