خشکسالی این روزها اوضاع «هورالعظیم»، بزرگترین تالاب مرزی ایران را دگرگون کرده است. تصاویر منتشر شده گواه اتفاقهای بد برای این منطقه است.
تالاب هورالعظیم، آخرین بازمانده تالابهای بین النهرین در جنوب غربی کشور در خوزستان قرار دارد. یک سوم این تالاب در ایران و دو سوم در عراق واقع است. اکنون خشکسالی و نرسیدن حقابه به این تالاب بین المللی، ناقوس مرگ تدریجی حیات وحش در هورالعظیم را به صدا دراورده است.
در روزهای اخیر ویدئوهای تکان دهندهای از خشکسالی و بی آبی در استان خوزستان منتشر شده است. کاهش بارندگی و خشکسالی، شدت یافتن گرمای هوا و محقق نشدن حقآبه پاییندست سدها، باعث نگرانی جامعهمحلی و فعالین زیستمحیطی شده است تا درمورد خطر مرگجمعی گونههای مختلف جانوری هشدار دهند.
فیلم زیر: سرگردانی گاومیش های تشنه و گرمازده در برهوت خشکیده هورالعظیم خوزستان
خشکسالی بیسابقه در ایران؛ سرآغاز بحرانی عظیم و لاینحل در کشور
کیومرث امیری در سایت هرانا نوشته است: فلات بزرگ و باستانی ایران در طول تاریخ بارها و بارها خشکسالی را به خود دیده و تجربه کرده است. خشکسالیهای موقت، طولانی و گاه و بیگاه. سابقه این معضل تا جایی هست که پادشاهان و بزرگان ایران باستان را به نیایش و درخواست از درگاه اهورا مزدا وا داشته است تا سرزمین ایران را از خشکسالی و دروغ محفوظ نگه دارد.
خشکسالی و دروغ دو مصیبت بسیار خطرناک به حال زمین و بشریت. دو پدیدهی شومی که در این برههی تاریخ نزدیک به نیم قرن است تمامیت سرزمین ایران را با مردمانش به ستوه آورده و به سقوط و قهقهرا کشانده است.
تاریخ گواه بر این مدعاست که همهی آنخشکسالیها با تلاش برخی دولتمندان و تدبیر مردم تلاشگر و با تجربه ایرانی به نیکی از سر گذرانده شد بدون آنکه خسارات سنگینی را باقی بگذارند و در تعریف دیگر با همت و تدبیر ایرانیان راستین آن خشکسالیها مهار شدند و سالهای پر از خیر و برکت و باران خیز باز از راه رسیدند و مملکت ایران نجات یافت از خشکسالی و از یاس و ناامیدی مردمانش.
اما این بار و در این نیم قرن اخیر گویی این مصیبت بزرگ دست بردار از سر ایران زمین و مردمانش نیست. مصیبتی که همراه با مشکلات گرم شدن زمین و دروغهای شاخدار سردمداران و مسئولین و مهندسین کذا و کذا و ناشیکاریهای نامعمعاران نان به نرخ روز خور نزدیک به نیم قرن متوالی است ادامه دارد و در سال زراعی جاری خشونتش را به تام و تمام نشان داده چرا که کشاورزان تقریبا سراسر کشور دانهای حتی از کشتههای خود برداشت نکردند و هر چه کاشته بودند درست در زمانی که چیزی به برداشتشان نمانده بود بهدلیل عدم بارنگی در بهار نیست و نابود شد و از بین رفتند. دهقانانی که زردی کاشتند تا سبزی درو کنند حال با خاک سیاه مواجه شدند و آه ار نهادشان برآمده است بیآنکه دادرسی داشته باشند.
امروزه کارشناسان و صاحبنظران آمار و اطلاعات بسیار نگرانکنندهای از وضعیت آب و هوایی و کلیت زندگی ملت را اعلام میدارند و در زمینهی آب که مایه اصلی حیات است متعقدند ایران به مرز ورشکستگی آب رسیده است و آینده بسیار نگران کنندهای در پیش رو دارد.
با این حال متاسفانه هیچ ارادهای در جهت توجه و برنامهریزی برای نجات این فلات بزرگ و ساکنانش از این مصیبت و مشکل عظیم وجود ندارد.