استیو هانکه، اقتصاددان در یک پیام توئیتری نوشت: ایران اکنون یکی از بینواترین کشورهای روی زمین است: بین ۱۵۶کشور، در رتبه هشتم در فهرست سالانه بدبختی قرار دارد. با نزدیک شدن به زمان انتخابات، ریال به پایینترین سطح خود یعنی ۲۴هزار تومان در برابر دلار سقوط کرده است. در حالی که رژیم ایران به سوی انتخابات ریاستجمهوری میرود، اقتصاد آن به هم ریخته است.
فقر با ایران چه میکند؟
شاخصها و آمارهای مختلف نشان میدهند که ایرانیها روز به روز فقیرتر میشوند. همین اواخر، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی گفته بود حدود ۳۰ درصد از ایرانیها زیر خط فقر مطلق قرار گرفته اند. بر اساس تعاریف سازمان ملل متحد، این یعنی این دسته از ایرانیها میتوانند روزانه کمتر از ۲.۱۹ دلار (حدود ۵۰ هزار تومان) برای خود هزینه کنند و این یعنی احتمالاً تنها از پس هزینه خورد و خوراک خود بر میآیند. اما فقر تبعات دیگری هم دارد.
مسعود نیلی، مشاور اقتصادی سابق روحانی، سال گذشته گفته بود که با منفی بودن رشد اقتصادی و کاهش ۳۰ درصدی سرانه درآمد، به زودی سطح رفاه خانوادهها در ایران به شدت کاهش مییابد و توقف تحریمها هم مانع افت رفاه مردم ایران نخواهد بود. به گفته او، سطح رفاه خانوادهها در آیندهای نه چندان دور، «بسیار پایینتر» از سطح رفاه آنها طی ۳۰ سال گذشته خواهد بود.
به نظر میرسد این پیش بینی، همین حالا که یک سال از آن گذشته، محقق شده است. بدتر آنکه با وجود پیچیده شدن کلاف تحریم ها، بروز بحرانهایی نظیر بحران آب، بحران سالمندی، بحران ورشکستگی بانکها و صندوقهای بازنشستگی و موارد متعدد دیگر، چشم اندازی برای خروج سریع از این وضعیت هم مشاهده نمیشود.
اما جدا از این ها، یک جامعه فقیر، جلوی رشد کشور را هم میگیرد. به عبارت ساده، ثروتمند کردن مردم فقیر، خیلی دشوارتر از آن است که تصور میشود. همین حالا میتوان تصور کرد که ظرف چند سال آینده، سطح سواد تخصصی در ایران افت کند، چرا که عده بیشتری به دانشگاه نمیروند و مستقیم وارد بازار کار میشوند.
از آن سو، مهاجرت گسترده نیروی متخصص کشور هم به سطوح تکان دهندهای رسیده و گزارشها نشان میدهند که نرخ مهاجرت در برخی اصنافِ شغلی همچون پرستاران و پزشکان، افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. پیش از این هم آمارهایی منتشر شده بود از اینکه از هر ۴ فارغ التحصیل دانشگاهی در ایران، یک نفر به خارج از کشور مهاجرت کرده است. این در حالی است که خروج متخصصان، یعنی خروج سرمایه از ایران و خروج سرمایه از ایران هم یعنی ما از این پس، برای توسعه منابع کمتر و کمتری در اختیار خواهیم داشت.
فقیر شدن شهروندان به معنای فشار به ساختارها و سیستمها هم هست. فقط تصور کنید با بالا گرفتن بزهکاری (که ارتباط مستقیم و مثبتی با فقر دارد) فشار به نیروهای انتظامی چقدر افزایش پیدا میکند. از طرفی، فقر شهروندان به معنی درآمد مالیاتی کمتر برای دولت هم هست و این برای دولتی که احتمالاً کمتر از همیشه به درآمدهای نفتی دسترسی خواهد داشت، یک زنگ خطر دیگر هم روشن میکند: چرخهای از درآمد کمتر، رشد اقتصادیِ کمتر، شهروندانِ فقیرتر و نارضایتی بیشتر و بیشتر.
گزارش بانک جهانی؛ ایرانیان از اینهم فقیرتر میشوند
شنبه، 8 خرداد ماه 1400 = 29-05 2021
تا دو دهه پیش، ایران و ترکیه بهترین اقتصادهایِ منطقه بودند و تقریبا شانه به شانه یکدیگر حرکت میکردند. اما براساس گزارش بانک جهانی، در سال ۲۰۲۶ میلادی، شهروندان گرجستان، جمهوریآذربایجان، ویتنام و مصر از شهروندان ایرانی ثروتمندتر خواهند بود. گویا فردایِ ما از امروزمان غمانگیزتر است.
