خامنه ای امروز طی سخنانی گفت: مراسم ۲۲ بهمن متفاوت امسال نشان میدهد مردم انصافا خسته نشدهاند.
خامنه ای در ادامه گفت:… انقلاب آمد و مدیریت کشور را از فردی و پادشاهی به مردمی و جمهوریت تغییر داد و امروز مردم با انتخابشان بر سرنوشت خود حکومت میکنند. انقلاب اسلامی، مدیریت کشور را از یک حکومت استبدادی و پادشاهی و فردی تبدیل کرد به یک حکومت مردمی و جمهوریت و مردمسالاری. امروز حاکم بر سرنوشت ملت ایران، خود مردمند. مردمند که انتخاب میکنند. ممکن است بد انتخاب کنند، اما مردم انتخاب میکنند. این خیلی چیز مهمی است. آن روز این حق وجود نداشت و کشور یک کشور استبدادی بود. همه چیز دست خودشان بود.
خامنه ای گفت:.. یکی از این شخصیتهای معروف آمریکایی که با این محمدرضا رفیق بود می گفت: وقتی رفتم ایران به محمدرضا گفتم فلان نخستوزیر آدم بیعرضهای است. گفت شما کارت نباشد من خودم همه کارها را دارم انجام میدهم. …واقع اش هم همین جوری بود. سررشته همهی کارها دست یک نفر بود و او تصمیم میگرفت. مردم اصلاً هیچکاره محض بودند، مردم که هیچ دولتیها هم هیچکاره محض بودند….
کسانی خطرناکتر از ترامپ، ایران را تا مرز نابودی پیش بردهاند
گزارش قبلی:: فائزه رفسنجانی پیش تر در نامهای سرگشاده در پاسخ به برادرش بر مواضع خود تاکید کرد و نوشته بود که دونالد ترامپ را برای ایران ترجیح میدهد “چون بخشهایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و مقررات، کشور را در سراشیبی ناکارآمدی ها، سوء مدیریتها، بی کفایتیها، دگم اندیشیها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش بردهاند”.
او در بخشی از این نامه نوشت که “هزینههای زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم”.
وی نوشت: پیروی گفتگوی اینجانب با انصاف نیوز و جنجال ایجاد شده، لازم می دانم ضمن احترام به منتقدین محترم و نا محترم و دروغگو و قدردانی و سپاس از حامیان شجاع و حامیان ساکت، نکاتی را به شرح زیر بیان نمایم:
از نامه محسن خوشحال شدم، سبب راحتی هم او و هم من گردید. چنین چیزی را بارها خواسته بودم و این اقدام اول او نبود. به او حق می دهم چون برای خودش آینده ای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است. اگر مسایل شخصی انگیزه ای برای مشی من بود آیا عقل سلیم حکم نمی کند که از ۳۰ سال گذشته تا کنون ساکت و در امنیت باشم و از منافع نزدیکی به قدرت بهتر و بیشتر بهره مند شوم؟ مابقی زیاده گویی بود که بنای ورود به آن را ندارم.
چرا ” برای ایران او را ترجیح می دادم “، چون بخش هایی و افرادی خطرناکتر از ترامپ در قلدری و عدم پایبندی به اصول و قواعد و مقررات با عملکرد و بعضا” سیاست های نادرست، کشور را در سراشیبی نا کارآمدی ها، سوء مدیریت ها، بی کفایتی ها، دگم اندیشی ها و حتی گاهی تا مرز تلاشی پیش برده اند، به مطالبات عمومی نه تنها توجهی ندارند، بلکه در خاموش کردن آن از هم سبقت می گیرند.
منتقدینی که واویلا برای معیشت مردم براه انداخته اند، آیا خطاب شعارها و رفتارها در صدها صحنه اعتراضی، تحصن، اعتصاب و تجمعات اقشار مختلف حداقل در سه سال اخیر را نشنیدند و ندیدند که متوجه مدیران و مسئولان در داخل بود؟ به نظر می رسد درک مردم با تمامی مشکلات از خواص بیشتر است.
کسانی بایستی عذر خواهی کنند که کم یا زیاد، مستقیم یا غیر مستقیم، با منافع یا بی منافع، با درک و یا از روی نا آگاهی همراه جریانی می شوند که به بن بست رساندن مطالبات عمومی و اصلاحات، نابود کردن منافع ملی، تضییع حقوق مردم، انحراف جدی از اهداف انقلاب، فاصله گرفتن از اسلام واقعی را برای حفظ خود به جای حفظ نظام سالهاست دنبال می کنند.
