به گزارش خبرآنلاین، سیمون تیسدال در روزنامه گاردین نوشت: اگر تهران همزمان با انباشتن مواد لازم برای ساخت یک سلاح هستهای همچنان در از سرگیری گفتگوهای هستهای تعلل کند دولتهای مخالف چه خواهند کرد؟ رهبران اسراییل، مثل همیشه، صراحتا از چرخش به گزینههایی دیگر سخن میگویند چرا که به باور آنها دیپلماسی دیگر راه کارآمدی نیست.
دولتهای غربی که مثل همیشه در وین برای پیشبرد گفتگوها تلاش میکنند اینبار با مانع اساسیتری روبرو هستند. برای رئیسی و وزیر خارجهاش لغو تحریمها با احیای توافق هستهای یک اولویت برتر نیست. دولت رئیسی باور دارد که ایران بدون لغو تحریمها هم میتواند به راهش ادامه بدهد.
صاحب صادقی، تحلیگر مسائل سیاسی، میگوید: «دولت رئیسی روی راهبردی متمرکز شده که طبق آن خنثیسازی تاثیر تحریمها از طریق تقویت روابط اقتصادی با همسایگان و کشورهایی مانند روسیه و چین در اولویت قرار گرفته است.»
حکومت ایران باور دارد آمریکا که مصمم است جمهوری اسلامی را محدود کند همواره دلایلی برای حفظ تحریمها خواهد یافت، حتی اگر تمام مطالبات واشنگتن برآورده شود.
اخیرا تهران گفته که گفتگوها «بهزودی» از سر گرفته خواهد شد، اما اسراییل طرحهای حمله نظامی به ایران را «به شدت افزایش» داده است.»
ایرانیها روی جدا کردن پرونده هستهای از مسائلی مانند موشکهای بالیستیک یا امنیت منطقهای پافشاری خواهند کرد. از سوی دیگر، با به تاخیر افتادن گفتگوها، توانمندیهای هستهای ایران بیامان گسترش خواهد یافت. سرانجام رهبران غربی، فرسوده و مایوس از پیشرفت گفتگوها، پایان مذاکرات را اعلام و خواستار اجرای «طرح B » خواهند شد.
نتیجه نامعلوم است، اما اخبار خوشایندی بهگوش نمیرسد. با توجه به دشمنی تمام عیار (و کاملا متقابل) اسراییل، دوگانگی پیشین آمریکا و بیکفایتی و تزلزل اروپا، رویکرد رئیسی بر پایه نوعی منطق ترسناک شکل گرفته اما در این رویکرد شرایط ناخوشایند شهروندان ایرانی که به دلیل تحریمها به دام فقر افتادهاند، نادیده گرفته شده است.
بدتر اینکه، این رویکرد درب را به روی تندروهای تمام طرفین باز میکند، تندروهایی که هنگام نبود راهحلهای دیپلماتیک، بیمحابا به دنبال راهحلهای نظامی هستند. اگر جنگ با ایران تا کنون اتفاق نیافتاده به این معنا نیست که از این پس هم چنین جنگی در نخواهد گرفت.