وقایع آمریکا؛ روسیه و روحانی و الگوی دمکراسی!



احمد زید آبادی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی نوشت: در واکنش به هجوم حامیان ترامپ به کنگرۀ آمریکا، ماریا زاخارووا سخنگوی وزرت خارجۀ روسیه گفته است: “آمریکا دیگر هیچگاه نمی‌تواند به جهان بگوید که الگوی دمکراسی است.”

این جمله را اگر مثلاً یک مقام نروژی یا سوئدی یا سوئیسی یا دانمارکی گفته بود، می‌شد در پاسخش گفت که شاید شما راست بگویید! اما یک مقام روسی چکارش به دمکراسی و الگوی آن؟ یعنی چون در آمریکا جمعی به کاخ کنگره هجوم برده‌اند، ازاین پس باید مدل روسی پوتین را الگوی دمکراسی برای جهان دانست؟ در آن صورت، دمکراسی به چیزی جز مسموم کردن و تلاش برای به دیار عدم فرستادن هر رهبر مخالفِ بالفعل یا بالقوه‌ای که شاید روزی روزگاری قدرت رئیس جمهور مادام العمر را به چالش طلبد، قابل تأویل است؟

حسن روحانی نیر در همین مورد گفته است: “آنچه در آمریکا شاهد بودیم نشان داد دمکراسی غربی چقدر سست و فشل است و بنیان قوی ندارد.” آیا منظور از این سخن این است که به عکسِ دمکراسی غربی، دمکراسی شرقی خیلی سفت و سخت و کارآمد است و بنیان قوی دارد؟ظاهراً آقای روحانی هم مانند بسیاری دیگر از اهل سیاست در ایران، دمکراسی را دارای هویت غربی می‌داند حال آنکه این شیوه از زمامداری، میراثی جهانی و بهتر از هر نوع حکمرانیِ تجربه شدۀ دیگری در تاریخ بشر است و به همین علت نیز مورد استقبال عموم مردم درهر پنج قارۀ جهان قرار گرفته است.

دمکراسی اما در ماهیت خود پدیده‌ای ظریف و شکننده است و به مراقبت دائمی عموم مردم یک جامعه نیاز دارد. منظور از این مراقبت، خودآگاهی عمومی نسبت به مرزهای مشروعیت و اقتدار دولت است که بعضاً موجب سوءفهم قرار می‌گیرد و ناخواسته در هم می‌شکند. از این رو، به خلاف تصور آقای روحانی، دمکراسی در هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند از طریق قانونگذاری، بیش از حدِ مشخصی سفت و سخت و صلب شود چون به محض اینکه به این سمت حرکت کند ازمحتوای آزادیخواهانۀ خود دور می‌شود.

با این همه، حالا که آقای روحانی دمکراسی غربی را سست و فشل و بدون بنیان قوی می‌داند، می‌شود زحمت بکشد و نوع محکم و کارآمد و قوی‌بنیان آن را نشان ما ایرانی‌ها دهد؟ نکند همین دولت خود را مصداق دمکراسیِ محکم و کارآمد و قوی می‌داند؟ و یا اینکه منظورش اصولاً نوع حکمرانی دیگری است که می‌خواهد در قالب دمکراسی محکم به ما جامعۀ ما قالب کند؟

*******************

رابطه ایران و چین براساس دستور قرآن است!

نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز با یادآوری اینکه اساس روابط خارجه مسلمانان را خداوند در قرآن کریم مشخص کرده است، تاکید کرد که در بحث روابط ایران و چین موضوع خط سیاسی مطرح نیست بلکه پایه اقدامات مبتنی بر دستورات خداوند در سوره مبارکه ممتحنه است.

به گزارش ایسنا، آیت الله دژکام گفت: آنچه در موضوع روابط ایران با چین مد نظر بوده، براساس دستور قرآن است و ارتباطی با خط و مشی سیاسی و سلیقه افراد ندارد.

امام جمعه شیراز با اشاره به بحث برجام، روابط با چین و دیگر کشورهای خارجی گفت: در این رابطه چارچوب قرآنی وجود دارد، در آیه 8 سوره ممتحنه اساس روابط خارجی با غیرمسلمانان را ذکر کرده است.

وی با بیان اینکه قرآن کافرها را در دو دسته‌ قرار داده است، بیان کرد: دسته اول عده‌ای هستند که با شما سر جنگ دارند که قرآن تصریحاً می‌فرماید با آنان دوست نشوید. دوستی با کافران و دشمنان اگر از سر آزمایش هم بوده باشد، در این سال‌ها تجربه کردیم که آمریکا از برجام خارج شد و ما را نیز تحریم کرد، اینکه عده‌ای دلشان هنوز برای مذاکره با آمریکا می‌تپد باید بدانند که این رفتار برخلاف دستور قرآن کریم است.

نماینده ولی فقیه در استان فارس تصریح کرد: دستور قرآن این است که با غیرمسلمان باید در چارچوب عزت و حفظ استقلال حرکت کرد، ما چه‌کار کنیم که آمریکا دست از دشمنی برنمی‌دارد؟