ایران؛ فاجعه آموزشی: به حداقل توانایی‌های سواد نمی‌رسند!



هشدار یک فاجعه؛ ۳۰ درصد دانش آموزان ایرانی به حداقل توانایی‌های سواد نمی‌رسند!

نتایج کسب شده توسط دانش‌آموزان ایرانی در آزمون بین‌المللی تیمز بسیار ضعیف است؛ نتایج ضعیف ایران در بین کشورهای شرکت‌کننده و منطقه حکایت از سیاست‌گذاری‌های نادرست در نظام آموزشی کشور دارد.

کسب این نتایج از حوزه‌های مختلف سیاست‌گذاری قابل بررسی است؛ روند جذب معلم، کنترل کیفیت معلمان، محتوای آموزشی ارائه شده در مدارس، بی‌توجهی به کیفیت مدارس دولتی و تحصیل رایگان در سایه توسعه مدارس غیر‌دولتی و شهریه‌ای و گسیل مردم به سمت نظام آموزش پولی و…

به گزارش تسنیم، مسعود کبیری؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و مدیر داده‌پردازی مطالعات تیمز و پرلز در این باره گفت:

تعداد زیادی از دانش آموزان کشور شایستگی‌های حداقلی را کسب نمی‌کنند و این خیلی خطرناک است یعنی در شرایط مقایسه‌ای حدود یک سوم از دانش آموزان ما حداقل انتظار از یک دانش آموز در همان پایه را ندارند البته این حداقل هم چیز عجیبی نیست مثلاً در درس ریاضی 4 عمل اصلی را در پایه چهارم بلد باشند اما حتی همین را هم نمی‌دانند.در گذشته می‌گفتند یک دانش آموز حداقل سواد خواندن و نوشتن را باید بلد باشد و باید گفت هم‌اکنون برخی دانش آموزان به همین هم نمی‌رسند یعنی تقریباً از هر سه دانش آموز ( 30 درصد) اصلاً به حداقل توانایی‌های سواد نمی‌رسند و این فاجعه است.

نقش معلم و آموزش و پرورش در آموزش جدی نیست!

هم‌اکنون نقش معلم و نقش آموزش و پرورش در فرایند آموزش چندان جدی نیست؛ شاخص اقتصادی و اجتماعی خانواده‌ها بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان بسیار تاثیرگذار است معنای آن این است که اگر شما خانواده بهتری از لحاظ اقتصادی و اجتماعی داشته باشید وضعیت فرزندانتان بهتر است و این شرایط خوبی نیست، آموزش و پرورش نباید این شاخص را دوست داشته باشد چون ادعای آموزش وپرورش در تمام کشورها این است که فرزندانتان را به ما بسپارید، ما فارغ از وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده به آنها آموزش می‌دهیم و خلأ را جبران می‌کنیم اما هم‌اکنون وضعیت اینگونه نیست و اوضاع نشان می‌دهد سرمایه گذاری‌هایی که توسط خانواده‌ها انجام می‌شود در بهبود عملکرد تحصیلی فرزندانشان بسیار تأثیرگذار است.اینکه نتایج پایین دانش‌ آموزان در آزمون تیمز را به گردن خانواده‌ها می‌اندازند به این دلیل است که اتفاقاً خانواده کار خود را درست انجام می‌دهد و این آموزش و پرورش است که کار خود را به خوبی انجام نمی‌دهد.

یعنی ما خدمات یکسان آموزشی را به همه دانش آموزان ارائه نمی‌دهیم و اینجا مسئله عدالت اجتماعی مطرح است؟

نتوانستیم خدمات یکسان آموزشی را به همه ارائه دهیم یعنی تأثیرگذاری آموزش و پرورش اینگونه نیست که ورودی‌های متفاوت را با خروجی‌ها یکسان به جامعه تحویل دهد بلکه ورودی‌های متفاوت با همان نسبت به خروجی‌های متفاوت از آموزش و پرورش تبدیل می‌شوند یعنی دانش آموزی که وضعیت خانواده‌اش بهتر بوده پس از فارغ التحصیلی از آموزش و پرورش وضعش بهتر است، این نشان می‌دهد واسطه گری و تحلیل‌گری آموزش و پرورش تقریباً هیچ است اگر اینگونه است پس انتظاری که از آموزش و پرورش داریم برآورده نمی‌شود و این بسیار خطرناک است.

