دبیرکل خانه کارگر در ادامه می گوید: در ایران دلالان و سفته بازان هم بر سیستم بانکی سوارند و هم به ارز دولتی دسترسی دارند؛ آنها بی اعتنا به شرایط خرید و فروش بازار، لحظه به لحظه ارزش دارایی راهای خود به صورتی دلبخواهی به روز میکنند؛ آنهم به بدترین صورتی که ممکن است برای مزدبگیران تمام شود.
به گزارش اقتصاد24، علیرضا محجوب شاید دیگر رئیس فراکسیون کارگری مجلس شورای اسلامی نباشد اما همچنان دبیرکل خانه کارگر به حساب می آید. این فعال صنفی کارگری صحبت های خود را اینطور ادامه می دهد:
به خاطر همین تورم ایران حتی از تورم سوریه جنگ زده و تحریم شده هم جلوتر است؛ در این شرایط دولتها عادت کرده اند که به جای کنترل اوضاع نقش تماشاگر را داشته باشند و بعدتر که پرش قیمت در اقتصاد ایران جاخوش کرد و ماندگار شد از طریق سیستم بانکی با تعریف و تهیه منابع جدید نقدینگی زمینه افزایش شاخص تورم را فراهم کنند.
محجوب در پایان می گوید: البته این وضعیت در عمل هم به نفع همه است غیر از مزدبگیران، حتی سرمایه گذارانی که در بازار کار عنوان کارفرما دارند هم یاد گرفته اند که در این مواقع داراییهای خود را ولو تحت استقراض از سیستم بانکی از ریال به صورت دیگری تبدیل وضعیت کنند، تا از گزند سقوط ارزش محفوظ بماند؛ برای همین است که میگویم مزدبگیران هستند که در ساختار اقتصادی جورکش بقیه هستند از دولت گرفته تا سیستم بانکی و سوداگران و حتی کارفرمایانی که به حق قربانی این وضعیت هستند، اما فقط مزدکارگران است که امکان برخلاف سایر اقلام حق افزایش ندارد.
تورم ۳۰۰ درصدیِ سفره کارگران را بلعیده است!
چهارشنبه، 1 بهمن ماه 1399 = 20-01 2021
غالب مردم و شاید به جرئت بتوان گفت «همهی مردم» از گرانیها به ستوه آمدهاند؛ مدتهاست اقشارمزدبگیر، تمام فکر و ذکرشان منوط به این است که شب که میخوابند و صبح که بیدار میشوند، چه کالاهایی باز گران شده است!
به گزارش ایلنا، تورم کالاهای خوراکی در بازه بهمن ماه سال گذشته (که محاسبات رسمی سبد معیشت خانوار انجام شد) تا انتهای آذر ماه، ۲۹۳ درصد بوده است؛ یعنی در یک بازه زمانی ده ماهه، همه اقلام خوراکی تقریباً سیصد درصد افزایش قیمت داشتهاند و سه برابر گران شدهاند؛ مدتهاست که دیگر هزینه سبد خوراکیها و آشامیدنیهای خانوار به تنهایی از دستمزد حداقلی کارگران بالا زده است و با مزد ۲ میلیون و ۶۱۱ هزار تومانی که بیش از ۷۰ درصد طبقهی کارگر ماهانه دریافت میکنند، حتی نیازهای خوراکی خانوادهها تامین نمیشود.
در این شرایط، دولتی که قصد محدودسازی ارز ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی را دارد، از عملکرد خود دفاع میکند و مدعیست که مردم نفهمیدهاند و به دشواری نیفتادهاند! در روزهایی که نمایندگان مجلس که خود را منتقد سیاستهای لیبرالی دولت وانمود میکنند، وارونه عمل کرده و قصد تثبیت ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی را دارند، آقای روحانی در اظهاراتی در هیات دولت، از سیاستهای اقتصادی خود در سال جاری دفاع کرده و مدعی میشود به صورت خزنده و بطئی، ارز ۴۲۰۰ تومانی از بسیاری از کالاها برداشته شده اما مردم نفهمیدهاند!
فرامرز توفیقی رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای کار که محاسبات مستقل و ماهانه سبد معاش را انجام میدهد؛ در ارتباط با این اظهارات به ایلنا میگوید: آقای رئیس جمهور باید به خوبی بدانند که در ارتباط با «مردم» نباید از واژههایی که حاوی تعابیر منفی است مثلِ «نفهمیدن» استفاده کنند؛ این قبیل اصطلاحات، به هیچوجه معانی و تعابیر خوبی ندارد و اثر سوء بر ذهن شنوندگان میگذارد.
