“نفوذی هايی” که به جان جمهوری اسلامی افتاده اند



ارزیابی امنیتی: مخالفان رژیم در همه نهادهای حکومتی و سپاه پاسداران نفوذ کرده اند و می خواهد موجب سقوط رژیم شوند

به گزارش رادیو پیام اسرائیل، آشنایان امور در تهران به بررسی این احتمال پرداخته اند که در داخل حکومت لایه هایی ایجاد شده که برخی مسئولان به علت مخالفت با رفتارهای رژیم، عملا به یک رشته خرابکاری می پردازند تا سقوط رژیم را شتاب بخشند.

سران حکومت در سال های اخیر، بارهای از آن چه که “رخنه یابی عناصر نفوذی” در دستگاه های حساس حکومتی می نامند سخن گفته اند که می تواند اشاره ای به این موضوع باشد.

چنین احتمالی که مخالفانِ پنهانِ رژیم، با استفاده از موقعیتی که در داخل حکومت به دست آورده اند، عمدا به اقداماتی می پردازند که حکومت را در تنگنای بیشتری قرار دهد، آخرین بار در سخنانی مطرح گردیده که به محمد جواد ظریف نسبت داده شده و در آن گفته اند که ممکن است شلیک موشک به سوی هواپیمای اوکراینی کار یک جناح سپاه پاسداران و یا عواملی شبیه او بوده که حکومت نمی تواند آن را افشا کند.

پیش از ظریف نیز، آخوند محمود علوی وزیر اطلاعات نیز در دفاع از وزارتخانه خود که به اهمال در حفظ جان محسن فخری زاده متهم شده بود، این احتمال را مطرح ساخت که عناصری در داخل سپاه پاسداران، عمدا و با تبحر بسیار، زمینه را برای ترور این فرد آماده ساخته اند.

در مورد شیوه ترور فخری زاده، روایت های متعددی انتشار یافته که هنوز درستی هیچ یک قطعی نشده است. ولی بی تردید، اجرای یک چنین نقشه پیچیده ای، حتی اگر باور کنیم که به دست یک کشور خارجی انجام گرفته، بدون شراکت عناصری در داخل کشور امکان پذیر نبوده است.

تحلیلگران میگویند که سوء قصد کنندگان دقیقا از مسیر عبور فخری زاده و ساعت حرکت او آگاهی داشته اند و احتمال زیاد می رود که او تنها، و بدون محافظ بوده که سوء قصد را آسانتر ساخته و این گونه اطلاعات را فقط عناصری در داخل سپاه می توانسته اند در اختیار سرویس های جاسوسی خارجی قرار دهند.

انتقال حدود یکصد هزار سند اتمی ایران از انباری در شورآباد تهران به اسرائیل نیز، بدون همکاری عناصر داخلی امکان پذیر نبوده است و احتمال زیاد می رود که این عناصر، از میان مقامات ارشد اتمی و یا حفاظت اطلاعاتی سپاه پاسداران بوده اند.

نمونه دیگری که احتمال حضور “عناصر نفوذی” در ردۀ بالای حکومتی در ایران را تقویت می کند، رشته انفجارها، آتش سوزی ها و خرابکاری های دیگری بوده که در سال گذشته، مرتبا در نقاط مختلف ایران رخ می داد و تقریبا هر هفته، در یک نقطه دیگر کشور به وقوع می پیوست و در این رابطه نیز هنوز هیچکس بازداشت نشده و در همه موارد، رژیم ادعا کرده است که حوادث جنبنه طبیعی داشته و سوء نیتی در کار نبوده است.

ارزیابی می شود که این قشرهای مخالف رژیم که در داخل نهادهای حکومتی وجود دارند، بر این باورند که خیزش مردمی و حتی مبارزه مسلحانه نخواهد توانست موجب برافتادن رژیم شود و از این رو با عملیاتی چون انفجار پایگاه موشکی سپاه و کشته شدن سرپرست برنامه های موشکی رژیم و موارد دیگری که از آن ها نام برده شد، همگی در زمره عملیات شبکه هایی است که در داخل رژیم به وجود آمده و حکومت، آن را “عوامل نفوذی” نام نهاده است.

بایدن رژیم ایران را نجات نمی‌دهد
روحانیون پیش از سقوط رژیم به مردم بپیوندند

قاسم شعله‌سعدی خود را نمایندۀ “راه سوم” در ایران می‌داند یعنی به قول خودش یک جنبش مدنی تغییر رژیم از طریق گفتگو و سازش. او خواستار ادغام سپاه پاسداران در ارتش برای ایجاد یک ارتش ملی غیرایدئولوژیک است و خطاب به روحانیون می‌گوید که جو بایدن و غرب حتی اگر بخواهند – که نمی خواهند – نمی‌توانند رژیم اسلامی ایران را نجات بدهند.

به گزارش رادیو فرانسه، او می‌افزاید تغییر نظام اسلامی در ایران و تأسیس یک نظام چایگزین دموکراتیک و سکولار اجتناب ناپذیر است و روحانیون باید تا دیر نشده همانند آیت‌الله امجد از همین امروز به صفوف مردم بپیوندند اگر نمی‌خواهند در آینده مورد خصم مردم ناراضی قرار بگیرند.

گفته می شود سال جدید میلادی برای دستکم بخش‌هایی از حکومت ایران سال بهبود اوضاع اقتصادی با روی کار آمدن بایدن و رفع تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی معرفی شده است.

