آغاز تابستان ۱۴۰۰ مقارن با اعتصابی گسترده در میان کارکنان صنعت نفت ایران بود. اعتصاب و اعتراض متفرقه صنفی در صنعت نفت ایران اتفاق تازهای نیست، اما در سایه اعمال نظارتهایی خاص بر این شئون مختلف صنعت شکل منسجم و پیوسته آن تازگی دارد؛ حسین راغفر اقتصاددان به واکاوی دلایلی میپردازد که باعث بیپروایی کارگران صنعت نفت شده است و از شباهتهای این واقعه با اعتصابی میگوید که اسلاف این کارگران در سال ۵۷ انجام دادند.
سایت اقتصاد24: کارگران صنعت نفت هم در استقرار نظام سیاسی کنونی و هم در اقتصاد آن نقش موثری دارند؛ به صورت مشخص اعتراضات اخیر چه قدر به اعتصاباتی شباهت دارد که سال ۵۷ در صنعت نفت ایران انجام شد و به تغییر رژیم پادشاهی انجامید؟
خب از یک جهت هنوز شباهتی وجود ندارد، اما از جهات دیگر داریم به شرایط آن زمان نزدیک میشویم؛ یادمان باشد که یکی از اصلیترین دلایل شکل گیری اعتصابات و اعتراضات سالهای ۵۶ و ۵۷ القاء این حس در جامعه بود که یک طبقه ممتازه در تعرض به حقوق سایر طبقات هیچ حد و مرزی قائل نیست و کسی هم نیست که آن را کنترل کند؛ آن زمان بسیاری از کارمندان و کارگران از جمله افراد شاغل در صنعت نفت، موسسات بانکی و سایر دستگاههای دولتی و خصوصی از نظر مالی مشکل خاصی نداشتند و حتی در رده طبقات متوسط به بالای اجتماعی بودند، اما تحت تاثیر القای چنین حسی اعتصاب کردند و به معترضین پیوستند.
راغفر افزود: آنها متقاعد شده بودن که نظام سیاسی حاکم جامعه با این فرض که نظام سیاسی حاکم حقوق بخشهای عمده جامعه را فدای منافع اقلیتی ممتاز، زیادی خواه و غیر پاسخگو کرده است؛ این اصلیترین دلیلی بود که آن زمان به همراهی اعتصابیون با معترضان منجر شد. اما شباهت وضعیت موجود با سالها در شکل گیری تدریجی مجدد همان طبقه ممتازه و غیر پاسخگوست.
سئوال: هرقدر که فناوری جدید به شهروندان امکان عرض اندام بیشتر در قبال سلطه جویی دولتها بدهد بازهم تبعات انفرادی برخورد با مردم سنگین و حتی غی قابل جبران است؛ به صورت مشخص در همین صنعت نفت از اخلال در پرداخت حقوق گرفته تا اخراج و حتی قرار گرفتن در لیست سیاه مستخدمین کمترین اتفاقی است که ممکن است برای فعالان صنفی این صنعت بیفتد.
راغفر: از یک طرف کنترلهای سنتی بر رفتارهای شهروندان کارکرد خودشان را از دست داده اند و از طرف دیگر با اتفاقاتی که در چند سال اخیر افتاده است این حس به عامه مردم از جمله القا شده که چیزی برای از دست دادن ندارند؛ این دو به مردم ناراضی از جمله کارگران معترض صنعت نفت شهامت رودرو شدن را میدهد؛ یادمان باشد قبل از شکل گیری اعتراضات اخیر کارگران صنعت نفت شاهد چنین حرکاتی از ناحیه کارگران هپکو و هفت تپه بودیم. این یعنی معترضان به وضع موجود از جمله کارگران به نقطهای رسیده اند که ترسی از پیگیری عیان و آشکار مطالبات خود ندارند و، چون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند بی پروا و بدون احتیاطهای معمول گذشته آن را دنبال میکنند.
یک دیپلمات سابق جمهوری اسلامی هم پیش تر با اذعان به شرایط انفجاری جامعه گفته بود: اکنون کشور در آستانه یک انفجار اجتماعی قرار دارد. اگر دولت جدید نتواند مشکلات را مطابق با وعدههایش حل و فصل کند دیگر هر چیزی امکان وقوع دارد.
به گزارش روزنامه آرمان، ساداتیان گفت: این شائبه وجود دارد که باید شاهد فضای بسته سیاسی، اجتماعی، امنیتی و دیپلماتیک باشیم. اما موقعیت حساس، بغرنج و پیچیده دیپلماتیک، اجازه هیچگونه اشتباهی را به دولت سیزدهم نمیدهد. تبعات (بستن فضا) میتواند وضعیت را بهشدت شکنندهتر از امروز کند.
در همین حال روزنامه مردمسالاری نوشت: مسئولان جمهوری اسلامی باید بین خــود وضعیت اضطراری اعلام کنند و به بررســی فوری چرایی عدم حضور مردم در انتخابات بپردازند. دو برابر شــدن تعداد قهرکنندگان با صندوق و رســیدن آرای باطله از ۳درصد انتخابات قبل به ۱۳درصد، صدایی اســت رســا که یا باید آن را شــنید و یا منتظر عواقب سهمگین آن بود.