رادیو آلمان در گزارشی در رابطه با مشکل برق و ورود ماینرها از چین به ایران برای استخراج ارز گفت: سایت “انتخاب”با انتشار مقالهای با عنوان”ماینرهای فراری از چین در راه ایران هستند” به پدیده احتمال حضور بیشتر شهروندان چینی در ایران پرداخته است.
محمد حسن متولی زاده، مدیرعامل شرکت توانیر علت استقبال ماینرهای بینالمللی و از جمله ماینرهای چینی از تولید رمزارز در ایران را ارزانی برق در ایران میداند. این در حالی است که بزرگترین مزرعه ماینینگ رمزارز در ایران با مشارکت چین در رفسنجان فعالیت دارد.
تولید بیتکوین و دیگر انواع رمزارزها نیاز به برق بسیار دارد. برق مورد نیاز برای تولید یک بیتکوین برابر با مصرف برق ۲۴سال یک خانوار در تهران است.
گفته میشود رژیم ایران برای مصرف برق برخی از مراکز و از جمله برای مدارس و مساجد یارانه پیشبینی کرده است. همین موضوع باعث آن شده که استخراج کنندگان رمزارز فعالیت خود را در مدارس و مساجد ایران دنبال کنند.
هشدار دیرهنگام؟
ایران از جمله با کمبود برق در کشور روبهرو است. قطعی برق در تهران و دیگر نقاط این کشور بر دیگر معضلات مردم افزوده است. رژیم ایران مدعی است که علت قطعی برق، کمبود گاز برای بهرهگیری از ظرفیت نیروگاهها است. اما کم نیستند کسانی که یکی از علت های اصلی کمبود برق در ایران را ناشی از تولید رمزارزها در این کشور میدانند.
در همین رابطه، مدیرعامل توانیر با ارسال نامه ای به ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نسبت به «ورود گسترده دستگاههای غیرمجاز استخراج رمزارز از چین به کشور» هشدار داده است.
مدیرعامل توانیر در حالی از ورود دستگاههای غیرمجاز استخراج رمزارز سخن گفته که این دستگاهها بدون ماینرها نمیتوانند تولید داشته باشند.
سیستم فرسوده و غیرحرفه ای توزیع برق
خبرگزاری “ایرنا”رسماً نسبت به ورود چینی ها به ایران هشدار داده است. خبرنگار این خبرگزاری در مقالهای با عنوان”باز شدن پای چینی ها به مزارع بیت کوین ایران” به همین موضوع پرداخته و میگوید علت را باید در برق ارزان ایران جست.
موضوعی که به باور این خبرگزاری «برای صنعت برق ایران ضرر و برای استخراج کنندگان چینی، سودی سرشار دارد».
آمار و اطلاعات منتشر شده از سوی رسانههای ایران از آن حکایت دارد که هزینه تولید یک بیت کوین در ایران حدود ۲۷۰۰ دلار است. این در حالی است که تولیدکننده میتواند با احتساب برق ارزان و یارانهای ایران سه برابر هزینه سود کسب کند.
همین خبرگزاری نوشته است: «اکنون استخراج کنندگانی از کشور چین در جای جای ایران حضور یافته و اقدام به استخراج ارز دیجیتال با برق ارزان میکنند».
در ایران هم برق ارزانتر است و هم ایجاد آلودگی برای محیطزیست هزینه چندانی ندارد. از این رو، مدیرعامل توانیر از احتمال فرار ماینرهای چینی به ایران گفته است.
بنا بر اطلاعات منتشر شده در روزنامه “هفت صبح”، مزرعه بیت کوین کرمان، روزانه ۱۲۰مگاوات ساعت برق برای تولید ۱/۷ واحد بیت کوین مصرف میکند. این میزان برق برای تأمین مصرف سالانه ۳۹خانوار در تهران کفایت میکند».
هشدار مدیرعامل توانیر در شرایطی عنوان میشود که قطعی برق و آلودگی هوا به موازات بحران بیآبی صدای اعتراض مردم را بلند کرده است.
قطعی برق نمادی از شیوه حُکمرانی استبداد مذهبی است
منصور امان: از شهرهای میلیونی تا روستاهای کوچک، جریان برق در گرم و سوزان ترین ماه های سال مُتوقف شده و همراه با آن جریان یافتن عادی کار و زندگی در عمل غیرمُمکن گردیده. تقویم زندگی که بر اثر ویروس کُرونا برای نسل بالنده دانش آموز و دانشجو، اصناف و شرکتها و مشاغل کوچک، کارگران و خوداشتغالها نیمه مُنجمد شده بود، اینک یخ بسته است. فعالیت حیاتی ترین مراکز در عصر ویروس، بیمارستانها و درمانگاه ها، دُشوار یا مُختل گردیده و دستگاه های اُکسیژن ساز و یخچالهای واکسن به ناقوسهای مرگ تبدیل می شوند.
در یک کلام، به جُز اُلیگارشی حاکم و ریزه خوارهایش، هیچیک از بخشهای جامعه از تاثیرات مُخرب و طاقت فرسای قطع برق برکنار نمی ماند. خسارتهای کلان اقتصادی این امر فقط بر دوش جامعه آوار می شود و مشقات آن در زندگی روزمره، روح و روان همه آنهایی را که به تامین برق از سوی حاکمیت وابسته اند، می فرساید.
قطع برق را می توان نمادی از شیوه حُکمرانی استبداد مذهبی دانست، اما تصویر فراگیر از این سبک و سمتگیری هنگامی به دست می آید که این امر در کنار انبوه مُشکلات دیگری که کشور و مردُم با آن دست و پنجه نرم می کنند، گذاشته شود؛ مُشکلاتی که بیشتر آنها حیاتی ترین و ابتدایی ترین زوایای زندگی اجتماعی همچون آب، غذا، کار، هوا، بهداشت، آموزش، حمل و نقل و جُز آنها را در بر گرفته.
پیام نه چندان پنهان در این تصویر می گوید که دستگاه حاکم تامین جامعه و نیازهای آن را وظیفه خود نمی داند و امر “خدمت رسانی” در جایگاه حاکمیت و حُکومت را مساله ای انحصاری و محدود به طبقه حاکم و منافع آن می انگارد. رژیم ولایت فقیه جامعه را به حال خویش رها کرده است، نه برق، نه آب و نه تغذیه آن مُشکل و مشغله اش نیست. مساله “نظام” تمرکُز قُدرت با هر ابزار و انباشت ثروت از هر طریق است.
مردُم در این جهان بینی تا جایی به حساب می آیند که بتوان پس اندازهای شان را در موسسات قرض الحسنه غارت کرد، دارایی شان را در بورس بالا کشید، از سُفره شان دُزدید یا به عُنوان سیاهی لشکر نمایش مشروعیت به کارشان گرفت. جُز این، آنها خود باید ببینند که چگونه می توانند راهشان را در برهوت خلق شده ی ولایت فقیه بیابند.
چنین می نماید که جامعه اینک راهش را یافته است. توده به جان آمده مسیر حل مُشکلات ریز و دُرُشت خود را نه در جهنم رژیم ولایت فقیه، بلکه بیرون از آن می جوید. این همان تحولی است که نمایش سهل و روتین انتخابات را برای حاکمان هراسان ج.ا به حالت فوق العاده و میدان جنگ واقعی بدل ساخته است.