فردوسی از نظر خامنه‌ای؛ وقاحت یا طنز تلخ فرهنگ ایران



بنیاد میراث پاسارگاد

وقاحت، یا طنز تلخ فرهنگ ایران امروز ما، فردوسی از نظر خامنه ای

همزمان با 25 اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی یکی از نشریات حکومتی چکیده سخنان رهبرشان، آیت الله خامنه ای را در سال های مختلف درباره ی فردوسی منتشر کرده است با تیتری این گونه:

فردوسی از نظر رهبر انقلاب کیست؟!/ یک حزب‌اللّهی غیورِ دین‌خواهِ مبارز

و نقل قول هایی این گونه:

ـ بازخوانی سخنان رهبر معظم انقلاب در توصیف شعر فردوسی و گنجینه ارزشمند او شاهنامه، خواندنی است:

ـ شعری که آکنده از «تعلیم و تعهد» است

ـ شعر فردوسی آکنده از اخلاق، تعلیم و تعهد است

ـ شاهنامه فردوسی پر از حکمت است

ـ حکمت الهی اسلامی»، ویژگی بارز اشعار شاهنامه

ـ فردوسی باید هم بزرگ شود. فردوسی در قلّه است. امیدواریم کم‌کاری -که دوستان اشاره کردند – گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسی را بیان کنیم. ما هستیم که اسم او را «حکیم ابوالقاسم فردوسی» گذاشتیم؛

ـ حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم می‌گویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی.

ـ وقتی شما شاهنامه را مطالعه می‌کنید، می‌بینید که فردوسی روی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه می‌کند. با این‌که فردوسی اصلاً بنا ندارد از هیچ‌یک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهره‌‌ای دارد، اسفندیار چه چهره‌‌ای دارد. اینها پدر و پسرند. فردوسی بر اساس معیارهای اسلامی، به فضیلت‌ها توجه دارد؛ در حالی که بر طبق معیارهای سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه است. «به نیروی یزدان و فرمان شاه» یعنی چه؟ یعنی هرچه شاه گفت، همان درست است؛ یعنی حق با گشتاسب است؛ اما اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، می‌بینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار است؛ یعنی اسفندیار یک حکیم الهی است. فردوسی از اول با نام خدا شروع می‌کند – «به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد» – تا آخر هم همین‌طور است؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید…

*********************************

سالروز پایان کار پررنج و طاقت‌فرسای فردوسی
دوشنبه، 25 اسفند ماه 1399 = 15-03 2021

هزار و چهل و دو سال از سرودن شاهنامه فردوسی می‌گذرد؛ هزار و چهل و دو سال است که گنجی به نام شاهنامه، جزو دارایی‌های ایرانی‌ها شده‌ است. فردوسی عمرش را بر سر شاهنامه گذاشت، بارها برای سرودن شاهنامه تنگنای مالی پیدا کرد و باز ادامه داد تا کار نظم حماسه ملی ایرانی‌ها زمین نماند.

جعلیاتی درباره آغاز سرودن شاهنامه
در بعضی صفحات و سایت‌ها درباره آغاز سرودن شاهنامه مطالبی به اشتباه دست به دست می‌شود مبنی بر این‌ که فردوسی به دستور سلطان محمود غزنوی، نظم شاهنامه را آغاز کرده‌ است؛ در حالی که فردوسی خیلی قبل‌تر از این‌ که محمود به سن پادشاهی برسد، شروع به نظم شاهنامه کرده‌ بود. وقتی فردوسی در سال ۳۶۷ هجری قمری شروع به سرودن شاهنامه کرد، ۳۸ ساله بود و محمود غزنوی ۶ ساله! محمود غزنوی در سال ۳۸۷ هجری بر تخت پادشاهی نشست و در آن زمان فردوسی ۵۸ سال داشت و ۲۰ سال از شروع شاهنامه‌سرایی‌اش می‌گذشت. فردوسی در اصل کار دوست و رفیقش، دقیقی‌ توسی را کامل کرد. دقیقی هزار بیت از شاهنامه را سروده بود که به قتل رسید. فردوسی هزار بیت سروده دقیقی را هم در شاهنامه جای داد. این هزار بیت مربوط به پادشاهی گشتاسب و چگونگی روی کار آمدن اوست که در پایان پادشاهی کیخسرو آمده‌ است.

