یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا و چند نهاد ورزشی و حقوق بشری به صدور حکم اعدام برای مهدی علی حسینی اعتراض کردهاند. کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون جهانی کشتی به خاطر بیعملی در برابر رژیم ایران مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
به گزارش رادیو آلمان، مهدی علی حسینی در سال ۱۳۹۴ در جریان یک درگیری در استان خوزستان به اتهام قتل بازداشت و سپس به قصاص محکوم شد.
یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا صدور حکم اعدام برای مهدی علی حسینی کشتیگیر فرنگیکار خوزستانی را به شدت محکوم کرد.
اِلی کوهانیم به شبکه تلویزیونی فاکس نیوز گفته است: «رژیم ایران باید پاسخگوی نقض شدید حقوق بشر باشد و استفاده از اهرم اعدام برای ماندن در قدرت را متوقف کند.»
کوهانیم که دستیار ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در مبارزه با یهودیستیزی است با انتقاد از عملکرد اتحادیه اروپا در برابر رژیم ایران گفته است: «این اتحادیه باید از خود بپرسد در چه مقطعی یک حکومت را به عنوان یک بازیگر بد در نظر میگیرد و بر اساس آن اقدام میکند.»
الی کوهانیم که در سال ۱۹۷۹ زمانی که شش سال داشته به همراه خانوادهاش از ایران فرار کرده، ادامه داده است: «آیا این زمانی است که حکومت از تروریسم حمایت میکند و باعث بیثباتی در منطقه میشود؟ زمانی است که رژیم مردم خود را گرسنه نگه میدارد و رهبریاش را تغذیه میکند؟ زمانی است که حکومت به طور وسیع و فاحش حقوق بشر را علیه شهروندان خودش نقض میکند؟ رژیم ایران تمامی اینها را به کار بسته است.»
راب کوهلر، مدیرکل سازمان حمایت از حقوق بشر در ورزش نیز به فاکس نیوز گفته است: «رژیم ایران نوید افکاری را در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰ به قتل رساند و حالا یک کشتیگیر دیگر، مهدی علی حسینی به اعدام محکوم شده است. کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون جهانی کشتی چقدر شاهد دیگر نیاز دارند تا کمیته ملی المپیک حکومت ایران را تعلیق کنند؟»
آمریکا؛ خامنهای حکم اعدام جمهوری اسلامی را امضا کرد
خامنهای با کشتن نوید افکاری «حکم اعدام جمهوری اسلامی» را امضا کرد
به گزاش صدای آمریکا، مایکل روبین، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» واشنگتن، در یادداشتی در «نشنال اینترست» نوشته است که جمهوری اسلامی با اعدام نوید افکاری، بر امید به اصلاحات داخلی خط بطلان کشید و «حکم اعدام» خود را امضا کرد.
آقای روبین در این یادداشت با اشاره به اعدام چندین هزار زندانی به دست حکومت جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷، و اعدام دهها هزار زندانی و مخالف مینویسد در طول چهل و یک سال حیات رژیم، معتقد است هرچند شمار کشتهشدهها با توجه به گستردگی موارد نقض حقوق بشر در ایران تبدیل به آمار شده است، اما تاکید میکند که اعدام نوید افکاری برای حکومت جمهوری اسلامی بسیار گران تمام خواهد شد.
نویسنده این یادداشت با اشاره به اهمیت دو ورزش فوتبال و کشتی در ایران، اولی را بیشتر مطلوب طبقه تحصیلکرده و نخبه، و دومی را محبوب قشر کارگر میداند و میگوید، جمهوری اسلامی نیز مانند دیگر حکومتهای ارتجاعی، افرادی را که نگاه بینالمللی دارند پس میزند و ادعای مشروعیت خود را بر حمایت طبقه تهیدست و کارگر بنا میکند. او میافزاید: «اما اعدام افکاری نشان میدهد [که رژیم] از تلاش برای راه یافتن به قلب و اندیشه پایگاه اصلی خود [طبقه تهیدست و کارگر] دست برداشته و بر قساوت تکیه کرده است.»
آقای روبین میگوید که اعدام نوید افکاری در سطح بینالمللی نیز تبعات دیگری در حوزههایی همچون ورزش نیز در پی خواهد داشت. او میگوید که اعدام یک ورزشکار قهرمان چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و پس از پایان شیوع کرونا میتواند منجر به محرومیت ایران از مجامع بینالمللی شود.
آقای روبین نوشته است بسیاری از دیپلماتها و سیاستمداران اروپایی و آمریکایی معتقد بودند اصلاحطلبان ایران میتوانند کشور را تغییر دهند؛ اما اعدام افکاری بر این تفکر خط بطلان کشید. او با اشاره به واهمه حکومت از «مردم ایران و هر قهرمان زندهای که ممکن است مردم را کنار هم جمع کند» میگوید که «نسل بعد رهبران ایران ممکن است از داخل زندانهای جمهوری اسلامی برخیزد.»
