منابع گازی خزر؛ جزئیات وطن فروشی خامنه‌ای به روس‌ها



روسیه چگونه به منافع ایران در صادرات گاز ضربه زد؟ اگر بخواهیم جزئیات تضاد منافع میان ایران و روسیه در بحث صادرات گاز را بیشتر بکاویم، حس «ملی گرایی ایرانی» احتمالاً حتی بیش از این‌ها هم جریحه دار می‌شود.

پس از اظهارات اردشیر دادرس، رئیس انجمن صنفی سی ان جی ایران در خبرگزاری ایلنا، برخی منابع داخلی و خارجی به افشای جزئیات قرارداد خائنانه جمهوری اسلامی با روسیه پرداختند.

یک تحلیلگر سیاسی در سایت فرارو نوشت: برای کسانی که دستی بر آتش اقتصاد و روابط بین الملل دارند، واضح است که تحریم‌ها مانع از آن شده اند که ایران بتواند بر خلاف روسیه و قطر (دیگر قدرت‌های گازی در جهان)، به یک صادرکننده گاز بدل شود. در واقع، ایران اکنون تنها برای مصرف داخلی خود گاز طبیعی تولید می‌کند و میزان صادرات گاز از مبدا ایران، بی اندازه ناچیز است.

در این میان، داده‌هایی از برخی نشریات خارجی نشان می‌دهند که ایران برای گرفتن همین سهمِ ناچیز خود از سبد صادرات گاز در جهان، حتی مجبور به پرداخت باج به روسیه هم شده است: سهم ایران از «دریای خزر» کاهش پیدا کرده و روسیه متولی فروش و قیمت گذاریِ گاز صادراتیِ ایران به اروپا شده است. (این البته ادعای رسانه‌های خارجی است و «فرارو» تنها به ذکر آن می‌پردازد.)

ماجرا از کشف «میدان گازی چالوس» شروع شد. چندی پیش اعلام شد که یک میدان گازی بسیار بزرگ در شمال ایران و در حاشیه دریای خزر کشف شده که حدود یک چهارم میدان «پارس جنوبی» گاز طبیعیِ قابل استحصال دارد. این در حالی است که «پارس جنوبی» به نوبه خود یکی از بزرگ‌ترین میادین گازی در جهان است.

اما کشف این میدان گازی، عملاً به معنی تغییرِ زمین بازی در روابط میان ایران و اروپا است که می‌تواند ایران را به سطحی از مشارکت اقتصادی با اروپا ارتقا بدهد که در عمل موجب می‌شود ایران «تحریم ناپذیر» شود.

وب سایت معروف «اویل پرایس»، چندی قبل در مقاله‌ای به قلم «سایمون واتکینز» به بررسی تغییرات ژئوپلیتیک ناشی از اکتشاف این میدان گازی جدید در ایران پرداخته و گزارش کرده بود که ایران با این میدانِ گازی جدید، توان تامین ۲۰ درصد از گاز اروپا را دارد و اینکه این امر می‌تواند تهدیدی ژئوپلیتیک برای نقش مسلط روسیه در بازار گاز اروپا باشد.

در این گزارش آمده بود که روسیه بسیار نگران آن است که ایران انحصار صادرات گازِ این کشور به اروپا را از بین ببرد. روسیه، اصلی‌ترین تامین کننده گاز در اروپا است و در سال ۲۰۱۷ میلادی، حدود ۳۹ درصد از گازِ وارداتی کشور‌های اروپایی توسط روسیه تامین می‌شد.

این در حالی است که برای برخی کشورهایِ قاره سبز، روسیه تنها منبع گاز بوده و هست. مثلاً، کشور‌هایی همچون فنلاند و استونی، ۱۰۰ درصد از گاز وارداتی خود را از روسیه می‌خرند. این نسبت برای اقتصاد‌های سنگین وزنی همچون اقتصاد آلمان هم به حدود ۵۰ تا ۷۵ درصد می‌رسد.

به این ترتیب، روسیه همواره چماقی بالای سر اروپایی‌ها نگه داشته که می‌تواند آن را در موقع لزوم (به هنگام اختلافات سیاسی) روی سر اروپایی‌ها فرود بیاورد. اروپایی‌ها هم این را می‌دانند و به دنبال متنوع کردن منابع تامین گاز خود هستند. اما روسیه هم بیکار ننشسته و تقریباً همه رقبای خود را از میدان به در می‌کند. ایران، ظاهراً جدیدترینِ این رقبا است.

معامله بر سر «دریای خزر»؟

اما ماجرا حتی عمیق‌تر از این‌ها است. آنچنان که گزارش «اویل پرایس» نشان می‌دهد، روسیه تصمیم گرفته که خزر دوباره به عنوان «دریا» تعیین شود نه «دریاچه»، موضوعی که به طور اساسی تقسیم درآمد حاصل از این حوزه را در میان شرکا تغییر می‌دهد. بر اساسِ این گزارش، این موضوع در قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه هم گنجانده شده است.

در این روند، سهم ایران از تقسیم ۵۰-۵۰ که با «اتحاد جماهیر شوروی» در توافق اولیه منعقد شده در سال ۱۹۲۱ میلادی برخوردار بود، به شدت کاهش پیدا کرده و به ۱۱.۸ درصد رسیده است. این بدان معناست که ایران دست کم ۳.۲ تریلیون دلار درآمد خود را از محصولات انرژی در سرتاسر دارایی‌های مشترک منابع دریای خزر در آینده از دست خواهد داد.

«اویل پرایس» مدعی است دلیلِ این که ایران این تصمیم را درباره سهم خود از غنایم دریای خزر پذیرفته، توافقنامه راهبردی میان ایران با چین و روسیه است که به عنوان مثال، حتی اجازه می‌دهد هواپیما‌ها و کشتی‌های روسی و چینی از سایت‌های دو منظوره در سراسر ایران استفاده کنند.

به ادعای «اویل پرایس» یکی از عناصر کلیدی توافقنامه ۲۰ ساله میان ایران و روسیه (که مفاد آن را کسی نمی‌داند) این است که روسیه عملاً بر اینکه گاز ایران در کجا و به چه قیمتی فروخته شود، کنترل خواهد داشت.

در واقع، برای روسیه همیشه مهم بوده که اطمینان حاصل کند گاز ایران به اروپا سرازیر نشود و در نتیجه موقعیت استراتژیک روسیه را در این زمینه تضعیف نکند. به عبارت ساده، ظاهراً ایران بر سرِ کاهش سهم خود از «دریای خزر» کوتاه آمده و در مقابل، از روسیه تضمین گرفته که بتواند به اروپا گاز صادر کند.

به این ترتیب، روسیه از ۳ سمت سود برده است: هم با ایران یک قرارداد استراتژیک امضا کرده که اجازه همکاری‌های نظامی وسیع را به این کشور می‌دهد؛ هم سهم ایران از منابع «دریای خزر» را کاهش داده و هم همزمان خیالش از بابت صادرات گاز ایران به اروپا راحت شده، چرا که خودش متولی این موضوع شده است. حالا، اما به نظر می‌رسد که روس‌ها بر سرِ صادرات گاز ایران به اروپا هم سنگ اندازی می‌کنند و در واقع، بار دیگر به ایران پشت کرده اند.