کالبد شکافی یک فاجعه آموزشی دیگر: سواد دانش‌آموزان‌ ایرانی‌در‌علوم‌وریاضی‌ پایین‌تر‌از ‌متوسط جهانی است

به نوشته روزنامه خراسان، طبق نتایج مطالعات «تیمز» سواد دانش‌آموزان ایرانی در علوم و ریاضی پایین‌تر از متوسط جهانی است.وضعیت علمی دانش‌آموزان ایرانی در درس‌های ریاضی و علوم، حتی نسبت به برخی کشورهای همسایه هم بدتر است و این زنگ خطری است که اگر شنیده نشود، تبعات جبران ناپذیر آموزشی را به بار می‌آورد.

نتایج نگران کننده یک مطالعه بین‌المللی
مطالعه «تیمز» (TIMSS) که بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران، در انجام آن مشارکت می‌کنند، هر چهارسال یک‌بار برگزار می‌شود و نتایج 2019 آن به‌تازگی منتشر شده است. در «تیمز» وضعیت دانش‌آموزان در دو درس «ریاضی» و «علوم» و در دو پایه تحصیلی حساس چهارم و هشتم سنجیده و از نتایج آن برای تحلیل وضعیت و سیاست‌گذاری آموزشی استفاده می‌شود.

رتبه 50 بین 58 کشور در درس ریاضی!
طبق نتایج این مطالعه، امتیاز دانش‌آموزان ایرانی در درس ریاضی پایه چهارم، 443 بوده و ما را در بین 58 کشور شرکت‌کننده در رتبه 50 قرار داده است. قطر، کوزوو، شیلی، عمان و عربستان، کشورهایی با وضعیت مشابه ما هستند و صدر این جدول هم در اختیار کشورهای شرق آسیا از جمله سنگاپور، هنگ‌کنگ و کره‌جنوبی است. در آزمون ریاضی پایه هشتم هم امتیاز دانش‌آموزان 446 بوده که نتیجه‌اش قرار گرفتن در جایگاه 29 بین 39 کشور است.

رتبه 10 بین 14 کشور همسایه
نکته قابل‌تامل دیگر این‌که جایگاه ما بین 14 کشور همسایه‌مان که در این مطالعه شرکت کرده‌اند، رتبه‌ای بهتر از 10 نبوده و فهرست‌اش به ترتیب جایگاه این‌گونه است: روسیه، ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، ارمنستان، گرجستان، امارات، بحرین، قطر، ایران، عمان، عربستان، کویت، پاکستان.

علوم هم مشابه ریاضی
در درس علوم هم اوضاع ما بهتر از ریاضی نیست. در پایه چهارم، امتیاز درس علوم دانش‌آموزان‌مان 441 بوده و رتبه‌مان 48 در بین 58 کشور. در علوم پایه هشتم هم، رتبه‌مان 32 در بین 39 کشور! در این درس هم دوباره کشورهای آسیای شرقی پیشتازند و وضعیت مالزی، عمان، اردن، کویت و عربستان مشابه ما.

میزان اهمیت و اعتبار «تیمز» چقدر است؟
درباره این مطالعه بین‌المللی، سوالات متعددی وجود دارد که باید پاسخ آن را از رئیس پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی برگزاری آن در ایران دریافت کرد. اولین سوالم از دکتر «فرهاد کریمی» این است: «با توجه به این‌که موسسه پایه‌گذار آن، در دانشگاه بوستن آمریکا قرار دارد، آیا اصلا می‌توان به نتایج آن اعتماد کرد؟»دکتر کریمی می‌گوید: طراحی آزمون‌های مطالعه تیمز کاملا منطبق با برنامه‌های درسی دانش‌آموزان کشورمان طراحی می‌شود و این‌طور نیست که یک‌سری سوالات خارجی به دست ما برسد و ما فقط آن را ترجمه کنیم، بلکه همه سوالات علوم و ریاضی بر اساس برنامه درسی دانش‌آموزان و توسط کارشناسان خودمان طراحی می‌شود.علاوه بر آن، در این مطالعه نمونه‌گیری ملی و تصادفی است تا بتواند به عنوان یک مطالعه ملی مورد استناد باشد. کریمی درباره اهمیت این مطالعه بین‌المللی هم می‌گوید: کشورهای متعددی از نتایج این مطالعه استفاده کرده و خروجی قابل توجهی هم داشته‌اند؛ مثل کشورهای شرق آسیا که بالاترین امتیاز را دارند و حتی برخی کشورهای همسایه که وضعیت خودشان را ارتقا داده‌اند.نتایج مطالعه تیمز برای نظام آموزشی کشور ما هم اهمیت استراتژیک دارد؛ چرا که وضعیت آموزش دو درس ریاضی و علوم در دو پایه حساس و سرنوشت‌ساز تحصیلی را می سنجد و علاوه بر آن، متغیرهای مرتبط با عملکرد دانش‌آموزان، مثل میزان دسترسی به امکانات تحصیلی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، وضعیت خانواده‌ها و همچنین ویژگی‌های مدرسه و معلمان هم ارزیابی می‌شود.

