سه سال بی خبری از حکم اعدام یک زندانی سیاسی دیگر
یک زندانی سیاسی اهل بوکان سه سال پیش توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت و به اعدام محکوم شده و خبر بازداشت و صدور حکم اعدام برای وی تاکنون رسانهای نشده است.
برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری ههنگاو، یک شهروند اهل بوکان با هویت “محمد رحیمی” ۴۹ ساله و فرزند محمدصالح توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به اعدام محکوم و حکم اعدام وی در دیوان عالی نیز تایید شده و هماکنون در زندان مرکزی سنندج محبوس میباشد.
به گفته یک منبع مطلع از زندان سنندج، محمد رحیمی بهمن ۱۳۹۷ (فوریه ۲۰۱۹)، در ارتفاعات مرزی کوهستان تهته واقع در مرز سروآباد در حالی که زخمی شده بود توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و از آنجا به مریوان و سپس بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل و پس از چهار ماه بازجویی به بند سیاسی زندان مرکزی سنندج منتقل شده است.
این زندانی سیاسی در مدت بازداشت در بازداشتگاه اداره اطلاعات به شدت مورد شکنجه قرار گرفته و از داشتن حق دسترسی به وکیل محروم بوده است.
محمد رحیمی آذر ماه ۱۳۹۸ (دسامبر ۲۰۱۹) توسط شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی سعیدی به اتهام بغی از طریق عضویت در حزب آزادی کُردستان (پاک) به اعدام و به اتهام معاونت در قتل به ۳۵ سال حبس محکوم شده است.
حکم مذکور پس از چند ماه عیناً توسط دیوان عالی کشور تایید شده و جهت اجرا به اجرای احکام سنندج ارجاع داده شده است.
گفتنیست که محمد رحیمی در مدتی که در اقلیم کُردستان بوده چند سال در جنگ علیه داعش شرکت داشته است.
سازمان حقوق بشری ههنگاو به عنوان اولین منبع این خبر را رسانهای و تلاش میکند که جزئیات بیشتری از پرونده محمد رحیمی منتشر نماید.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»