وی افزود: احتمالاً آنهایی که گرانی را نفهمیدند، این ۶۰ درصد جمعیت نیستند بلکه دور و بریهای خود آقای رئیس جمهور هستند یعنی دولتیها و کارمندان رده بالای دولت که در سال جاری، حقوقشان بین ۶۰ تا ۱۴۰ درصد افزایش یافته است!
مردم توان خرید بادمجان ندارند، تخم مرغ که هیچ!
شنبه، 27 دی ماه 1399 = 16-01 2021
رئیس اتحادیه فروشندگان گوشت دامی، ماهی، مرغ و تخممرغ اهواز گفت: در این شرایط اقتصادی، مردم بادمجان هم نمیتوانند بخرند چه برسد به تخممرغ؛ چندین سال است که توان خرید مردم پایین آمده است و این مساله، به کرونا ارتباطی ندارد. کرونا یک بهانه شده است.
به گزارش ایسنا، وی افزود: اگر بگوییم که تخممرغ در بازار نیست، یک دروغ است؛ تخممرغ در بازار به وفور یافت میشود اما قیمت آن واقعا بالا است. در استان خوزستان دلیل خاصی برای افزایش قیمت تخممرغ وجود ندارد و این افزایش قیمتها در خارج از استان شکل میگیرد.
باربران محروم بازار تهران: ماههاست گوشت نخوردهایم!
باربران بازار در شرایط بحرانی به سر میبرند و سطح درآمد آنها نسبت به گذشته، نصف شده است. نه تنها درآمد این گروه شغلی نصف شده بلکه هزینههای زندگی نسبت به گذشته، چند برابر شده است. تداوم این اوضاع، باربران، دادنزنها و همه کارگران غیررسمی بازار را با دنیایی از بحران مواجه خواهد کرد؛ بحرانهایی که لاینحل به نظر میرسند.
به گزارش ایلنا، وقتی به دل جامعه میزنیم، با انسانهای رنگارنگ روبرو میشویم که هرکدام دنیای قشنگ خودشان را دارند. آدمهایی که با نژاد، تفکر و سطح رفاهی متفاوت برای ارتزاق و کسب روزی تلاش میکنند و هرکدام روی به شغلی آوردهاند. برخی از افراد جامعه، دلی پر از درد و رنج دارند و از ناملایمات روزگار برای کسب روزی میگویند. این آدمها، سفره دل خود را میگشایند و از مشکلات غم نان و ارتزاق میگویند.
محمد میگوید: من همیشه نهار را از خانه میآورم، چه امسال و چه سالهای گذشته، توانایی خرید غذا از رستوران را ندارم.او مایحتاج زندگی خود را در سال گذشته، با مبلغ یک میلیون تومان تهیه میکرده است ولی این روزها با افزایش قیمت سبد معیشت خانواده، تامین هزینههای زندگی با درآمد ۱ میلیون و پانصد هزار تومانی میسر نیست. این باربر میگوید: هزینههای زندگی به شدت افزایش یافته است، حدود دو ماه است که خانه رنگ گوشت را ندیده است.محمد در زمان تعطیلی دو هفتهای بازار، در خیابان دستفروشی میکرده که درآمد ناچیزی داشته است. او به سادگی میگوید: اگر نیاز نداشتیم هرگز باربری نمیکردیم.
شکی نیست که باربران بازار در شرایط بحرانی به سر میبرند و سطح درآمد آنها نسبت به گذشته، نصف شده است. نه تنها درآمد این گروه شغلی نصف شده بلکه هزینههای زندگی نسبت به گذشته، چند برابر شده است. تداوم این اوضاع، باربران، دادنزنها و همه کارگران غیررسمی بازار را با دنیایی از بحران مواجه خواهد کرد؛ بحرانهایی که لاینحل به نظر میرسند…
بررسی آمارهای مربوط به هزینه-درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران منتشر میشوند، تصویر ترسناک و نگران کنندهای از آینده کوتاه مدت ایران به دست میدهند
تصویر زیر: ایرانیها طی ده سال گذشته چقدر فقیر شدند؟
در همین حال یک عضو مجلس شورای اسلامی گفته: در زمانی که مردم در زیر بار گرانی و سختی معیشت کمرشان خم شده است فرزندان تعدادی از مسئولان و آقازادهها با برخورداری از بهترین امکانات مالی و رفاهی در کشورهای دیگر در حال تفریح هستند.
کمال حسینپور تاکید کرد: توان مردم زیر بار فقر، نداری، گرانی کالاهای اساسی، تعطیلی کارگاههای اشتغالزا و کولبری تمام شده است، بیمارستانهای کشور مملو از بیماران کرونایی است، امکانات بیمارستانی و درمانی در حداقل خود است و بیماران کرونایی و همراهان آنها دغدغه تامین هزینههای درمان و نبود دارو را دارند.