60 درصد دانش‌آموزان زیر نمره متوسط!
یکی از نتایج نگران‌کننده مطالعه تیمز2019، این است که 60 درصد دانش‌آموزان کشور نتوانسته‌اند به معیارهای جهانی تیمز دست پیدا کنند. کریمی می‌گوید: ما تاکنون در 7 دوره «تیمز» مشارکت داشته‌ایم که متاسفانه در هیچ دوره‌ای نتوانسته‌ایم به میانگین امتیاز بین‌المللی دست پیدا کنیم، به جز سال 2008 که مربوط به درس فیزیک دبیرستان بود. بنابراین قطعا باید مداخلاتی در نظام آموزش و پرورش انجام بگیرد.

دلایل و نگرانی‌ها
او درباره دلایل وضعیت موجود و نگرانی‌ها از تداوم آن هم توضیحاتی می‌دهد که مهم‎ترین آن‌ها، این موارد است:
دلایل: حافظه‌محوربودن نظام آموزشی ما به جای توانایی‌محوربودن، نگرش منفی دانش‌آموزان به درس‌های علوم و ریاضی، جذاب بودن یا نبودن درس و مدرسه، متغیرهای عاطفی مثل اضطراب و اعتماد به نفس، ویژگی‌های معلمان و نحوه آماده‎سازی آن‌ها در دوره‎های تربیت معلم و… .نگرانی‌ها: انزجار بچه‌ها از تحصیل و شکست تحصیلی، پایین آمدن سطح دانش عمومی ریاضی و علوم، بی‌علاقگی دانش‌آموزان به رشته‌های حساس و کلیدی علوم پایه و ریاضی فیزیک.

دانش‌آموزان به ناچار این کتاب‌ها را می‌خوانند!

تغییرات کتاب‌های درسی دانش‌آموزان همواره مورد بحث بوده و هر چند مدت یکبار شاهد تغییر در برخی از کتاب‌های درسی هستیم؛ سال گذشته حذف انتگرال از ریاضی سروصدای زیادی به‌پا کرد و بسیاری از چهره‌های برجسته دانشگاهی به این مساله واکنش نشان دادند. اما اکنون تغییر در محتوای کتاب‌های درسی ادبیات فارسی و حذف اشعار شاعران نام‌آور معاصری همچون نیما یوشیج، امیرهوشنگ ابتهاج و اخوان ثالث، با واکنش‌های متعددی از سوی معلمان و صاحب نظران روبرو شده است. همچنین تغییرات اخیر نشان می‌دهد که در کتاب ادبیات پایه هفتم در متنی از نادر ابراهیمی، نویسنده فقید، دست برده شده و تغییراتی در اصل متن ایجاد شده است. برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ یکی از معلمان با سابقه ادبیات فارسی در اهواز رفتیم.

به گزارش ایسنا، سمیه بنانی، معلم ادبیات فارسی با سابقه تدریس ۲۸ ساله با بیان اینکه متاسفانه با هر تغییر در کتاب‌های درسی، سلیقه برخی از افراد اعمال می‌شود، تصریح کرد: در آخرین تغییرات کتاب‌های ادبیات فارسی، ظرف دو سه سال اخیر متن کتاب‌های درسی تغییر داده شده و این تغییر به گونه‌ای است که به جز چند مورد اندک، سایر مطالب هیچ جذابیتی ندارند و محتوای اندکی دارند. دانش‌آموزان نیز برای رفع تکلیف‏، به خاطر کنکور و امتحانات، ناچار به خواندن این درس‌ها هستند، اما در واقع علاقه‌ای به این کتاب ندارند.بنانی با بیان اینکه با آوردن برخی از اشعار، قصد دارند که یک موضوع و مفهوم را در ذهن دانش‌آموز جا بیاندازند، گفت: در حالیکه در جامعه می‌بینیم که وضعیت متفاوت نیست، بنابراین وقتی تناقض وجود داشته باشد این متن‌ها نیز به دل نمی‌نشینند.

خسرو انوشیروان” هم از کتاب فارسی حذف شد!