به گزارش تجارت نیوز، مقایسه میان وضعیت شهروندان کشورهای مختلف از منظر اقتصادی، یکی از سادهترین راهها برای مقایسه شیوه حکمرانی در این کشورهاست. بر این اساس، هر چقدر درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی و شاخصهایی از این دست در یک کشور بالاتر باشند، یعنی آن کشور ثروت بیشتری تولید کرده و نظام حکمرانیِ آن، دستکم در حوزه اقتصاد، موفقتر بوده است.
از آنجا که جمعیت ایران و ترکیه هم تقریبا در تمام طول دهههای گذشته مشابه یکدیگر بوده، یعنی در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، شهروندان ایرانی و ترکیهای، از نظر ثروت تقریبا با یکدیگر برابر بودهاند و هر اتفاق مثبتی هم برای اقتصاد ترکیه افتاده، در طول ۱۶ سال اخیر بوده است.
امروز ایران در بهترین حالت، سومین اقتصادِ بزرگِ منطقه (پس از ترکیه و عربستانسعودی) است و روندها نشان میدهند که ممکن است طی کمتر از ۵ سال آینده، امارات متحده عربی با جمعیت و وسعتی به مراتب کمتر از ایران، از ما جلو بزند و ایران را به چهارمین اقتصاد منطقه بدل کند.
دادههای بانک جهانی نشان میدهند اقتصاد ایران عملا از سال ۱۳۸۴ خورشیدی تا سال ۱۳۹۹ خورشیدی (یعنی در یک بازه زمانی ۱۵ ساله) در جا زده است. در واقع، «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای ایران در این بازه ۱۵ ساله، ثابت مانده، حال آنکه این شاخص برای ترکیه، طی همین مدت تقریبا ۲٫۳ برابر شده است.
این یعنی هر شهروند ترکیهای، به طور متوسط، در ۱۵ سال اخیر ۲٫۳ برابر ثروتمند شده، اما ثروت هر شهروند ایرانی، به طور متوسط، طی همین مدت ثابت مانده است. نگرانکنندهتر اینکه ترکیه همچنان در مسیر افزایش ثروت قرار دارد، اما پیشبینیها نشان میدهد ایران (دستکم برای ۵ سال آینده) همچنان درجا میزند و ثرونتمندتر نمیشود.
اما دادههایی وجود دارند که حتی باز هم نگرانکنندهتر است. بر این اساس، در سال ۲۰۲۶ میلادی، «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای شهروندان گرجستان (حدود ۲۲ هزار و ۷۰۰ دلار)، برای شهروندان جمهوری آذربایجان (حدود ۱۶ هزار و ۹۰۰ دلار)، برای شهروندان مصر (حدود ۱۷ هزار و ۳۰۰ دلار) و برای شهروندان ویتنام (حدود ۱۷ هزار و ۳۰۰ دلار) است.
رقمی که همگی از ایران بالاتر خواهد بود.این در حالی است که «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای شهروندان ایرانی، تا همین ۳ سال پیش، از همین شاخص برای شهروندان این کشورها بالاتر بود. به عبارت سادهتر، بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، ما در ۵ سال آینده باید شاهدِ سبقت گرفتن شهروندانِ کشورهای فقیرتر، در زمینه ثروت باشیم. یا به عبارتی ما از آنها فقیرتر میشویم.
آمار تکاندهنده از فقر و فساد در ایران
یکشنبه، 3 اسفند ماه 1399 = 21-02 2021
یک اقتصاددان داخلی به روند رشد هولناک فقر در جامعه ایران پرداخته و گفته است: اندازه شاخص فلاکت که در سال ۹۶ حدود ۱۹.۸ درصد بود، در سال ۹۸ به ۴۵ درصد رسید و برآورد میشود این شاخص در پایان امسال به ۷۰ درصد برسد! (فیلم زیر)
فرشاد مومنی همچنین حکوت خامنه ای را یکی از فاسدترین حکومت ها در جهان امروز دانسته که به گفته وی در سال های گذشته روند فاسد شدن مقام های دولتی سرعت بیشتری یافته است. وی در این باره گفت: رتبه پاکدامنی ایران در سال ۹۶ حدود ۱۳۰ بود، این شاخص امسال به ۱۴۹ رسیده است!