مال ‌باختگان بورس تهران؛ شورش و بلوا در راه است



رسانه‌های داخلی گزارش هايی از خشم و اعتراض سهامداران بورس که تمامی سرمایه خود را از دست دادند، و اعتراض شدید خود را علیه مقامات حکومتی ابراز می‌کنند، منشتر کردند.

شرایط بورس آن‌چنان بحرانی است که به‌رغم تلاش های مذبوحانه دولت روحانی شاخص کل بورس هنوز زیر مرز یک میلیون و دویست هزار واحد قرار دارد.

به نوشته روزنامه مردم‌سالاری، شاخص کل بورس به‌عنوان شاخص بازار سرمایه در این هفته به پایین‌تر از مرز روانی یک میلیون و ۲۰۰هزار واحد سقوط کرد.

روزنامه جهان صنعت نیز نوشت: دو تا سه میلیون سهامدار حقیقی خرده‌پا در بازار سهام پرآشوب اصل سرمایه خود را نیز از دست داده‌اند. در صورتی که به رقم دو میلیون نفر نیز بسنده کرده و این شمار آسیب‌دیده را یک واقعیت فرض کنیم شورش و بلوا می‌تواند رخ دهد.

این روزنامه نوشت: به‌نظر می‌رسد قبل از این‌که احتمال بلوا و آشوب در بورس افزایش یابد همانند همه کشورهای دیگر بالاترین مقام اجرایی که به‌طور مستقیم مسئولیت قانونی دارد باید استعفا دهد و راههای نادرست رفته شده و متغیرهای اثرگذار بر بازار برگشت داده شده و اصلاح شوند. راه درست این است که دنبال راههای شگفت‌انگیز و جاسازی های مالی و نیز دستکاری احتمالی و فشار بر نهادهای بانکی و حقیقی نرویم.

روزنامه مردم‌سالاری همچنین در مطلبی با اشاره به دخالت‌های سیاسی در بورس نوشته است:: فقط افراد دارای رانت اطلاعاتی قادر به سود بردن از این بازار آغشته به سیاست می‌شوند.

این روزنامه هم‌چنین با اشاره به زنده شدن خاطرات گزنده صندوق‌های مالی که سپرده‌های مردم را به تاراج بردند، می‌نویسد: نگاهی گذارا به روند بازار سهام از ابتدای سال تاکنون این شائبه را مطرح می‌کند که گویا دستهایی در کار بوده تا بورس تا جایی که می‌شد به سقف برسد و خیلی سریع نیز به کف برگردد. بعد از فعل و انفعالاتی صف‌های فروش شکل گرفتند که حقوقی‌ها در رأس آن بودند. یعنی گویی آنها می‌دانستند که تاریخ مصرف بورس به پایان رسیده پس باید سود و اصل سرمایه را برداشت و فرار کرد!

این منبع افزود: این تجمعاتی هم که برگزار می‌شود از سر استیصال است. دست متضرران به جایی بند نیست. سرمایه دود شده و هیچ محکمه‌ای هم حاضر نیست کیفرخواستی برای باعث و بانی این شرایط تنظیم کند. به‌نظر می‌رسد آنان که برنامه‌ریزی کرده بودند برای سودهای کلان و جبران کسری ها اکنون کنار گود نشستند و مردم عادی کاسه چه کنم در دست دارند.