تاریخ اتمام نسخه اولیه و نسخه نهایی
از آن‌جا که در دست‌نویس‌های شاهنامه برای زمان پایان نظم شاهنامه، دو تاریخ آمده (سال‌های ۳۸۴ و ۴۰۰ هجری قمری)، محققان بر این باور هستند که فردوسی در تاریخ ۳۸۴، نسخه اولیه را سرود و در سال ۴۰۰ آن را کامل کرد. جالب این‌ که فردوسی در پایان داستان یزدگرد، به روز ۲۵ اسفند (روز ارد سفندارمذ) اشاره کرده و سروده است:

سرآمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سفندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان ‌داور کردگار

دکتر جلال خالقی‌ مطلق، شاهنامه‌پژوه برجسته، درباره این‌ که آیا ۲۵ اسفند مربوط به سال ۳۸۴ است یا سال ۴۰۰ هجری قمری می‌نویسد: «با در نظر گرفتن این که نه‌تنها اکثریت بزرگ دست‌نویس‌های اساس تصحیح ما، بلکه کهن‌ترین و به نسبت معتبرترین آنها، تاریخ ۲۵ اسفند را در ارتباط با سال ۴۰۰ آورده‌اند، می‌توان گفت که به احتمال بسیار، روز ۲۵ اسفند سال ۴۰۰ هجری قمری تاریخ پایان نهایی سرایش شاهنامه است.»

بلندای نام ایران، وامدار شاهنامه فردوسی است
دوشنبه، 1 بهمن ماه 1397 = 21-01 2019

در سلوک و فرهنگ اهورايی شاهنامه، تسلیم در مقابل اهریمنان، واژه‌ای بیگانه و بی‌معناست

یکم بهمن ماه زادروز پارسی گوی بزرگ فردوسی است. شاهنامه او نقش خیال انگیز و شاهكار حماسه و اسطوره ای است که در تار و پود ایران زمین سخت در هم تنیده شده است. شاهنامه عشق نامه است. نامه عشق است و عشق‌ نامه ‌ای سرشار از نگاره های خیال‌ انگیز، حماسی و اندیشه های پر مغز و نغز، زیبایی های پر رمز و راز ، میهن دوستي ، نوع دوستی، جوانمردی، فتوت و آزادگی است.

آوازه فردوسی که امروز مرزهای جغرافیایی، قومی و نژادی را درنوردیده و جهان گير شده، به دلیل نقش بی رقیب، بی نظير و بی بدیل او در به تصویر کشیدن برترین فره انسانی و اخلاقی در چهره شخصیت‌ های نجیب شاهنامه است.

شهروندان شاهنامه، اگر چه آمیزه‌ ای از جنس خیال، حماسه، افسانه و اسطوره اند، اما در گذر از صافی تخیل هنرمندانه، خلاق و اعجاز سخن شاعر، به جزئی جدایی ناپذیر، نامیرا و زنده در فرهنگ و یاد و يادگارهای ایرانی بدل شده اند.

فردوسی در دوران تنهایی و درد بی پناهی تاریخ و فرهنگ ایران زمین، تنها و به تنهايی با شاهنامه به جنگ و ستيز و نبردي بی امان با تباهی بر می خيزد. در سلوک و فرهنگ اهورايی شاهنامه، تسلیم در مقابل اهریمنان، واژه‌ای بیگانه و بی‌معناست.

فردوسی در لحظه لحظه های تنهایی و غربت غريبانه طولانی، عزت و سرفرازی به تاراج برده ایرانیان را در واژه واژه های شاهنامه باز آفرينی می‌کند. کاخ بلند، باشکوه‌، پر شوكت و بی‌گزندی که این شاعر بلند آوازه از نظم پی‌افکنده، قرن‌های متمادی است که در برابر گزند باد و بوران اهريمنان تاريخ مصون مانده و سند افتخاری برای هویت ملی، فرهنگ و تمدن ایران زمين شده است.

بلندای نام ایران، وامدار شاهنامه فردوسی است. باید به احترام ۳۰ سال رنج اين اسطوره و شاعر دل خسته و خلوت گزیده برای حفظ فرهنگ و هویت ملي ایران، همگان در برابر او و رمز و راز هايش سر تعظيم فرود آوريم.

یک هزار و هفتاد و سومین زادروز نادره فرهنگ و ادب، حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد.