امروزه جامعهشناسان بر این عقیدهاند که جامعه ایرانی دچار افول مسوولیت اجتماعی شده است. کاهش مسوولیت اجتماعی بین شهروندان، جامعه را دچار آنومی اجتماعی کرده است. از همین رو جامعهشناسان بر این باورند اگر فکری برای وضعیت اجتماعی ایران نشود، هر روز شاهد آسیبهایی جدیتر خواهیم بود.
با ریشهیابی دقیق، آشکار میشود که هرجا فاجعه و فسادی رخ داده، قانونی زیرپا نهاده شده است. در سطح خُرد اگر قاعدهمند بودیم، وضعیت رانندگی و آمدوشدمان در خیابان، بزرگراه و جاده چنین حیرتانگیز نبود و برای نمونه، بعضی از رانندگان با دیدن خطکشی گذرگاه عابر پیاده بر سرعت خود نمیافزودند!
اگر در سطح کلان، قواعد الزام بودند، «فساد سیستمی» نداشتیم؛ «پدیده» پدید نمیآمد؛ امکان ایجاد موسسات مالی و اعتباری بدون موافقت اصولی بانک مرکزی نبود؛ بانکها بیضابطه و وثیقه وام نمیدادند؛ فرار مالیاتی وجود نداشت؛ رانت و انحصار نداشتیم؛ قاچاقِ سازمانیافته بیمعنا بود. با این تفاسیر به گفته جامعهشناسان برای گریز از آنومی اجتماعی باید به گفتوگو پرداخت تا اعتماد اجتماعی شکل بگیرد در غیر این صورت با بحران آنومی اجتماعی سرکشی روبهرو خواهیم شد و در پی آن جامعه نابود میشود و دود آن به چشم تمام شهروندان جامعه میرود.
در همین رابطه دکترهادی خانیکی، جامعه شناس و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی به روزنامه «جهانصنعت» گفت: این روزها در جامعه با مشکل افول ارزشها مواجه هستیم، تمام ایدهآلها و آرمانهای انسانی دچار نابسامانی شده است.
وی افزود: این روزها این حس زوال همه نسلها را دربرگرفته است. به نظرم حس زوال را در بُعد میتوان دید، یکی تضعیف ارزشهای اجتماعی، دومی احساس تبعیض در جامعه بازهم اگر فرض کنیم نیست که هست همچنان چنین حسی در جامعه وجود دارد.احساس سوم بیاعتمادی همه به همه است، انگار همه باید چیزی را از همدیگر مخفی کنند و این حس بیاعتمادی اساس همه این بدبختیهاست. حس چهارم ناامیدی نسبت به آینده است. هراس از همه چیز در آینده و نامعلوم بودن وضعیت اجتماعی. همه اینها نشان میدهد که سرمایه اجتماعی در جامعه ما در معرض مخاطرات بزرگی است.
این جامعه شناس گفت: مطالعات صورت گرفته نشان میدهد یک تغییرات پردامنه اجتماعی نسلی در ایران رخ داده است. رابطه نسلی آنقدر تغییر پیدا کرده که بعضی از جامعهشناسان از مناسبات مخاطره آمیز نسلی حرف میزنند. تغییرات نسلی طبیعی است ولی وقتی مخاطرهانگیز شود خطرناک است. به قول آلم توران که او نیز مقدمهای برای این وضعیت نوشته میگوید آنقدر تعداد منع و محدودیتهای جوانان ایرانی زیاد است که در انجام کار درست تردید میکنند. یعنی آنقدر نکن نرو زیاد است که اینها سرگشتهاند و آنجاست که به صورت طبیعی درمیآیند و دست به هویت مقاومت میزنند. به هرحال تمام این مطالعات نشان میدهد که تغییرات پردامنه اجتماعی و نسلی در حال شکلگیری است.