روزنامه همدلی نوشت: تا پیش از انتخاب رئیس دولت جدید، اصولگرایان که در جناح منتقد دولت قرار میگرفتند، همگی از «فساد انتصابی» دولت حسن روحانی گلایه و شکایت داشتند.
هر انتصاب موجی از انتقاد را به همراه داشت. حسین فریدون نامی بود که مرتباً از سوی سیاستمداران جناح راست تکرار میشد. به ندرت اظهارنظر و گفتگویی از چهرههای جناح اصولگرایی وجود داشت که در این باره به رئیس جمهور نتاخته باشد. علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران خود از منتقدان دو آتشه بود که حالا خودش در رسانهها و توسط این یا آن چهره اصلاحطلب درباره انتصابات فامیلیاش سخن گفته میشود.
درباره ابراهیم رئیسی نیز از انتصابات گروهسالارانه به شایستهسالاری سخن به میان آمده است. چرا که چهرههای منصوب شده در دولت جدید غالباً از یکی از دستههای احمدینژادی، جبهه پایداری، سپاه پاسداران یا حلقه امام صادقی هستند. صفت گروهسالاری، البته به علت عدم استفاده از مدیران اصولگرای معتدل و بسیاری دیگر از گروهها و جریانهای اصولگرایی نیز هست.
زاکانی پیش از رفتن به شهرداری اعلام کرده بود که دوران «فامیلبازی» و «رفیقبازی» در شهرداری تهران به پایان رسیده، اما چیزی نگذشت که اولین «فامیلبازی» خودش نقل محافل رسانهها شد. بسیاری به این رویه انتقاد کردند.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا درباره شبهات ایجاد شده در خصوص انتصابات علیرضا زاکانی، شهردار تهران میگوید: علیرضا زاکانی اخیراً داماد خود را منصوب کرد و بعد از علنی شدن آن و انتقادات فراوانی که به این موضوع سد، اعلام کرد دامادم، قرار نیست حقوق بگیرد.
او حتی کمتر از یک هفته قبل بخشنامهای صادر کرده بود که کسی نباید استخدام جدید بشود و در شهرداری حتی به صورت افتخاری نیز کسی را استخدام نکنیم؛ بنابراین اصولاً وجدان عمومی باور نکرده که این انتصابها براساس شایستهسالاری صورت گرفته باشد.
سخن منتقدان امروز دولت رئیسی این است که چرا اصولگرایانی که زمانی درباره نبود شایستهسالاری گله داشتند، حالا گفتههای خود را به فراموشی سپردهاند. جواد امام دبیرکل حزب مجمع ایثارگران اصلاحطلب یکی از این چهرههاست که اخیراً به ایلنا گفته: مشاهده میکنیم که افراد فاقد تخصص و تجربه را صرف اینکه در باند و جریان و از اقوامشان هستند در پستی میگذارند.
ديگر چه بلایی میخواهيد سر مردم بياوريد؟
مسیح مهاجری مدیر روزنامه جمهوری اسلامی هم نوشت: در روزهای اخیر بعضی از مسئولین حاکمیتی با توسل به مقایسه میان طالبان افغانستان و نظام جمهوری اسلامی تلاش کردند امتیازات نظام جمهوری اسلامی را برجسته کنند و به این نتیجه برسند که رفتارهای جاری توسط حکمرانان در ایران بدون اشکال است.
این اظهارنظر، عجیبترین سخنی است که تاکنون برای توجیه عملکرد مسئولین نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته است. براساس «اسلام ناب محمدی» قرار بود نظام جمهوری اسلامی مظهر عدالت علوی باشد. قرار بود آزادی اندیشه و بیان در تعاملات اجتماعی حرف اول را بزند. قرار بود شایستهسالاری راه را بر فامیلسالاری ببندد. قرار بود فقر از جامعه ایرانی ریشهکن شود. قرار بود تبعیض از تمام عرصهها تبعید شود. قرار بود رانتخواری ریشهکن شود.
قرار بود مسئولان نظام جمهوری اسلامی خادمان مردم باشند و از بالانشینی پرهیز کنند. قرار بود قانون در تمام ساحتها از انتخابات گرفته تا انتصابات و قضاوت، محور باشد. آیا وجود اینهمه بیعدالتی و فقر و تبعیض و رانتخواری و فامیلسالاری و تضییع حقوق شهروندی را نمیبینید که مردم را مستأصل کرده و نظام مظلوم جمهوری اسلامی را به ناکارآمدی متهم ساخته است؟!