عضو گروه موسیقی “مولانا” را با آب جوش سوزاندند

موسیقی ایران محدود به جغرافیای امروز نیست و شاید اگر خاک وسیع ایران در طول تاریخ مورد حمله و آماج متجاوزان قرار نمی‌گرفت و بی‌تدبیری و بی‌کفایتی حاکمان ایران در آن دوران هم دامن گیرش نمی‌شد، امروز افراد و اقوام بیشتری کنار هم به زندگی و همزیسیتی انسانی مشغول بودند.

به گزارش ایلنا، به تازگی نیز گروهی افغانستانی در چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی کشور حضور یافته و در شهر کرمان به اجرای برنامه پرداخته است. آنچه حضور گروه افغانستانی در ایران را جالب‌تر کرد، این است که اعضای آن طبق رویه‌ای معمول و مانند هنرمندان عادی به جشنواره‌ای داخلی نیامده‌اند. حضور این گروه در ایران و اجرایشان در کرمان ماجرایی دارد که با قدرت یافتن دوباره گروه تروریستی طالبان مرتبط است.

ناگفته پیداست که گروه تروریستی طالبان دشمنی کینه ورزانه و ظالمانه‌ای با هنر و هنرمندان دارد. اعضای طالبان، بیست سال پیش هم کمر به ویرانی بناهای تاریخی و نابودی هنر بستند و برای رسیدن به اهداف پلیدشان قتل عام مردم و هنرمندان را در دستور کار قرار دادند و حال بازمانده‌هایی از اعضای طالبان طی ماه‌های اخیر با تسلط بر این کشور دولتی جدید تشکیل داده‌اند.

غلام‌سخی رسولی (سرپرست گروه موسیقی افغانستانی) با طالبان مواجه مستقیم داشته و مورد شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفته است. او طی ماه‌های اخیر با قدرت یافتن طالبان به اتفاق خانواده از شهر هرات به ایران گریخته و چند ماهی است در کشور ما زندگی می‌کند.غلام‌سخی رسولی (نوازنده، آهنگساز و مدرس موسیقی) سال ۱۳۴۳ در شهر هرات افغانستان زاده شده و حال سالهاست در عرصه موسیقی فعال است.

او که در کشورش عضو گروه موسیقی «مولانا» بوده و به اتفاق اعضای آن موسیقی عرفانی را به میان مردم می‌برده،در گفتگوی درباره وضعیت امروز افغانستان و ماجرای اسارت و مهاجرتش به ایران توضیحاتی داد.

قاعدتا هیچ هنرمندی دوست ندارد آوارگی یا مهاجرت را تجربه کند مگر مجبور باشد!

بله درست است و ما نیز به دلیل شرایط بدی که دامن گیر افغانستان شد، مجبور به ترک خاکمان شدیم. در واقع قدرت گرفتن دوباره طالبان و تشکیل دولت جدید، مردم کشورم را به دردسر انداخت و ما هم از آن مشکلات و آسیب‌ها در امان نبودیم؛ لذا چاره‌ای جز ترک وطن نداشتیم.

شما مدتی در اسارت طالبان بودید. از این تجربه تلخ بگویید.

بله من نیروهای طالبان را از نزدیک دیده‌ام و مدتی در چنگالشان اسیر بوده‌ام. سال ۱۳۷۵ بود که مرا اسیر کردند و مورد شکنجه و آزار و ضرب و شتم قرار دادند. آن‌ها مرا سوزاندند و کارهایی کردند که مرگ را به چشم دیدم. با قدرت یافتن دوباره طالبان (که ماهیت و عملکرد قبلی را پی گرفته) در ماه‌های گذشته این نگرانی وجود داشت که ما را از بین ببرند

به عنوان یکی از هنرمندان افغان بگویید با وجود طالبان هنر در افغانستان چه سمت و سویی پیدا کرده است؟

متاسفانه هنری باقی نمانده است. بگذارید اینطور بگویم که با آمدن طالبان هنر در افغانستان مُرد و به فراموشی سپرده خواهد شد. ما هنرمندیم و مجبور به ترک افغانستان شدیم، چون هنری وجود نداشت.