جان انسانها به اندازه قدرت برای سران رژیم ایران ارزش ندارد
وزارت امور خارجه آمریکا طی پیامی توئیتری نوشت: جان انسانها به اندازه قدرت و کنترل برای رژیم ایران ارزش ندارد. رژیم هیچ بیمی برای استفاده از اعدام به عنوان یک ابزار جهت اخاذی از ایرانیان ندارد. یا ثروت و افکار خود را به ما تسلیم کنید، یا شما را خاموش و اعدام خواهیم کرد. به همین دلیل است که آنها هیچ نگرانی مبنی بر آدمربایی و یا به گروگان گرفتن بیگانگان جهت گرفتن امتیاز از کشورهای دیگر ندارند. هر چقدر ظریف تلاش کند تصویر یک جمهوری اسلامی «صلح طلب» را به تصویر بکشد، ما میدانیم که رژیم بهزودی یک نوید افکاری دیگر را اعدام خواهد کرد، یک روحالله زم دیگر را ربوده و به قتل خواهد رساند و یک شهروند دو تابعیتی دیگر را بر اساس اتهامات جعلی به گروگان خواهد گرفت. خطاب به مردم ایران: به استفاده از صدای خود ادامه دهید – ما و جهان صدای شما را میشنویم!
سرنوشت رژیم ایران همانند ستمگران زباله دان تاریخ است
پیش تر لن خودورکوفسکی، مشاور وزارت خارجه آمریکا در توئیتی درباره ماهیت رژیم جمهوری اسلامی گفته بود: رژیم پست و شرور در ایران به جز برای حفظ خود، برای هیچ چیز ارزش قائل نیست. این رژیم از طریق ترور و گروگانگیری به قدرت رسید و به همین طریق در قدرت باقی مانده است. اما همانطور که همه ستمگران در زباله دان تاریخ قرار میگیرند، تروریست های برگشتناپذیر که ایران را اشغال کردهاند نیز به همین سرنوشت دچار خواهند شد
کمک به مردم ایران برای سرنگونی رژیم
مارک دوبوویتز “مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی ها در واشنگتن، طی پیامی توئیتری نوشت: میخواهم ایرانیان خودشان رژیم ایران را سرنگون کنند. این یک رژیم ایرانی نیست چرا که هیچ چیزِ این رژیم ستمکار، ایرانی نیست. آمریکا باید هر چه ایرانیان برای فرستادن این رژیم به زبالهدان تاریخ نیاز دارند را در اختیار آنها قرار دهد.
این در حالیست که یک جامعه شناس در ایران گفته: حکومت از نابودی محتوم خود آگاه است و فقط می خواهد آن را کمی عقب بیندازد.
به گزارش رادیو فرانسه، سعید معیدفر در گفتگو با “اعتمادآنلاین” گفته است که جمهوری اسلامی از سرنوشت محتوم خود آگاه است. می داند چیزی جز نابودی در انتظار آن نیست و تنها می کوشد با ادامۀ مسیراشتباه خود، نابودی خویش را به تأخیر باندازد.
جامعه شناس ایرانی فروپاشی سیستم حاکم بر ایران را به دلیل انباشت مشکلات و تناقض ها اجتناب ناپذیر دانسته و با اشاره به فروپاشی ساختمان پلاسکو گفته است که فروپاشی نظام ایران نیز در انفعال عمومی حکومت و جامعه، در عدم امکان کنشگری سیاسی چه در داخل و چه در خارج از حکومت یا حتی در بین خودی ها و غیرخودی ها روی خواهد داد. جامعه شناس ایرانی گفته است : “مدیریت حادثۀ ساختمان پلاسکو نماد مدیریت کشور است.”
در این مصاحبه سعید معیدفر گفته است : “تصور سیستم بر این است که اگر کوچکترین ضعفی نشان بدهد و کمترین تغییری در خود ایجاد کند، عملاً نمی تواند با این تغییر سازگار شود.” به همین خاطر، نظام حاکم بر کشور حاضر و قادر به تغییر رویه های خود نیست. نه به این خاطر که، به گفتۀ سعید معیدفر، نظام حاکم از ماهیت و عمق مشکلات خود و کشور آگاه نیست. بالعکس، به گفتۀ جامعه شناس ایرانی، از آنجا که رهبران کشور متوجه مشکلات هستند و “می دانند چه شرایطی پیش رویشان قرار دارد” در مسیر خطا و پرشتاب جاری پیش می رانند، زیرا، اگر یک لحظه بخواهند از مسیر اشتباه بازگردند، “سرعت در این مسیر آنقدر زیاد شده که ممکن است نابودی [سیستم] زودتر اتفاق بیفتد.” به همین خاطر نظام ایران در مسیر خطای خود با شتاب پیش می رود به این امید که “این نابودی یک مقدار عقب تر بیفتد.”
به گفتۀ سعید معیدفر “نتیجۀ این روند غلط بی اعتمادی و همچنین گسترش فساد و ناکارآمدی” و البته تعمیق شکاف بزرگ میان حکومت و جامعه است و هر اتفاقی به ویژه از آبان ماه گذشته به این سو “شکاف و ناکارآمدی [سیستم] را عمیق تر می کند.” آخرین نمونۀ این امر به گفتۀ سعید معیدفر بحران ناشی از کرونا در کشور است که “به خاطر کوتاهی ها یا فرصت طلبی های جدی در نبستن مرزها خصوصاً با چین که متحد کشور است” روی داد و در نتیجۀ آن “ایران به دومین کشوری تبدیل شد که این بیماری را در منطقه گسترش داد و این بلا به سر مردم آمد.”
جامعه شناس ایرانی در جای دیگری از اظهاراتش افزوده است که “شکاف بزرگ بین مردم و سیستم آنچنان هویدا شده و آنقدر در اعماق جامعه فرو رفته است که دیگر نیازی به پنهانکاری احساس نمی شود.” سعید معیدفر در ادامه افزوده است که اینک حتی شکاف و بی اعتمادی “به لایه های درونی حاکمیت” سرایت کرده است. اما، “امروز امکان کنشگری هم از خودی ها و هم از غیرخودی ها سلب شده است؛ یعنی در شرایطی هستیم که عملاً همه به یک سمت پیش می رویم و همه به این سمت کشیده می شویم” و این سمت به گفتۀ جامعه شناس ایرانی فروپاشی گریزناپذیر سیستم است بی آنکه نیرویی در آن دخل و تصرف داشته باشد یعنی بتواند آن را برانگیخته یا مانع از وقوع آن بشود.