نویسنده در پایان این مطلب اعدام نوید افکاری را نشاندهنده ضعف و وحشت و انزوای رهبران ایران میداند و مینویسد: «مورخان به روز اعدام نوید افکاری، به عنوان روزی که خامنهای به امید برای اصلاحات پایان داد و به جای آن، حکم اعدام جمهوری اسلامی را امضا کرد.»
خامنهای حکم نابودی خود را امضا کرد
فایل صوتی زیر: آخرین سخنان تلفنی نوید افکاری؛ سند فریب و به مسلخ بردن قربانی. این مکالمه تلفنی نشان میدهد که نوید از اجرای حکم خود خبر نداشته است.
یک فعال سیاسی داخل کشور درباره استراتژی “نصر بالرعب” خامنه ای: مرعوب واقعی اعدام کنندگانند
رادیو آلمان در گزارشی اعلام کرد با توجه به شواهد بدست آمده نمیتوان اعدام نوید افکاری را اجرای یک حکم قضائی تلقی کرد و این کار بیشتر یک جنایت فجیع است که ظاهرا با هدف زهرچشم گرفتن از معترضان و دهنکجی به افکار عمومی بینالمللی انجام شده است.
سفیر آلمان در تهران امروز پس از آنکه در توئیتر نوشت: عمیقا از اعدام نوید افکاری متحير شديم. پذیرفتنی نیست که برای خاموش کردن صداهای مخالف، قوانین اساسی حقوقی نادیده گرفته شوند. دو برادر نوید هنوز در زندان هستند و اکنون به همبستگی ما نیاز دارند!، به وزارت خارجه جمهوری اسلامی احضار شد.
بنا به گزارشها، به سفیر آلمان گفته شده که مداخله در قوانین و مقررات و رویههای قضایی مستقل جمهوری اسلامی به هیچ وجه قابل قبول و تحمل نیست و از سفارت آلمان انتظار میرود حد و حدود وظایف دیپلماتیک خود را شناخته و پا از آن فراتر نگذارد.
در همین حال شهناز اکملی مادر مصطفی کریم بیگی، که در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ کشته شد، و خود نیز از زندانیان حکومت است در پیامی به مادر نوید افکاری نوشت: تا روز دادخواهی از این حکومت ظلم و استبداد در کنار هم خواهیم بود.
همچنین شعله پاکروان، مادر ریحانه جباری که در سال ۱۳۹۳ اعدام شد، در ویدئویی خطاب به مادر نوید افکاری گفت: من گریه نکردم و خشمم را نگه داشتم برای روز حسابرسی. گریه نکن و به سینه نکوب، زاری نکن، فریاد بزن، حالا باید پرچمدار دادخواهی فرزندت باشی.
ابوالفضل قدیانی٬ فعال سیاسی نیز در واکنش به اعدام نوید افکاری نوشت: اعدام غیرقانونی، انتقام جویانه و ظالمانه نوید افکاری جنایتی است مسلم و به شدت محکوم می باشد. این اعدام ورق سیاهی بر پروندهٔ سیاه تر از سیاه خود کامهٔ امروز ایران علی خامنهای و عمال سرکوبگرش.
او افزود: این جنایت و جنایاتی نظیر این برای بقای این قدرت فاسد جهنمی است که خصلت خود ویرانگری آن تشدید شده و زوال مشروعیتش عیان گشته است. بر همگان آشکار است نظام تمامیت خواه حکومت اسلامی با تشبث به استراتژی رسوای نصر بالرعب می کوشد مردم را مرعوب و منفعل کند اما مرعوب واقعی اعدام کنندگانند که از وحشت قیام مردم علیه خود قدرت تعقل و تفکر را از دست داده اند. مسئول اصلی این جنایت علی خامنهای است که باید پاسخگو باشد.
خامنهای حکم مرگ خود را امضا کرد
خامنه ای با اعدام نوید افکاری، یک سمبل و قهرمان ملی برای مقاومت مردم ساخت. «خلیفهٔ خرف شده»! (۱) هنوز نفهمیده است که با دهن کجی به خواست مصرانهٔ مردم و هشتکهای «اعدام نکنید» آنها، نه حکم قتل نوید، بل حکم نابودی خود را امضا کرده است. فهم این واقعیت زمان درازی نمیخواهد ولی دیکتاتورها در پایان عمر از درک آن عاجزند.
پانویس:
(۱) اصطلاحی که سلطان محمود غزنوی به هنگام خشم و هیجان در مورد خلیفهٔ عباسی و اصرار او به کشتن «حسنک وزیر» به اتهام قرمطی بودن به کاربرد:
«به این خلیفهٔ خرف شده بباید نبشت که من از بهر عباسیان انگشت در کردهام در همهٔ جهان و قرمطی میجویم و آنچه یافته آید و درست گردد بردار میکشند، و اگر مرا درست شدی که حسنک قرمطی است خبر به امیرالمؤمنین رسیدی که در باب وی چه رفتی. وی را من پروردهام و با فرزندان و برادران من برابر است. اگر وی قرمطی است من هم قرمطی باشم!» (تاریخ بیهقی)