مشکلات کشور با مذاکره حل نمیشود. آنها که فکر میکنند با مذاکره مشکلات کشور حل میشود اشتباه میکنند.
به گزارش ایرنا، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی با اشاره به این نکته که بیشترین تحریم های دشمنان علیه ایران اسلامی، در حوزه های هسته ای و نظامی بوده است، گفت: با این وجود شاهد هستیم که ما در این دو عرصه قله های قابل افتخاری را فتح کرده ایم.
وی با بیان اینکه امروز جمهوری اسلامی حرف اول را در منطقه می زند، «قوی شدن» در همه عرصه ها را لازمه خنثی سازی تحریم ها دانست و گفت: قدرت اقتصادی، قدرت سخت افزاری و نرم افزاری و همچنین دارا بودن یک نظام اداری قوی، می تواند باعث خنثی سازی تحریم ها و عقب راندن دشمنان به عقب شود.
رئیسی در ادامه، «قوی شدن» را راهحل اصلی حل مشکلات کشور دانست و تاکید کرد: آنها که احساس می کنند مشکلات کشور با مذاکره حل می شود اشتباه می کنند. هرجا که ما با قوت در آن عرصه کار کردیم، دشمن را به عقب رانده و مایوس کرده ایم.
رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه آنچه می تواند آمریکا و اروپایی ها را ناامید و تحریم ها را حنثی کند، اجرای دقیق قانون مجلس شورای اسلامی است، بر نصب العین قرار دادن فرمایشات راهبردی مقام معظم رهبری در روز نوزدهم دی ماه تاکید کرد.
پرده گشایی آلمان از روح برجام!
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی نوشت: سخنان هایکو ماس، وزیر خارجۀ آلمان در بارۀ برجام، نشان دهندۀ شکلگیری تدریجیِ سیاستی اجماعی در سطح بینالملل نسبت به ایران، پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست.
هایکو ماس در گفتگو با مجلۀ اشپیگل به صراحت گفته است که بازگشت به شکل کنونی برجام کافی نیست و باید در یک توافق جدید، دیگر مسائل از جمله برنامۀ موشکی ایران را نیز گنجانده شود.
وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است: “انتظار ما از تهران روشن است. ایران نباید سلاح هستهای و برنامه موشکی تهدیدآمیز داشته باشد. ایران باید نقش متفاوتی در منطقه بازی کند. ما دقیقا به چنین توافقی نیاز داریم. ”
چنین سخنانی پیش از این به تلویح یا به تصریح، از زبان دیگر رهبران اروپایی و همینطور جو بایدن و همکارانش نیز بیان شده است. حتی رهبران چین و روسیه هم اشاراتی با همین مضمون مطرح کردهاند.
در واقع امضاءکنندگان برجام، احیای این توافقنامه را مستلزمِ بازگشت “روح” آن به کالبد فسرده و رو به موتش میدانند و منظورشان از روح برجام نیز تعیین مسیری برای حل تمام اختلافات فیمابین ایران و “جامعۀ بینالمللی” و یا در حقیقت عمدتاً دنیای غرب و متحدان منطقهای آن است.
کتمان نمیتوان کرد که کشورهای ۱+۵ از همان ابتدا به انگیزۀ وجود یک “روح” در برجام، به امضای آن مبادرت کردند و آن را سرآغازی برای مذاکره تا رفع اختلاف نهایی با جمهوری اسلامی بر سر دیگر موضوعات مورد منازعه برشمردند.
به همین علت، پس از آنکه طرح مسائلی مانند لزوم دستیابی به برجامهای ۲ و ۳ و ۴ و … از سوی حسن روحانی در داخل ایران با مقاومت و بنبست مواجه شد، طرف غربی، جمهوری اسلامی را به “نقضِ روح برجام” متهم کرد؛ اتهامی که نهایتاً دونالد ترامپ با تمسک به آن، کل توافقنامه را ابطال کرد.
