احمد زیدآبادی؛ تحلیلگر سیاسی در یادداشتی نوشت: سخنگوی وزارت خارجه برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وین از امریکا خواسته است «تضمین دهد هیچ دولتی از این کشور، معاهدات بینالمللی را به سخره نمیگیرد.» ظاهرا منظور سخنگوی محترم این بوده است که دولت بایدن درصورت بازگشت به برجام باید ضمانت دهد که دولتهای بعدی امریکا از آن خارج نشوند.
پاسخ طرف امریکایی به این اظهارنظر قابلحدس است. آنها خواهند گفت که برجام بر اساس اختیارات رییسجمهور امریکا به امضا رسیده و از جنس «معاهده» نیست که رییسجمهور آینده قادر به خروج از آن نباشد. بنابراین اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده امریکا به برجام است، باید آن را بهصورت معاهدهای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده، اما مستلزم تصویب آن در کنگره امریکاست که آنهم در صورتی امکانپذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد…
بنابراین، روشن است که بایدن نمیتواند درباره تعهد رییسجمهور بعدی امریکا به برجام ضمانت دهد. تازه اگر هم چنین ضمانتی دهد، در حد حرف خواهد بود؛ چرا که باز رییسجمهور بعدی بنابه اختیارات خود میتواند از آن خارج شود. با چنین وضعیتی، پس چاره چیست؟
احمد زیدآبادی نوشت: حال که دولت رییسی تصمیم به مذاکره در جهت احیای برجام گرفته است، ابتدا باید روشن کند که هدف غاییاش از این تصمیم چیست؟ آیا قرار است امریکا همچنان به صورت دشمنی غدار و غیرقابلسازش تعریف شود و تنها ضرورتی آنی برای دفع شرّی زودگذر، دولت را به وین کشانده است؟ یا اینکه با امریکا نیز میتوان حوزه منافع مشترکی را جست و یافت و بر مبنای آن به تعامل با یکدیگر پرداخت؟ اگر رویکرد دولت، گزاره نخست باشد، دیگر درخواست تضمین و بحث اعتماد از بنیاد تهی است و هرگز هم صورت واقعیت به خود نخواهد گرفت.
اما اگر گزاره دوم مدنظر دولت باشد، چه لزومی به درخواست ضمانت و اعتماد پیشینی؟ در پی رویکرد دوم، هر دوی اینها بهطور اتوماتیک حاصل میشود.
در هر صورت، ماهیت روابط بینالملل این است و اگر عدهای در کشور ما آن را خوش نمیدارند، تقصیری متوجه نویسنده نیست چراکه فقط آن را تشریح و تبیین میکند!