افزایش لجام گسیخته تورم و گرانی روزانه مواد غذایی، به حذف اقلام تازهای از سفره مردم منجر شده است، کار به جایی رسیده که این روزها خرید تخم مرغ و حتی لبنیات هم برای بسیاری از خانوادهها مشکل شده است و مصرف این اقلام ضروری که با سلامت افراد و رشد صحیح کودکان ارتباط مستقیم دارد به شدت كاهش پیدا كرده است؛
به گزارش بهارنیوز، اینها گلایههای مردمی است که گویی گوش شنوایی از سوی مسولان برای شنیدن آن وجود ندارد. در ماههای گذشته افزایش قیمت کالاهای اساسی بر زندگی اقشار متوسط جامعه تأثیر فراوانی گذاشته و باعث سقوط این قشر به زیر خط فقر شده و تحمل این شرایط برای مردم روز به روز سختتر میشود.
گران شدن اجناس و کالاهای اساسی مورد نیاز مردم زندگی را بسیار سخت و رنجآور کرده است و به راستی مردم با معضلات شدید دست به گریبان هستند، تا جایی که اخبار تاسفباری از افزایش مصرف پای مرغ و استخوان گوشت و میوههای از رده خارج برای فروش هر روز در گوشهای از فضای مجازی پربازدید میشود. نان قسطی در بسیاری از شهرستانها و حتی در پایتخت دوباره پررونق شده و بسیاری از اصناف که پیش از این وضعیت خوبی داشتند به دلیل کاهش قدرت خرید مردم که به کاهش تقاضا انجامیده با کسادی شدید مواجه شدهاند و در بسیاری از خیابانها مغازه ها و فروشگاههایی را میتوان دید که تا مدتی پیش کار و کاسبی هر چند کوچکی داشتند اما حالا تعطیل هستند، چرا که فعالیت اقتصادی در این شرایط بسیار دشوار شده است.
اینها مسائلی است که هر روز میبینیم و با گوشات و پوست لمس میکنیم؛ پرسش که پیش میآید این است که این همه اداره، وزارت خانه دولتیف بنیاد، نهاد و … در این روزها چه میکنند؟
هر چند تورم به شدت بر قیمت مواد غذایی و خودرو و مسكن تاثیر دارد اما تقریبا در همه حوزهها، نقش دلالها برجسته است و گویی دولت سیزدهم برنامه مشخصی نه برای این حجم از تورم و گرانی و نه برای مقابله با سودجویان و دلالان ندارد و مردم نا امیدتر از همیشه مجبور به تحمل این همه مشقت هستند. هر چند پاسخگویی به مشکلات مردم به خصوص مشکلات معشیتی وظیفه اصلی مسئولان است و برایش ول میگیرند اما آنچه با آن روبرو هستیم بی توجهی محض برخی از مسئولین است كه مردم را نا امیدتر از همیشه كرده است.
مردم میگویند هر چند ائضاع بد اقتصادی فشار زیادی بر ما وارد میكند ولی بیشترین فریاد از بیتوجهی مسولانی است كه در فكر پست و مقام خودشان و انتصاب فك و فامیل به سمتهای نان وآبدار هستند و این همه بدبختی مردم برایشان كوچكترین درجهای از اهمیت را ندارد. برخی که برای رسیدن به مقام از کلماتی همچون نوکری مردم و خدمت به مردم میگویند اما به محض رسیدن به میز ریاست،ابتدا در فکر دست و دلبازی برای نزدیکانشان هستند! اینکه میبینیم مسؤولانی که با کلی وعده و وعید بر سر کار آمدهاند و در دولت و مجلس بهترین امكانات را در این روزهای سیاه اقتصادی دارند، از وظیفه اصلیشان غافل هستند، بسیار آزاردهنده است، آزاردهندهتر اینكه اولویتشان طرحهایی همچون بارداری و زایمان اجباری برای زنان و محدود کردن هر چه بیشتر اینترنت است؛ آن هم در این شرایط! پس چه كسی باید به داد مردم برسد؟