روزنامه های داخلی: بازار مکاره‌ای شده این انتخابات!



روزنامه مستقل امروز در مقاله‌ای با اذعان به چهل سال حاکمیتی که مردم از آن گریزان شده‌اند و دلیل آن هم اعتقاد سیاستمداران حکومتی به «بی‌پدر و مادر بودن سیاست» است، می‌نویسد: بازار مکاره‌ای شده این انتخابات، هر کس به‌زعم خودش کالایش را در آن عرضه می‌کند مشتریان تبدیل به رهگذرانی شدند که تا عمقِ وجودشان کیفیتِ کالای بنجل‌شان را لمس کرده است. شعارها را ببینید. غالب‌شان بر همان سیاق «انداختن به مشتری»، گنجشک رنگ کردن؛ جای قناری فروختن»!…به‌گونه‌ ای منتقد وضع موجود هستند. چیزی که سخت آزار دهنده اما مملو از واقعیت است، این است که گریزی از «سیاست» نیست. این‌که ما تا خرخره در آن فرو رفته‌ایم و برایش قائل به «بی پدر و مادری» هستیم در تمام اتمسفر این مملکت ساری و جاری است».

این کارنامه خودتان است که می‌خواهید از آن فرار کنید

روزنامه جمهوری اسلامی هم در یادداشتی در باره نمایش انتخابات نوشت: آنچه در روز‌های ثبت‌نام دیدیم از دعوا و نرده نوردی و تهدید تا متلک و تخریب و… بیشتر، ابزار جنگ و جدل و تعمیق چند گانگی و اختلاف بود. با این رویکرد‌ها نه تنها «بوی بهبود از اوضاع جامعه و کشور» نمی‌شنویم که شامه‌مان هم می‌سوزد از این «کباب پزانی» که راه انداخته‌اند حضرات! نیامده، کلنگ به دست شده‌اند. ماشاالله همه دامن خود را پاکیزه و بری از شرایط امروز می‌دانند به‌گونه‌ای که هرکه نداند و نشناسدشان فکر می‌کند همین لحظه از بهشت در وزارت کشور هبوط فرموده و آمده‌اند تا زمین را مثل بهشت بسازند! نه آقایان، از این خبر‌ها نیست و این قدر هم فراموشی به ذهن مردم نزده که فراموشتان کنند. شما هم در ایجاد وضع موجود شریکید. خیر و شرِ امور، به حساب همه شما گذاشته می‌شود. این کارنامه خودتان است که می‌خواهید از آن فرار کنید.

رابین هودهای طلبکار و معترض!

روزنامه مستقل در مطلب دیگری با عنوان «خود رابین هودپنداری» نوشت: جمله‌ای مشترک در سخنان آنان وجود داشت و آن وجود فساد و تبعیض است. به‌نظر می‌رسد امر بر آنان مشتبه شده است. آنان تصور می‌کنند که می‌توانند نقش رابین هود را ایفا کنند و مردم را از فساد و تبعیض نجات دهند. این قبیل تصورات، خیالاتی بیش نیست…

با هدف گرم کردن تنور انتخابات است؟

روزنامهٔ جهان صنعت هم نوشت: نکته عجیب و شگفت‌انگیز و کمدی- تراژدی این بود و هست که هر کدام از این نامزدها گوشه‌هایی از بی‌پناهی و بدبختی‌های شهروندان را به زبانی بازگو کردند. از این همه بیانیه و سخنرانی انتخاباتی که بر زبان کاندیداهای آشنا جاری شد می‌توان یک نتیجه گرفت: بدبختی‌های ایرانیان در حوزه اقتصاد انگار یک چاه ویل شده است که هر کدام از کاندیداها با ریختن بخشی از بدبختی‌ها به آن چاه می‌خواستند عمق چاه بدبختی را نشان دهند. همین افراد می‌خواهند بدبختی‌هایی را که درست کرده‌اند بر دوش رقیب بیندازند. شهروندان ایرانی حالا از خود می‌پرسند اینها همه در چهار دهه گذشته هر کدام در نهادی و سازمانی مدیر ارشد بوده‌اند و در مجموع راه و ریل انحرافی برای اقتصاد درست کرده‌اند. آیا این حرف‌ها تنها با هدف گرم کردن تنور انتخابات است؟