ضریب جینی»، به عنوان یکی از معیارهای نابرابری در توزیع درآمد، در اقتصاد ایران در حال افزایش است و این یعنی شکاف میان «فقیر» و «غنی» در کشور در حال عمیقتر شدن است. برخی بررسیها نشان میدهند که بالاترین میزان این ضریب در اقتصاد ایران در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی تجربه شده است. حالا، اما پس از تجربه کاهش قابل توجه «ضریب جینی» در دهه ۱۳۸۰، نشانهها از اوج گیریِ دوباره این شاخص حکایت دارند.
اقتصاد ایران در سالهای اخیر نابرابرتر شده و این را مردم کوچه و بازار هم با گوشت و پوست خود درک میکنند: یکی محتاج نان شب است و ابتلا به کرونا برایش به قیمت جان تمام میشود و ملکِ آن دیگری در شمال تهران، در عرض چند سال ۱۰ برابر گران قیمتتر شده است.
به گزارش فرارو، با این همه، اگر دنبال عدد و رقم باشیم و بخواهیم عمق فاجعه تشدید نابرابری در اقتصاد ایران را با نگاهی دقیقتر بکاویم، دادههایی در دسترس ما قرار دارد: آمارهای رسمی نشان میدهند که توزیع ثروت در ایران که در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ خورشیدی (پس از اجرای «طرح هدفمندی یارانه ها») تا حدی بهبود یافته بود، اکنون دوباره به نفع ثروتمندان به هم خورده است.
براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران درخصوص هزینه-درآمد خانوارهای کشور، ضریب جینی کشور در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، به ترتیب ۰.۳۹ و ۰.۴ واحد اعلام شده که نشان میدهد شکاف میان فقیر و غنی دوباره در حال افزایش است، وضعیتی که البته چندان تعجب برانگیز هم نیست.
عمق فاجعه در شکل و شمایلِ «مصرف»
به صورت جزئی تر، گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که «ضریب جینی» برای روستاییان در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، به ترتیب معادل ۰.۳۵۳ و ۰.۳۵۹ واحد بوده و این در حالی است که خانوار شهرنشین نابرابری به مراتب بیشتری را از سر گذرانده است: ضریب جینی برای شهریها در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، به طور میانگین معادل ۰.۳۸۲ و ۰.۳۸۳ واحد بوده است.
اما افزایش نابرابری، تصویری تلخ و ملموس از کاهش مصرف در میان شهروندان ایرانی هم به دست میدهد که به اندازه کافی گویا است: در سال ۱۳۹۴ متوسط هزینه سالانه برای کالاهای غیرخوراکی یک خانوار شهری حدود ۲۰ میلیون تومان بود که در سال ۱۳۹۹، این شاخص به ۴۶ میلیون تومان رسید که در واقع معادل ۷۴ درصد از کل هزینههای سالانه یک خانوار شهری را به خود اختصاص میداد.
این یعنی یک ایرانیِ شهرنشین، به طور متوسط در سال ۱۳۹۹ تقریباً سه چهارم از تمام درآمد خود را برای کالاهای غیرخوراکی (عمدتاً مسکن و سوخت) هزینه کرده است. به این ترتیب، واضح است که ایرانیها در حال غرق شدن در باتلاق فقر هستند.