ادامه خودکشی‌های هولناک نوجوانان در ایران ستم زده



خودکشی دختر ۱۳ ساله در گچساران
خودکشی یک دختر نوجوان در تهران

خبرگزاری هرانا – روز پنجشنبه ۱۱ دی، یک دختر ۱۳ ساله در گچساران با پریدن از‌ بالای یک پل زیرگذر دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از انتخاب، شامگاه پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹، یک دختر ۱۳ ساله در گچساران با پریدن از‌ بالای یک پل زیرگذر دست به خودکشی زد.

این کودک به دلیل شدت جراحات وارده پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش، برخی منابع محلی هویت او را مهسا عنوان کرده‌اند.

خودکشی یک دختر نوجوان در تهران

خبرگزاری هرانا – در آذرماه سال جاری یک دختر ۱۶ ساله در تهران از طریق حلق آویز کردن اقدام به خودکشی کرد و پس یک هفته مراقبت های درمانی، در بیمارستان جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، در آذرماه امسال والدین نرگس مطلب پور ۱۶ ساله دخترشان را حلق آویز از چهارچوب در مشاهده کردند.

اکبر باقری دایی نرگس می گوید: “آن روز خواهر نرگس و دوستش چندبار با او تماس می گیرند اما او پاسخ نمی دهد. نگرانش می شوند و به خانه می روند. اما نرگس را درحالی که شیشه بالای در اتاق را شکسته بود و با چادر مادرش خودکشی کرده بود را می بینند و او را به بیمارستان امام حسین شهرستان بهارستان منتقل می کنند. “.

دایی نرگس می گوید: “خواهرزاده ام حدود یک هفته در بخش مراقبت های ویژه بستری بود. پزشکان برای بازگرداندن او به زندگی خیلی تلاش کردند اما درنهایت او دچار مرگ مغزی شد و همه امیدهایمان از بین رفت”.

پسر ۱۲ ساله در استان کرمانشاه خود را حلق آویز کرد

خبرگزاری هرانا – یک پسر ۱۲ ساله اهل روستای جوجار از توابع بخش مرکزی شهرستان ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه، به دلایل نامعلومی از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، یک پسر ۱۲ ساله در شهرستان ثلاث باباجانی از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.

هویت این کودک محمد ویسی، فرزند حسن و اهل روستای جوجار از توابع بخش مرکزی شهرستان ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه، احراز شده است.

در این گزارش به انگیزه خودکشی وی اشاره ای نشده است.

نگاهی به خودکشی کودکان به علت نبود امکانات آموزش مجازی

شیدا آریایی‌پور/ماهنامه خط صلح (هرانا) – در حال حاضر جامعه‌ی ما از جامعه‌ی سنتی به سوی جامعه‌ی الکترونیک در حال حرکت است به خصوص از زمان شیوع ویروس کرونا اجرایی شدن مباحث الکترونیکی لازم و ضروری شده است. آموزش و پرورش به عنوان یک ارگان مهم جامعه، برای مواجهه با این فرایند اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وظایف مهمی را به عهده دارد، تا بتواند فرهنگ قومی و مذهبی خود را حفظ کند. در این زمینه بهره‌مندی از فضاهای مجازی نیز، مبتنی بر میزان بصیرتی است که در یادگیرنده وجود دارد. تمام هم و غم معلم، خانه و مدرسه باید این باشد که سه توانایی اساسی (فهم، نقد و توان تصمیم گیری) در یادگیرنده شکل بگیرد. این همان «بصیرت» است که باید هدف تعلیم و تربیت باشد.

چالش‌‌های فضای مجازی همچون پخش عکس‌‌های برهنه، عدم کنترل پدر و مادر، اعتیاد اینترنتی، گره خوردن دنیای مجازی به واقعیت، هویت جعلی، الگوی عمومی ظهور خود برای کودکان، چاقی کودکان و نوجوانان و غیره تبیین شده است، که نیازمند فرهنگ‌سازی عمیق است. با توجه به این که تاکنون زیرساخت‌‌ها و فرهنگ‌سازی مناسبی ایجاد نشده بود، مواجهه شدیم با شیوع کرونا و الزام برای آموزش مجازی کودکان. مشکلات و معضلات فرهنگی و عدم آموزش و نحوه‌ی استفاده‌ی درست از فضای مجازی از یک طرف، و فشارهای مالی که به خانواده برای تهیه‌ی حداقل‌‌های ابزار ورود به این فضا از طرف دیگر.