چقدر این پیش بینی خوش‌باورانه یا واقع‌بینانه است؟ چالش‌های پیش روی حکومت ایران در سال جدید میلادی کدامند؟ و تا کجا روی کار آمدن جو بایدن آرزوی رهبران حکومت ایران را برآورده خواهد کرد؟

در پاسخ به این پرسش‌ها، قاسم شعله‌سعدی، حقوقدان مقیم ایران، از جمله گفته است :از دست جو بایدن کار چندانی برای نجات جمهوری اسلامی ایران ساخته نیست. نیست به این خاطر که اولاً شدت و دامنۀ مشکلات اقتصادی، سیاسی و اخلاقی کشور به حدی است که این یا آن اقدام فلان رئیس جمهوری آمریکا قادر به برطرف کردن آنها نخواهد بود حتی اگر فرض کنیم که رئیس جمهوری منتخب آمریکا قصد نجات حکومت اسلامی ایران را داشته باشد. و ثانیاً از دست بایدن کار چندانی برای حکومت اسلامی ایران ساخته نیست به این خاطر که بنیاد تمام تحریم‌های وضع شده از سوی دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران مقابله با تروریسم و خشکاندن منابع مالی و مادی آن اعلام شده و در نتیجه رئیس جمهوری منتخب آمریکا نمی‌تواند – حتی اگر فرض کنیم که بخواهد – تحریم‌های آمریکا علیه ایران را لغو کند، اگر این اقدام برای نمونه به توقف فعالیت‌های بی ثبات کنندۀ ایران در منطقه از طریق گروه های شبه نظامی نظیر حماس و حزب الله منجر نشود.

قاسم شعله سعدی به اظهارات اخیر وزیر امور خارجۀ پیشین گروه حماس و انتقال ٢٢ میلیون دلار کمک مالی به این گروه به وسیلۀ قاسم سلیمانی اشاره کرده و افزوده است که کمک‌هایی از این دست که تنها نمونه‌های نادری از آنها را می دانیم تنها به فقر و ورشکستگی اقتصادی ایران منجر نشده‌اند، بلکه تحریم‌های آمریکا علیه ایران را نیز موجه جلوه داده‌اند. او سپس یادآوری کرده است که دیگر حتی اروپایی‌ها هم احیای صرف برجام بدون مقابله با حمایت حکومت ایران از گروه های شبه نظامی تروریستی در منطقه و برنامۀ موشکی جمهوری اسلامی ایران را نمی پذیرند و اتفاقاً روی کار آمدن بایدن ائتلاف اروپا و آمریکا را برای چنین مقابله‌ای تقویت خواهد کرد.

قاسم شعله سعدی در جای دیگری از سخنانش با انتقاد از اصلاح طلبانی که فروپاشی اجتناب‌ناپذیر جمهوری اسلامی را مترادف با تجزیه ایران همانند سوریه و عراق اعلام می‌کنند، گفته است که این تحلیل بنیاد علمی و واقعی ندارد و پیش از هر چیز نشان می‌دهد که این دسته از اصلاح طلبان اتفاقاً نه سوریه و عراق را می‌شناسند نه جامعۀ ایران را. به گفتۀ قاسم شعله‌سعدی ویژگی بارز فرهنگی ایرانیان مدارا و همزیستی با یکدیگر است چنانکه طی هزاره‌ها ایرانیان بر همین اساس با یکدیگر و در کنار یکدیگر زیسته‌اند. او گفته است که در ایران هرگز جنگ‌های قومی و دینی شکل نخواهد گرفت و اصلاح طلبان خواستار حفظ نظامی هستند که منشاء و مسبب وضعیت اسفبار کنونی کشور بوده و بزرگترین تهدید علیه موجودیت و امنیت آن به شمار می‌رود…

شعله‌سعدی سپس تأکید کرده جریان سیاسی جدیدی که او تحت عنوان “راه سوم” نمایندگی می‌کند در بستر همین فرهنگ مدارا و بر پایۀ یک جنبش خشونت‌پرهیز و نافرمانی مدنی استوار شده که خواستار نه اصلاح نامیّسر رژیم اسلامی ایران که تغییر آن از طریق مذاکره و سازش است. او گفته است که در نظام پسااسلامی ایران که لزوماً نظامی دموکراتیک و عرفیگرا و مبتنی بر بیانیه جهانی حقوق بشر و شهروند خواهد بود تمام رهبران و مقامات لشگری و کشوری جمهوری اسلامی مشمول عفو خواهند شد مشروط به اینکه اولاً علیه مردم دست به خشونت نزنند و ثانیاً از طریق مصالحه و گفتگو از قدرت کنار بروند. قاسم شعله سعدی در پایان از روحانیون، بازاری‌ها، دانشگاهیان و دانش آموزان خواسته است که به این جنبش مدنی تغییر نظام اسلامی بپیوندند. او خواستار ادغام سپاه پاسداران در ارتش برای ایجاد یک ارتش واحد ملی شده و خطاب به روحانیون گفته است که تغییر نظام اسلامی در ایران اجتناب ناپذیر است و تا دیر نشده همانند آیت‌الله امجد از همین امروز به صفوف مردم بپیوندند اگر نمی‌خواهند پس از پایان محتوم رژیم اسلامی مورد خصم مردم ناراضی قرار بگیرند.