حالا میفهمم چرا نخبهها خیلی زود از ایران میروند!
رحیم قمیشی (از بازماندگان جنگ ایران عراق) نوشت:
همه متوجه شدهاند با یک آدم بیمنطق (و پر زور) مواجه شدهاند که بحث با او فایدهای ندارد.
یک معادله یک مجهولی ساده این روزها را بگویم؟
تعدادی حقوقدان در جلسهای برای همفکری نشستند تا علیه افرادی که مانع ورود بهموقع واکسن و مرگ و میر بیجهت مردم شدند، در هر ردهای، شکایت کنند.
آنها قبل از هر شکایتی دستگیر میشوند.
گفته میشود بعضی از آنها جاسوس بودهاند، از بیگانهها پول گرفته بودند، در صدد اختلال در امنیت کشور بودهاند.
و همین روزها قرار است دادگاهشان تشکیل شود.
حال همه دلسوزان، همه حقطلبان، همه فهمیدگان، همه اساتید، همه دانشجویان، همه دیپلمهها، همه آنها که سواد خواندن و نوشتن دارند و بلدند معادله یک مجهولی حل کنند فریاد میزنند؛
“دادگاه را علنی برگزار کنید”
اما کسانی نمیشنوند!؟
آنها نمیدانند معادلات یک مجهولی یک جواب بیشتر ندارد و حتی شاگردان تنبل کلاس هم همان جواب را تایید میکنند.
آنها اصلا با نظام آموزشی آشنا نیستند.
با منطق، با معادله، با حساب، آشنایی ندارند.
دادگاه غیرعلنی برای شکایت کنندگان از موضوع حساس واکسن کرونا
دادگاه غیرعلنی برای وکلای مدافع حقوق مردم
زندان بردن افرادی که تنها خواسته بودند سخن حق خانوادههای داغدار را بگویند
یک جواب بیشتر ندارد؛
جایی از کار تصمیمگیران کشور میلنگد
حسابی هم میلنگد…
این را بچهها هم میدانند
حتی ما بچه تنبلهای کلاس
که تا به حال خودمان را گول میزدیم؛
که شاید اشتباه کردهایم
شاید بشود سیستم را اصلاح کرد…
نه نمیشود.
متاسفم که این معادله همین یک جواب را بیشتر ندارد؛
اصلاحات بیفایده بود!
یک اشتباه محاسباتی بود…
وقتی در یک معادله یکمجهولی پاسخهای ما با نظام متفاوت است!
حالا میفهمم چرا نخبهها خیلی زود از ایران میروند.
حالا میفهمم چرا آنها که میمانند، احساس شکنجه میکنند!
نظام ما گاه یک معادله یک مجهولی را نمیفهمد.