به دنبال جنجال و بحثهایی که پیرامون رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری هشت سال به راه افتاد، محسن هاشمی – پسر بزرگ اکبر هاشمی رفسنجانی – نامهای به خامنهای نوشت و با انتقاد از رفتار شورای نگهبان، از وی خواست که نگذارد جمهوری اسلامی به “حکومت به اصطلاح اسلامی” تبدیل شود.
به گزارش رادیو فرانسه، روز دوشنبه ۲۴ خرداد، خبرگزاریهای جمهوری اسلامی متن کامل نامۀ محسن هاشمی را منتشر کردند که در آن، نویسنده “دغدغههای خود” را با مقام رهبری در میان گذشته و خطاب به او نوشته است: “شما تکیه گاه مردمی هستید که از آینده خویش نگرانند”.
محسن هاشمی سپس به اظهارات و روایتهایی اشاره میکند که اینک پس از هشت سال، در بارۀ رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح شده و در ادامه مینویسد: “حال این روزها در جریان عدم احراز صلاحیت برخی از کاندیداهای این دورۀ ریاست جمهوری نیز که حضرتعالی فرمودید ظلم و جفا شده و خواستار جبران توسط دستگاههای مسئول شدید، متاسفانه هیچ اقدامی صورت نگرفت”.
محسن هاشمی مینویسد: “من نیز مانند تعدادی از بزرگواران، برای آنکه در فضای انتخابات تاثیر منفی نگذارم، سکوت کردم. اما اکنون که این مسائل صراحتا درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی مطرح گردیده، از جنابعالی درخواست تظلم خواهی دارم”.
او دقیقاً نگفته که منظورش از این “تظلمخواهی” چیست، اما از خامنهای خواسته که “همچون گذشته، اجازۀ تغییر مسیر جمهوری اسلامی به حکومت به اصطلاح اسلامی را نداده و ایران را از پیچ خطرناک نجات دهید”.
محسن هاشمی به طور سربسته به مسئلۀ جانشینی خامنهای نیز اشاره کرده و نوشته است: “امروز که در سایۀ اقتدار جنابعالی، توصیه و مطالبۀ به حق شما در مورد جبران، از سوی دستگاههای مسئول شنیده نمیشود، فردا چه بر سر مردمسالاری دینی خواهد آمد”…
جنجال اخیر با سخنان حیدر مصلحی، وزیر پیشین اطلاعات به راه افتاد که گفته است در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ هرچند همه نظرسنجیها از پیروزی هاشمی رفسنجانی حکایت داشته، اما در نهایت به پیشنهاد وی، رفسنجانی رد صلاحیت شده، زیرا این به مصلحت نظام بوده است.
شکاف بین مردم و حکومت عمیقتر شده و به کاهش مشروعیت منتهی خواهد شد
روزنامه ستاره صبح در شماره سهشنبه ۱۸خرداد خود نوشت: رفتار طبقات اجتماعی نسبت به گذشته متفاوت و غیرقابل پیشبینی شده است. طبقه ضعیف جامعه به اندازهای نحیف و لاغر شده که با بیتفاوتی و ناامیدی به آینده نگاه میکند و از انگیزه کافی برای حضور در انتخابات برخوردار نیست. این طبقه به مرحله حفظ بقا رسیده و به همین دلیل در چنین شرایطی نمیتواند به دغدغههای مدنی و سیاسی فکر کند…
طبقه متوسط به این نتیجه رسیده که تغییر رئیس جمهور در ایران راهحل نیست و تا زمانی که برخی از رویکردهای ساختاری تعدیل و ترمیم نشود نمیتوان نسبت به بهبود وضعیت زندگی مردم امیدوار بود.
از سوی دیگر طبقه مرفه جامعه… نسبت به حضور در انتخابات بیتفاوت شده است و ترجیح میدهد در زمینی بازی نکنند که سود و منفعتی برای آنها به همراه نداشته باشد…
با افزایش آگاهی جامعه نمیتوان انتظار رفتاری مانند گذشته از مردم در انتخابات داشت. اتفاقاتی در سالهای اخیر در کشور رخ داده که شکاف بین مردم و دولت را بیشتر کرده و این شکاف روزبهروز عمق بیشتری پیدا میکند که به کاهش مشروعیت منتهی خواهد شد.
تحریم انتخابات و وحشت از تراکم خشمی که میتواند بسیار مخاطرهآمیز باشد
روزنامه اعتماد هم در مقالهای با اشاره به کسادی نمایش انتخابات و با نگرانی از تراکم خشمی که میتواند بسیار مخاطره آمیز باشد، نوشت: در حالیکه کمتر از دو هفته به انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم مانده است، به گواه نظرسنجیها و جو حاکم بر جامعه فضای سردی بر آن حاکم است، که اولین مناظره تلویزیونی هم هنوز نتوانست یخ آن را آب کند.
این منبع در ادامه با اشاره به شرایط اجتماعی مینویسد: هر انتخابات ناکارآمد به خشمی دامن زد و انتخابات مکرر منجر به خشم و عصبیت متراکمی گردید که میتوانست و میتواند بسیار مخاطرهآمیز باشد.
یک فعال سیاسی اصلاح طلب پیش تر به خامنه ای و پاسدارانش هشدار داد و گفته بود: مردم احساس میکنند که در قفسی گرفتار شدهاند و باید قفس را بشکنند و خود را نجات دهند.
اشرف بروجردی در گفتوگو با ایلنا با نگرانی گفت: بنابراین چنین شرایطی در این حد آسیبزاست و اگر روزی مردم دستشان برسد موضوع شیخ فضل الله نوری مجددا برای همه ما تکرار خواهد شد.
شیخ فضلالله با همراهی کردن مخالفین مشروطه در ماجرای به توپ بستن مجلس، جمعآوری امضا از علما برای عدم بازگشایی مجلس بعد از بمباران آن توسط محمدعلی شاه و نوشتن رسالههایی از جمله رساله حرمت مشروطه، مخالفت شدید مشروطهخواهان را به خود جلب کرد. وی پس از دوره استبداد صغیر و فتح تهران بهدست مشروطهخواهان در دادگاهی محاکمه و سرانجام اعدام شد.