سخنگوی دولت روحانی روز گذشته گفته بود: با اطمینان میتوانیم پیش بینی کنیم که لغو تمامی تحریمها در آینده، نزدیک است
روزنامه جهان صنعت در یادداشتی نوشت: آقای ربیعی! اصلا میدانید که چه میگویید؟ در صورتی که امیدوارسازیهای پیشین دولت لباس عمل پوشیده باشند، واکنشهای شهروندان مثبت خواهد بود و اگر چنین نباشد، به مرور این امیدوارسازی بیپایه و اساس به واکنشهای سرد و خشمآلود منتهی میشود.
این منبع نوشت: واقعیت این است که سخنگوی محترم دولت با نیت خیر و دلسوزی و احتمالا بر پایه تحلیل و اطلاعات درون دولت به این نتیجهگیری رسیده است، اما واقعیت بیرونی چنین چیزی را نشان نمیدهد. دولت تازه آمریکا برخلاف انتظار رییس دولت ایران بیش از یک ماه است در کاخ سفید مستقر شده و در دنیای واقعی و رژیم تحریمها گام بااهمیتی برنداشته است و با این کار خود صدای اعتراض روحانی و همکارانش را بلند کرده است که حرفهای گذشته بایدن با عمل امروزش سازگار نیست. شاید در آیندهای که نامشخص است، دولت بایدن گامهایی در این مسیر بردارد، اما امتیازهایی که میخواهد، از توانایی نهاد دولت بیرون است و در این باره دولت زیرمجموعهای از مجموعههای حکومتی است که اتفاقا در این زمینه کمترین اختیارات را دارد.
این روزنامه نوشت: آقای ربیعی نیک میداند اکنون گروههای کمدرآمد جامعه در بدترین روزهای تاریخی به لحاظ معیشت به سر میبرند و اگر امیدوارسازی او بیهوده باشد-، چون قدرت تصمیمگیری درباره پرونده هستهای نزد دولت نیست- خانوادههای پرشماری میشکنند و آبروداریشان با تهدید روبهرو میشود. متاسفانه روند برگشت تورم به مدار صعود و کاهش بیشتر خرید مردم کار را بدتر میکند وای کاش دولت بتواند این اطلاعات را در اختیار نهادهای بالادستی بگذارد تا درباره تحریمها به بیهوده بودن امیدوارسازی نرسیم.
هیچ بازگشتی به عصر قبل از ترامپ در کار نیست
“مارک اپیسکوپوس*”، نویسنده و تحلیلگر “پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست”، در گزارشی به ماهیت سخنرانی اخیر “جو بایدن” در وزارت خارجه آمریکا و اقدام او در تشریح سیاست خارجی دولتش پرداخته و تاکید کرده که بر خلاف تصور رایج، دیدگاه بایدن در مورد سیاست خارجی، منعطف نبوده و او نیز تا حدی قائل به رویههای تهاجمی است.
وی نوشت: “جو بایدن”، سیاست داخلی و همچنین سیاست خارجی را، همچون میادین نبرد، و در قالب یک نزاع ایدئولوژیک میبیند. امری که با شعارهای ابتدایی او مبنی بر عادی سازیِ سیاست داخلی و خارجی آمریکا، پس از خرابکاریهای گسترده “دونالد ترامپ” در دوره چهارساله حضورش در قدرت، کاملا در تضاد است.
برخی مخالفان بایدن نظیر “مایک پمپئو” وزیر خارجه دولت ترامپ، بایدن را متهم میکنند که بار دیگر سیاست خارجی آمریکا را به دوران “باراک اوباما” بازگردانده است. پمپئو در این رابطه میگوید: “من فکر نمیکنم مردم آمریکا بتوانند یک دوره هشت ساله دیگر از سیاست خارجی دولت باراک اوباما را تحمل کنند”.
با این همه، نگاهی عمیقتر به رویکردهای بایدن در عرصه سیاست خارجی و همچنین بسیاری از سخنان وی در این رابطه، یک حقیقت متفاوت را عیان میسازد. بایدن عمیقا دیدگاههای رادیکال در مورد ماهیت سیاست خارجی، حاکمیت ملی، و جایگاه آمریکا در نظام بین الملل را به شیوهای جدید، تقویت میکند.
بایدن در جریان سخنرانی خود در وزارت خارجه آمریکا گفت: “دیگر هیچ مرز روشنی میان سیاست داخلی و خارجی وجود ندارد. هر دویِ این حوزه ها، در چهارچوب یک نبرد ایدئولوژیک، علیه دشمنان آمریکا متحد هستند و باید همچون مکمل یکدیگر رفتار کنند”.
در این چهارچوب، همانطور که دولت بایدن از پیشبرد قوانین مترقی در داخل جامعه آمریکا سخن میگوید، وزارت خارجه آمریکا نیز باید بر دیگر حکومت های جهان فشار آورد و آنها را وادار به پذیرش قوانین مترقی کند. در همین راستا، دولت آمریکا موظف است تا بار دیگر دستورکارهایی نظیر مقابله با اقتدارگرایی و پیشبرد دموکراسی در جهان را نیز پرقدرتتر از همیشه دنبال کند.
بایدن تا حدی در رویهها و سخنان خود مخصوصا در جریان سخنرانی اخیرش در وزارت خارجه آمریکا، از بی میلی دولت اوباما جهت تغییر جهان و همچنین در نظرگرفتن محدودیتهای جهانی برای قدرت آمریکا، فاصله میگیرد. در عوض، وی به نوعی از آمریکا و سیاستهای آن سخن میگوید که انگار کشورش را در میدان نبرد خیر و شر، درست و غلط، و یا ایدئولوژیهای متعارض میبیند.
اینکه این رویکرد چه پیامدهایی را برای آمریکا خواهد داشت، در سالهای آینده خود را نشان میدهد با این حال، یک نکته روشن است: “بایدن کاملا از بازگرداندن آمریکا به “شرایط عادی” (عصر قبل از ترامپ) فاصله گرفته و سعی میکند تا مناظرات جدیدی را در مورد ماهیت و اهداف اصلی سیاست خارجی آمریکا، به راه اندازد”.