سرپرست خانواده‌ها مجبور به تهیه گوشی‌های هوشمند و خرید بسته‌های اینترنتی هستند که با این افزایش قیمت‌ها، این امر در بسیاری از خانواده‌ها غیرممکن شده است. طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه کشور(باشگاه خبرنگاران جوان، کد خبر: ۷۱۳۱۳۹۲) نمودار درج شده در انتهای مطلب، مربوط به آمار تعداد فرزندان خانواده‌ها است، طبق این نمودار خانواده‌های دارای چهار یا پنج فرزند را در نظر بگیرید. سرپرست این خانواده‌ها می‌بایست برای تمام فرزندان خود گوشی هوشمند و بسته‌های اینترنتی تهیه کنند که بتوانند هر صبح در کلاس‌هایشان به صورت همزمان حاضر شوند. بحث میزان فشار مالی وارده به سرپرست‌ها موضوع دیگری است که در این جا به آن نمی‌پردازیم، و سعی در بررسی به آسیب‌های وارد شده به کودکان به دلیل عدم امکانات کلاس‌های مجازی داریم.

بسیاری از خانواده‌ها به دلایل مطرح شده توانایی خرید امکانات ورود به فضای مجازی جهت برگزاری کلاس‌ها برای کودکان‌شان را ندارند. می‌توان گفت که علاوه بر خانواده‌های فقیر، خانواده‌های متوسط هم که تعداد فرزندان بیش از دو نفر دارند توانایی خرید گوشی‌های هوشمند در این اوضاع افزایش قیمت‌ها را نخواهند داشت. در این بین آسیب‌های جبران ناپذیری به ارکان خانواده به خصوص کودکان وارد می‌شود. زیرا کودکان نمی‌توانند بسیاری از مباحث را درک و تفهیم کنند و آن چه که می‌بینند عدم توانایی حضور در کلاس‌ها آنلاین و عقب ماندن از بقیه دوست‌هایشان است.

دانش‌آموزان مناطق محروم، روستاها، دانش‌آموزان عشایر و حاشیه‌نشین از گروه‌هایی هستند که به دلیل نداشتن امکانات ضروری آموزش آنلاین از کلاس درس مجازی جا مانده‌اند؛ اگر چه آموزش و پرورش برای مدیریت این موضوع اعلام کرد، کلاس‌های درس در مناطق روستایی و عشایری به شیوه حضوری برگزار می‌شود تا دانش‌آموزان از آموزش جا نمانند اما مشخص نیست تکلیف دانش‌آموزان حاشیه‌نشین شهرها که از قضا آنها هم به دلیل نداشتن ابزار از قافله آموزش مجازی جا مانده‌اند چه می‌شود؟ در کنار جا ماندن دانش‌آموزان از آموزش‌های آنلاین، موضوع مهم دیگر آسیب‌های روانی این موضوع برای کودک یا نوجوانی است که از کلاس درس مجازی جا می‌ماند و ارتباطش با معلم و دانش‌آموزان کامل قطع می‌شود.

در نظرسنجی که توسط مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری درباره‌ی دسترسی دانش‌آموزان به کامپیوتر و تلفن همراه انجام شده، این نتیجه به دست آمده است که ۴ درصد دانش‌آموزان به تلفن همراه هوشمند و کامپیوتر دسترسی ندارند، ۲۶ درصد دسترسی به سختی و ۷۰ درصد دسترسی‌شان به راحتی است.

همانطور که گفته شد بسیاری از کودکان از دسترسی به فضای مجازی برای کلاس‌ها محروم ماندند و توانایی پذیرش این تبعیض امکانات را به خوبی ندارند. در مواردی که این مسائل تشدید شود و به این کودکان مشاوره‌های اصولی و درستی داده نشود، ممکن است منجر به اختلالات روانی در آینده و حتی خودکشی شود. زیرا شاید کودکان خود درک درستی از اقدام به خودکشی نداشته باشند ولی ممکن است از محیط‌های مجازی و خارج از خانواده و حتی گاهی در خانواده، الگوی دیداری و یا شنیداری نامناسبی گرفته باشند. چقدر سخت و غم‌انگیز است صحبت در این باره. تنها راهی که به نظر می‌رسد می‌تواند مشکل گشا باشد، حمایت کامل دولت و سازمان‌های مردمی و خیریه‌ها برای رفع این معضل و آموزش به خانواده‌ها بوده، همچنین نقش خانواده در کنترل و نحوه‌ی برخورد کودکان در سختی‌ها و تبعیض‌ها بسیار حائز اهمیت است.