بنده حقیر از همه دلواپسان و ناقدین و اهانت کنندگان و دروغگویان در دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی در این مسیر دلسوزتر و جدی ترم، هزینه های زیادی داده و ابایی از دادن هزینه بیشتر و قربانی شدن در این راه نیز ندارم.
مردم نظراتی مشابه “فائزه” دارند
این روزها صحبتهای فائزه هاشمی رفسنجانی در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ترجیحاش به تداوم حضور ترامپ دوباره بر مسند ریاست جمهوری این کشور، غوغایی به پا کرده است.
طیف اصلاحطلبان چه با توییت، و چه نوشته به او تاختهاند اما این سخنان نه از مردم عادی بلکه از طرف یک فعال سیاسی و اجتماعی شناخته شده، ابراز شده و این مساله خود واجد اهمیت است.
پروانه سلحشوری نماینده سابق مجلس در یادداشتی در سایت دیدهبان ایران به تحلیل اظهارات فائزه هاشمی رفسنجانی و واکنشهای اصلاحطلبان و اصولگرایان درباره آن پرداخت و نوشت: واقعیت آن است که امروز اکثریت جامعه برای بهبود شرایط زندگیشان و تغییرات ایجاد شده در به فرسنگها دورتر چشم دوختهاند که «شاید مردی از خویش برون آید و کاری بکند.»
وی افزود: درباره گفتههای فائزه هاشمی و حملات صورت گرفته به او، به چند نکته باید توجه ویژه داشت و به برخی پرسشها پاسخ داد:
نخست باید بپذیریم که این فقط فائزه هاشمی نبود که چنین میگفت. در محاورههای مردم یا در گروههای مجازی بعضا شنیده یا دیده میشود که آنان نیز نظراتی مشابه «فائزه» دارند و میگویند «اگر ترامپ بیاید، حتی اگر از جنگ و تحریم بمیریم بهتر از مرگ تدریجی با کرونا و زندگی در فقر و بدبختی است.».
آنان که چشم به راه بایدن هستند، آیا میدانند که مقصود ترامپ از اعطا گرین کارت و یا تابعیت دائم به 2 هزار و 500 نفر پس از توافق برجام، چه کسانی بود؟ این امتیاز خاص آقای اوباما نصیب چه کسانی شد و عموم مردم چه بهرهای از آن بردند؟ به راستی اگر ادعای ترامپ مبنی به پرداخت میلیونها دلار پول به ایران در پی قرارداد برجام درست باشد، مدافعان اوباما و بایدن پاسخ دهند که آن پولها چه شد؟ آیا نفع آن به مردم بازگشت؟
امروز باید به این سوال پاسخ دهیم که با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کاهش احتمالی تحریمها برای مردمی که حتی با واکسن کرونا هم سیاسی برایشان برخورد میشود، چه سودی دارد؟ فرض بر این است که با پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا، شانس پیروزی دوست او در ایران در انتخابات ریاست جمهوری 1400 افزایش پیدا کند و اصلا «محمدجواد ظریف» رئیسجمهوری بعدی ما باشد، اما چه تفاوتی به حال مردم ایجاد خواهد شد؟ مگر بیش از این است که جناب دکتر ظریف بفرمایند این همان سبک زندگی است که خودمان انتخاب کردهایم؟
پروانه سلحشوری نوشت: بپذیریم جامعه ایران، نیاز به تغییر بنیادین دارد. تجربه ناموفق انقلاب و جنبشهای اجتماعی اخیر به خوبی نشان داده که «انقلاب» نه تنها توان ایجاد تغییر در ساختارهای متصلب گذشته را ندارد بلکه متاسفانه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز نتوانسته است، جامعه را بیش از پیش به سمت معیارهای اخلاقی و انسانی حرکت دهد و تجربه گواه این مدعاست. زنگهای خطر مدتهاست برای ما به صدا در آمده است. مهاجرت سه هزار پزشک در عرض ده ماه (پس از کرونا) یعنی هشدارها را جدی نگرفتیم و امروز صدایشان به مراتب بلندتر از گذشته شده است پس تغییر نیاز ماست و نقطه شروع آن، شاید مقابله با درماندگی آموخته شده خودمان باشد. فراموش نکنیم که سرزمین ایران و مردمانش برای بقا نیاز به راستی و درستی دارند پس تا به مانند «گرگور» در داستان «مسخ» کافکا لِه نشدهایم، خود را باز یابیم..