از روز گذشته فیلمی با عنوان «دار زدن سگها توسط شهرداری تبریز» در شبکههای اجتماعی دست به دست می شود که کاربران این شبکهها نسبت به آن واکنشهای تندی نشان دادند. (فیلم زیر)
کاربری به اسم “وحید” در توئیتر خود نوشت: یکی از همین روزها سگهای مرده بیخ گلوی تو را خواهند گرفت و با دندان خونالود به تو خواهند گفت: با کشتن هر سگ یک ستاره قتل عام میشود. رفاقت سگ و انسان هزار ساله است. هیچ رفیق درستکاری رفیقش را نمیکشد مگر نارفیق آنهایی که سگ میکشند و از سگها متنفرند هیچگاه در زندگی معنای رفاقت را نفهمیدهاند به آنها اعتمادی نیست.
بهراد ذاکری عضو شورای شهر رشت نیز در واکنش به این اتفاق در صفحه اینستاگرام خود نوشت: “برای سگهایی که اسیر حیوانیت ما هستند تصاویر خفه کردن سگها در تبریز امروز آزار دهندهترین لحظاتی بود که سپری کردم در طول عضویت در شورای رشت بارها برای ساماندهی سگهای رها تلاش کردم، اما بارها با تحلیل نجس بودن و محکوم بودنشان به مرگ روبرو شدم سوال اینجاست که این حیوانات بی زبان چه جفایی در حق ما کرده اند که این چنین به خود حق میدهیم که حق حیاتی که خداوند به آنها داده بگیریم؟ کاش اینقدر سنگ دل نبودیم که برای امیال و خوی حیوانیمان در حقشان جفا کنیم دست تک تک حامیان حیوانات را که در این مدت برای زنده نگه داشتن واژه انسانیت تلاش کردند میبوسم و امیدوارم که روزی برسد که در آن شهری عاری از خشونت را نسبت به آنان تجربه کنیم. ”
این واکنشها به تجمع اعتراضی حامی حیوانات و اعضای کمپین نه به کشتار سگها مقابل ساختمان شهرداری تبریز منجر شد. آنها خواستار استعفای معاون خدمات شهری شهرداری و و برخورد با عاملان کشتار سگها در تبریز شدند.
سابقه شهرداری تبریز در سگکشی
اگرچه شهرداریها مدام درخصوص کشتار سگهای ولگرد متهم میشوند، اما اتفاقی عجیب اینکه این موضوع برای شهرداری تبریز در سال جاری برای دومین بار است که رخ میدهد. فرودینماه سال جاری بود که فیلمی از جان دادن یک قلاده سگ در منطقه ائل باغی تبریز در شبکههای اجتماعی منتشر شد و در آن صدای شیون دختری نیز به گوش میرسد. در این فیلم چند ثانیهای صدای گریان و لرزان این دختر حکایت از کشته شدن تعداد زیادی سگ در این منطقه از تبریز که در حوزه استحفاظی شهرداری منطقه ۹ تبریز قرار دارد، میدهد و چندی بعد آن در دختر در مصاحبهای گفته بود:
“حدود ۲۰ سگ در این منطقه از شهر زندگی میکردند که من با توجه به علاقهای که نسبت به حیوانات دارم از یک سال پیش برایشان غذا آورده و به نوعی با آنها ارتباط برقرار کرده بودم… به حدی من با این سگها صمیمی شده بودم که به محض حضورم بر روی تپههای این منطقه به سمت من میآمدند… در طول این غذا دادنها بارها با اعتراض کارگران فضای سبز آن منطقه نیز روبرو شده بودم که از من میخواستند به جای غذا دادن بر روی چمنهای منطقه آن را روی تپههای بریزم که من هم ضمن عذرخواهی همین کار را میکردم…. طبق روال برای غذا دادن به آنها آمدم که متوجه شدم خبری از سگهایم نیست با خود فکر کردم که شاید سگها برای بازی رفتهاند و حتماً باز میگردند… با صحنهای مواجه شدم که به شدت دلم را به درد آورد، یکی از سگهایم که از سال پیش آب و غذا میدادم در کنار درختی در حال جان دادن بود. این صحنه مرا بسیار آزاد داد از کارگران منطقه که جویا شدم متوجه شدم برخی افراد ناشناس که البته بنده میدانم چه کسانی هستند، گوشتهای آلودهای را در منطقه ریخته بودند که سگهای بینوا با خوردن آنها جان دادند.”