خبری که بوشهر را تکان داد؛ غمنامه معلم محمد

فیلم زیر: مادر دانش آموزی که خودکشی کرد: محمد به خاطر نداشتن گوشی خودکشی کرد؛ آموزش و پرورش دروغ می گوید

روابط عمومی آموزش‌وپرورش شهرستان دیر در استان بوشهر خبر خودکشی دانش‌آموز یازده ساله بوشهری به دلیل نداشتن گوشی موبایل را تکذیب کرد. این در حالی است که مادر این دانش‌آموز در گفتگو با رکنا خودکشی پسرش به دلیل نداشتن گوشی موبایل را تایید کرد.

بنا به گزارشها، اداره آموزش و پرورش بوشهر اقدام به انتشار اسنادی کرده که نشان می داد محمد در فضای مجازی با معلمش در ارتباط بوده است. و این را گواه آن دانست که پسرک گوشی هوشمند در اختیار داشته است.

اما پسردایی محمد در مورد اسنادی که از ارتباط محمد و معلمش در فضای مجازی منتشر شده است به رکنا اینطور توضیح داد: این پیام‌ها با گوشی پسرعموی من به معلم محمد فرستاده شده بود. عادل پسرعموی من یعنی یکی دیگر از پسردایی‌های محمد است که محمد چند بار وقتی کنار عادل بود با گوشی او به معلمش پیام می‌داد.

حتی متن پیام‌های منتشر شده از سوی آموزش و پرورش بوشهر هم مبین این است که دانش آموز مرحوم از عقب افتادن درس هایش گلایه‌مند است.

مادر محمد در گفتگوی خود با رکنا گفت که آن‌ها خجالت می‌کشیدند از دوستان محمد برای قرض گرفتن گوشی همراه کمک بخواهند. اما گاهی پسرک از روی استیصال از اقوام خود گوشی قرض می‌کرد تا بتواند راهی برای ارتباط با معلم خود پیدا کند.

مادر محمد که الان دو روز است در غم از دست دادن فرزند ارشدش در سوگ است، هنوز هم مرگ دلخراش محمد را باور ندارد. او در حالی که چشمش را به کتاب و دفتر‌های محمد دوخته که در نبود او حالا باید در خلوت خانه خاک بخورند؛ می‌گوید: «فرزندم دلش می‌خواست گوشی هوشمند داشته باشد تا بتواند برای معلمش عکس و وویس‌هایی را که می‌خواست بفرستد.

غمنامه معلم محمد
در فضای مجازی،متنی منتشر شده که منتسب به غم نامه معلم محمد شده است.در این متن آمده است:«خسته بودم . خسته بودم،به خودم گفتم دیگه از تدریس غیر حضوری بدترم داریم؟
روزگار ازین سخت ترم هست؟
داشتم عکسای فعالیتای بچه ها رو توی گروه (شاد)، از بین پیام ها و وویس ها جدا میکردم که باهاشون کلیپ بسازم.
همینطور که گروه رو زیر و رو می کردم،جا به جا پیام سید محمد بود که اجازه گوشی من خرابه،اجازه گوشی من عکس نمیگیره،فیلم ارسال نمیکنه…
دیروز آقای مدیر بهم زنگ زد و گفت سید محمد از دنیا رفته.
و من الان نشستم پای گروه بدون تدریس،بدون تکلیف…
از این به بعد کی وسط تدریس ریاضی بپره و بگه من گوشیم خرابه
کی بعد از وویسای روخوانی فارسی بچه ها بگه من نمیتونم وویس بذارم
کی بعد از کنفرانسای مطالعات بچه ها بگه خانم معلم عزیزم من چطوری فیلم ارسال کنم
الان کی و چطوری منو آروم کنه
الان میفهمم که روزگار ازین سخت ترم هست
سخت تر از نداشتن گوشی،نداشتن صاحب گوشیه.»