این در حالی بود که طرف ایرانی، برجام را منحصر به “جسم” آن و بیارتباط با هر موضوع مورد اختلاف دیگری میدانست و خواستار برچیده شدن تمام تحریمهای اقتصادی و غیراقتصادی بود.
در هر صورت، با خروج آمریکا از برجام، روح و جسم آن به طور کامل از هم جدا شد و به همین دلیل اعضای دولت ترامپ، مرگ آن را اعلام کردند. با این همه، اروپاییها امید به احیای دوبارۀ برجام را از دست ندادند، اما آنگونه که وزیر خارجۀ آلمان تأکید کرده است بدان شرط که روح آن به جسمش بازگردد! دولت بایدن نیز با این نوع احیای برجام موافق است و به نظرم چین و روسیه هم چراغ خاموش همین هدف را دنبال میکنند.
بر این اساس، میتوان پیشبینی کرد که در آیندهای نه چندان دور، طرح تازهای از سوی اعضای ۱+۵ برای مذاکره جهت احیای برجام به ایران ارائه شود، طرحی که علاوه بر ایجاد محدودیت بیشتر در زمینۀ فعالیتهای هسته ای، برنامۀ موشکی و بخصوص سیاست ایران در خاورمیانه را هم در برگیرد.
در این میان، مسئله این است که حامیان احیای برجام در ایران تا چه اندازه برای پذیرش یا رد چنین پیشنهادی آمادهاند؟ در حقیقت، تاکنون هیچ جناح یا نهاد رسمی در ایران لزوم بازگشت به برجام را به طور کلی نفی نکرده است و حتی مصوبۀ اخیر مجلس هم درنهایت تلاشی – هر چند به نظر من ناکام – برای بازگشت به آن با قرائتِ خاص جمهوری اسلامی است. این قرائت، اما در جامعۀ جهانی هیچ هواخواهی ندارد و بنابراین، هر دو جناح به دلیل عدم آمادگی برای پذیرش یا رد یک طرح اجماعی احتمالاً با غافلگیری تازهای روبرو خواهند شد.
از نگاه طرف غربی، اینکه جمهوری اسلامی بخواهد در ازایِ رفع تحریمها، از تنش بر سر مسئلۀ هستهای خود بکاهد، اما در سایر زمینهها به تنش ادامه دهد و یا بر آن بیفزاید، پذیرفتنی نیست.
از نگاه طرف غربی، مجموعۀ اینگونه تنشها و اختلافات باید در چارچوب تازهای که مورد اجماعی جهانی باشد، مورد مذاکره و توافق قرار گیرد.
با این حساب، برخی از نگرانیها در محافل اصولگرا نسبت به شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا معنای واضحتری پیدا میکند. در حقیقت، نه گفتن به ترامپ در سطح جهانی با همدلیهایی روبرو بود، اما بایدن و شرکای اروپاییاش در پی دستیابی به اجماعند و نه گفتن به اجماعی بینالمللی نسبت به نه گفتن به یک کشور واحد، همیشه فشارها و هزینههای سنگینتری در پی دارد.
با پیروزی بایدن کار برای خامنهای سختتر خواهد شد
یک فعال و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس، معتقد است که جو بایدن در صورت پیروزی نهایی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کار را برای جمهوری اسلامی و خامنهای سخت خواهد کرد. او معتقد است که در صورت ریاست جمهوری بایدن، دوران کجدار و مریز برای رهبر جمهوری اسلاامی به پایان میرسد.
به گزارش رادیو فرانسه، رضا علیجانی با توجه به پیشینه توافق آمریکا و جمهوری اسلامی در دوران اوباما، به تجربیات به دست آمده برای بایدن اشاره میکند و میگوید که یک توافق دیگر با دولت بایدن به معنی شکست و استحاله سیاستهای خامنهای درباره آمریکاست.
او با اشاره به قدرت اجماع سازی از سوی بایدن علیه جمهوری اسلامی اضافه کرد: خامنهای نمیتواند هم خط مقاومت در برابر استکبار را پیش ببرد و هم وارد مذاکره شود.