مردم سالاری آنلاین نوشت: در کتاب فارسی سوم دبستان، آگاهانه، نام «خسرو انوشیروان»، پادشاه نامدار ساسانی، که نماد خردمندی و دادگستری در تاریخِ پیش و پس از است زدوده شده و به جای نام ایشان نام «فرمانروا» گذاشته شده است! این موضوع نشان‌دهنده‌ مسئولیت و وظیفه‌ی سنگین پدران و مادران ایرانی در شناساندن هویت و تاریخ ایران به نسل آینده‌ ایران‌زمین است. بدین معنی که بر پدران و مادران ایرانی است که نخست، خود، با تاریخ و فرهنگ ایران آشنا شوند و سپس آن را به فرزندانشان هم بیاموزند – اگر ایرانیان می‌خواهند نسل آینده‌ ایران خودباخته و سردرگم و بی‌هویت نباشد، چاره‌ای جز این ندارند که بر خود متکی باشند.

حذف مقبره کوروش از یک کتاب درسی

کتاب‌های درسی دانش‌آموزان در سال تحصیلی جدید شاهد برخی تغییرات جنجالی و خبرساز بود که با انتقادات بسیاری همراه شد. در جدیدترین تغییر حذف مقبره کوروش بزرگ هخامنشی از کتاب عربی یازدهم چاپ ۹۹ خبرساز شده است! (عکس زیر)

سانسور و افتضاح دستبرد به کتاب‌های درسی

جدیدترین اقدام برای نهادینه کردن سانسور و تبلیغ دین اجباری در کتاب‌های دانش‌آموزان ابتدایی در ایران، بازتاب گسترده ای در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داشته است.

روزنامهٔ شرق در این باره نوشته است: عمق فاجعه آنجاست که کسانی در آموزش و پرورش که باید متکفل آموزش و تربیت فرزندان کشور باشند، آداب ادب را یک‌سو نهاده و به سهولت تمام به خود اجازه می‌دهند نوشته‌های دیگران را به سلیقه خود تغییر دهند. بعد از برملا شدن دستبرد به یکی از آثار مرحوم نادر ابراهیمی در کتاب فارسی پایه هفتم، معلوم شده است همین بلا را بر سر داستان سفرنامه اصفهان، از مجموعه قصه‌های مجید، اثر هوشنگ مرادی‌ کرمانی نیز آورده‌اند. بدون اجازه هوشنگ مرادی‌ کرمانی در داستان دست برده‌اند و کلماتی به آن افزوده‌اند که در اصل اثر نیست که بارها منتشر شده است‌.

این روزنامه می افزاید: از جمله در صفحه ۷۱کتاب آمده است: بی‌بی وقت نماز صبح، بیدارم کرد. برایم بار و بندیل بست. من هم نماز خواندم، ناشتایی خورده و نخورده، پریدم رو چرخ …. جمله واقعی نویسنده در داستان این است: بی‌بی وقت نماز صبح، بیدارم کرد. برایم بار و بندیل بست. من هم بی‌کار ننشسته ناشتایی خورده و نخورده، پریدم رو چرخ….. در صفحه ۷۴کتاب آمده است: ظهر شد. صدای اذان می‌آمد. وضو گرفتم و نماز خواندم. کار اکبرآقا تمامی نداشت….جمله واقعی نویسنده در داستان این است: ظهر شد. صدای اذان می‌آمد. کار اکبرآقا تمامی نداشت.

این میزان از افلاس و فلاکت را حتی در اروپای عصر انگیزاسیون و تفتیش عقاید هم نمی‌توان جستجو کرد. البته اگر به آخوندها بود، تمام کتاب‌ها را آتش می‌زدند و ایران را به عصر پارینه‌سنگی برمی‌گرداندند. اما انها امروز ایرانی را در برابر خود می‌یابند که به هیچ قیمتی حاضر به تمکین در برابر سلطهٔ ریایی آنان نیست.

چه می‌کند این آموزش ‌و پرورش تدبیر و امید!

سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش دیروز در پاسخ به انتقادات گسترده پیرامون حذف تصویر دختران از جلد یک کتاب درسی، دلیل آن را «شلوغی تصویر قبلی» عنوان کرد!!

دومین عکس زیر: به جز حذف نقاشی دختر بچه‌ها از روی جلد کتاب سوم ابتدایی، قرائن نشان می‌دهد آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید!، همچنین در کتاب‌های اول ابتدایی امسال تقریبا برای همه مردان ریش گذاشته است!