مزدک بختیاری
خامنه ای و شیخ صنعان
وقتی حال و هوای این روزهای خامنه ای را نگاه می کنم ، بی اختیار یاد کتاب شیخ صنعان مرحوم سعیدی سیرجانی می افتم. شاید خودش هم از ترس گرفتار شدن به عاقبت شیخ صنعان بود که دستور قتل سعیدی سیرجانی را داد. کتاب داستانی را درباره حلقه چاپلوسان و تملق گویان به دور شیخ را روایت می کند که برای بدست آوردن دارایی های شخصی به نام موسیو و رسیدن به همسرش از شیخ استفاده می کنند. درست مثل چاپلوسانی که دم از شکست کرونا و ساخت تکنولوژی مستعان 110 را خدمت ایشان آوردند و ایشان با به به و چه چه استقبال کردند.
در این روزها که حتی رسانه های داخلی هم قدرت سانسور انتشار اخبار مرگ و میر کرونا را ندارند، مجلس حداقلی طرح تصویب تعطیلی سراسری را رد می کند. نظامی که برای ایدئولوژی خود از هیچ کشتاری واهمه ندارد. حتی زمانی که وزیر چاپلوس وزارت بهداشتش هم با تمام بی سوادی و بی عرضگی اش ، فروپاشی نظام سلامت را می بیند، طی نامه ای از خامنه ای درخواست تعطیلی سراسری را دارد. بگذریم که هنوز هم درگیر درخواست نمکی از از خامنه ای هستم.
یعنی نمی فهمم چرا وزیر بهداشت یک کشور به جای اینکه خودش قدرت تصمیم گیری در این بحران را داشته باشد، باید از شخص دیگری که خودش می گوید از این چیزها سر رشته ای ندارد، اجازه بگیرد. زمانی هم که خامنه ای نامه را برای تایین تکلیف به مجلس ارجاع می دهد و از سر خود باز می کند، مجلس چاپلوسان و بله قربان گویان از ترس اعتراضات سراسری، کاسه داغ تر از آش شده و آن را رد می کند. نتیجه این می شود که جان انسانها و عزیزانمان قربانی این ایدئولوژی جمهوری اسلامی می شود.
نمی شود که انتقادی کرد و راهی را برای برون رفت از این فجایع نگفت. در بیشتر از چهار دهه جمهوری اسلامی با استفاده از زیرساخت های ایجاد شده در قبل از انقلاب فقط و فقط در حال استفاده از منابع این سرزمین بود. حالا که تمامی این زیرساخت ها از آب و برق گرفته تا سیستم آموزش و بهداشت فرسوده شده است هم به دنبال راه کار نمی گردند. گروهی در اقلیت که می خواهند با قوانین 1400 سال قبل مملکتی را اداره کنند، بجای اینکه به نخبگان خود فرصت دهند، سعی در کنار زدن آنان دارند.
گروهی طلبه که موضوع تحصیلاتشان در اتفاقات صدر اسلام در عربستان خلاصه می شود. این گروه از تکنولوژی هسته ای به جای رفاه برای مردم، جهت اخاذی از غرب استفاده می کنند. از فناوری نظامی جهت رجزخوانی و سرکوب مردم استفاده می کند. نمونه بارز را در شلیک موشک به هواپیمای مسافر بری می توان دید. معاون وزیرش، مردم معترض به سیاست های اشتباهش را پفیوز می خواند. کاندید ریاست جمهورش با ادبیات لمپن گونه ای از خود چهره می سازد تا صندلی خود در مجلس را با صندلی پر زرق و برق شهرداری جهت غنائم بیشتر عوض می کند.
در مقابل کم نبودند انسانهای آزاده ای که این خطر را به مردم گوشزد می کردند. جمله معروف زنده یاد احمد کسروی هنوز در گوشهایمان هست که می گفت :” ما یک حکومت به آخوندها بدهکاریم . یعنی باید قدرت سیاسی به دست روحانیون بیفتد تا بعد ملت ایران دیگر دل از شعائر خرافه آمیز در قالب تشیع صفوی بردارند. بله، اولین راه حل برون رفت از این فلاکتی که گریبان گیر مردم و سرزمینمان است، شناخت همین ایدئولوژی فاشیستی جمهوری اسلامی است