آن ها توصیه می کنند که اسرائیل در پیکار خود علیه حکومت فتنه گر کنونی در ایران، بر این واقعیت تاکید کرده و جدایی مردم از حکومت را زیر ذره بین بگذارد و به دنیا نشان دهد که آشتی با چنین حکومتی و معامله بر سر ادامه برنامه های اتمی، تا چه حد ممکن است مثال “ساختن قصر بر روی امواج دریا” باشد.
تحلیلگران اسرائیلی می گویند که پدیدار شدن این شعار به روی بیلبوردهای کنار پل های هوایی خطاب به علی خامنه ای که از او می پرسند بنزین ملت ایران کجا رفت، نمونه دیگری از نفرت مردم ایران نسبت به نظام پوسیده ای دارد که تعفن آن همه جا را فرا گرفته است.
برخی محافل مردمی در ایران بر این باور هستند که ایجاد اختلال در سوخت رسانی به جایگاه های فروش بنزین، اقدام عمدی خود حکومت بوده که می خواسته است صاحبان اتومبیل را به خرید بنزین بدون یارانه عادت دهد. آن ها استدلال می کنند در همان هنگام فروش بنزین به وسیله کارت سهمیه و به قیمت ارزانتر مختل شده بود، افراد می توانستند در برخی جایگاه ها با پرداخت پول نقد بنزین گران قیمت خریداری کنند.
این شایعه از چند جهت ممکن است بی اعتبار باشد: بعید می نماید که حکومت این چنین بی آبرویی خود را آشکار سازد تا بتواند مردم را به خرید بنزین بدون یارانه بکشاند و یا در واقع گران شدن نرخ بنزین را به اجرا گذارد. در زبان های اروپایی می گویند این کار “تیراندازی به سوی پای خود شخص” است، یعنی اقدامی نابخردانه و زیان آور برای آن فرد و یا آن حکومت تلقی می شود و بعید است رژیم ایران به این ترفند روی آورد.
رسانه های اسرائیلی یادآوری می کنند که سال گذشته نیز، هنگامی که با یک حمله سایبری، رفت و آمد قطارهای بین شهری با اختلال زیاد روبرو شد، به روی بیلبوردها نوشته شده بود که شاکیان به بیت رهبری زنگ بزنند.
به گزارش رادیو پیام اسرائیل، این احتمال که حمله سایبری، توسط یک سازمان نیرومند انجام گرفته و یک دولت خارجی پشت سر آن بوده، در رسانه های اسرائیلی یک احتمال قوی تلقی گردید که یکی از هدف های آن نشان دادن این واقعیت است که رژیم ایران تا چه حد آسیب پذیر است و بهتر است رجزخوانانی چون سپاهی علی شمخانی و سپاهی حسن سلامی که ادعا می کنند به آسانی می توانند اسرائیل را از صحه جغرافیا محو کنند، شرمنده گردیده و سر جای خود بنشینند.