سخنگوی سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی گفته: تست رآکتور بازطراحیشده اراک اوایل سال ۱۴۰۰ انجام خواهد شد. بر اساس مفاد برجام، رژیم ایران پذیرفته بود که رآکتور آب سنگین اراک را خاموش کند.
جمهوری اسلامی از آذرماه امسال که مجلس ولایت در مصوبهای دولت روحانی را مکلف کرد در صورت عدم رفع تحریمها اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند، به برنامه هستهای خود سرعت داده است.
در همین حال قالیباف، رئیس مجلس ولایت گفته: قانونی که برای افزایش فعالیتهای هستهای و کاهش نظارتها و محدودیتها تصویب شده در واقع یک ابزار برای چانه زنی است.
قالیباف گفت: این قانون به رفع تحریمها کمک بیشتری میکند و برای ما تولید قدرت خواهد کرد و فرصتهایی به مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی میدهد.
این در حالیست که روزنانمه واشنگتن پست امروز نوشت: پنجره بایدن با رژیم ایران شروع به بسته شدن کرده است.
این منبع نوشت: تحریمهای همه جانبه دوران ترامپ سرجایشان هستند و همزمان رژیم ایران به غنیسازی اورانیوم در سطحی فراتر از سطح تأیید شده در توافق اتمی ادامه میدهد. همچنین حملات اخیر بویژه از سوی حوثی های یمن مذاکرات را بسا پیچیدهتر می کند.
واشنگتن پست افزود: به نظر می رسد زمان برای یک گشایش محتوایی با رژیم ایران در حال تمام شدن است.
هیچ بازگشتی به عصر قبل از ترامپ در کار نیست
“مارک اپیسکوپوس*”، نویسنده و تحلیلگر “پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست”، در گزارشی به ماهیت سخنرانی اخیر “جو بایدن” در وزارت خارجه آمریکا و اقدام او در تشریح سیاست خارجی دولتش پرداخته و تاکید کرده که بر خلاف تصور رایج، دیدگاه بایدن در مورد سیاست خارجی، منعطف نبوده و او نیز تا حدی قائل به رویههای تهاجمی است.
وی نوشت: “جو بایدن”، سیاست داخلی و همچنین سیاست خارجی را، همچون میادین نبرد، و در قالب یک نزاع ایدئولوژیک میبیند. امری که با شعارهای ابتدایی او مبنی بر عادی سازیِ سیاست داخلی و خارجی آمریکا، پس از خرابکاریهای گسترده “دونالد ترامپ” در دوره چهارساله حضورش در قدرت، کاملا در تضاد است.
برخی مخالفان بایدن نظیر “مایک پمپئو” وزیر خارجه دولت ترامپ، بایدن را متهم میکنند که بار دیگر سیاست خارجی آمریکا را به دوران “باراک اوباما” بازگردانده است. پمپئو در این رابطه میگوید: “من فکر نمیکنم مردم آمریکا بتوانند یک دوره هشت ساله دیگر از سیاست خارجی دولت باراک اوباما را تحمل کنند”.
با این همه، نگاهی عمیقتر به رویکردهای بایدن در عرصه سیاست خارجی و همچنین بسیاری از سخنان وی در این رابطه، یک حقیقت متفاوت را عیان میسازد. بایدن عمیقا دیدگاههای رادیکال در مورد ماهیت سیاست خارجی، حاکمیت ملی، و جایگاه آمریکا در نظام بین الملل را به شیوهای جدید، تقویت میکند.
بایدن در جریان سخنرانی خود در وزارت خارجه آمریکا گفت: “دیگر هیچ مرز روشنی میان سیاست داخلی و خارجی وجود ندارد. هر دویِ این حوزه ها، در چهارچوب یک نبرد ایدئولوژیک، علیه دشمنان آمریکا متحد هستند و باید همچون مکمل یکدیگر رفتار کنند”.
در این چهارچوب، همانطور که دولت بایدن از پیشبرد قوانین مترقی در داخل جامعه آمریکا سخن میگوید، وزارت خارجه آمریکا نیز باید بر دیگر حکومت های جهان فشار آورد و آنها را وادار به پذیرش قوانین مترقی کند. در همین راستا، دولت آمریکا موظف است تا بار دیگر دستورکارهایی نظیر مقابله با اقتدارگرایی و پیشبرد دموکراسی در جهان را نیز پرقدرتتر از همیشه دنبال کند.
بایدن تا حدی در رویهها و سخنان خود مخصوصا در جریان سخنرانی اخیرش در وزارت خارجه آمریکا، از بی میلی دولت اوباما جهت تغییر جهان و همچنین در نظرگرفتن محدودیتهای جهانی برای قدرت آمریکا، فاصله میگیرد. در عوض، وی به نوعی از آمریکا و سیاستهای آن سخن میگوید که انگار کشورش را در میدان نبرد خیر و شر، درست و غلط، و یا ایدئولوژیهای متعارض میبیند.
اینکه این رویکرد چه پیامدهایی را برای آمریکا خواهد داشت، در سالهای آینده خود را نشان میدهد با این حال، یک نکته روشن است: “بایدن کاملا از بازگرداندن آمریکا به “شرایط عادی” (عصر قبل از ترامپ) فاصله گرفته و سعی میکند تا مناظرات جدیدی را در مورد ماهیت و اهداف اصلی سیاست خارجی آمریکا، به راه اندازد”.