سخنان دیروز آخوند جنایتکار حسن نوروزی که گفته: …یکی از آنهایی که به مردم شلیک کرد من بودم، …همان معنی “ایمان قلبی و التزام عملی به ولایت فقیه” است
یکی از آنهایی که به مردم شلیک کرد من بودم، ما کشتیم. حالا چه کسی میخواهد ما را محاکمه کند؟!
این تمام حرف است. حرفی است که نباید این عضو مجلس خامنه ای آن را میزد؛ ولی تکامل جنبش دادخواهی ملت ایران او را وادار به خودزنی و اعتراف کرده است.
این اعتراف ناخواسته به خوبی نشان میدهد که همه کارگزاران رژیم خامنه ای از میان قاتلان مردم دستچین شدهاند. این همان معنی “ایمان قلبی و التزام عملی به ولایت فقیه” است؛ التزامی که مبنای چپنیش و گزینش مقامهای حکومتی است. شورای نگهبان خامنه ای نیز صلاحیت آنها را اینگونه مورد بررسی قرار میدهد. در این دستگاه است که ابراهیم رئیسی بالاترین امتیاز را میآورد و محبوب و سوگلی خامنهای میشود؛ برای اینکه آمار آزادیخواهان اعدام شده توسط او از هر دستبوس ولیفقیه بیشتر است. درست بههمین دلیل قاسم سلیمانی نفر شمارهٔ ۲حکومت شد.
وقاحت این عضو مجلس خامنه ای در ابرام بر جنایت، یادآور وقاحت و دریدگی آخوند مصطفی پورمحمدی، عضو هیأت مرگ است. او نیز وقتی در ۳مرداد۹۸ در معرض سؤال یک خبرنگار قرار گرفت ـ با تاکتیک فرار بهجلو ـ از قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ دفاع کرد.
جلادان جمهوری اسلامی همه مثل هم هستند. از رحمانی فضلی، وزیر کشور سرکوبکنندهٔ قیام آبان نیز وقتی سؤال شد: آیا امکان تیراندازی، دستکم به پا یا کمر به پایین وجود نداشته که چنین شلیکهایی انجام شده است؟ با وقاحت و خونسردی جواب داد: خب! فقط به سر شلیک نکردیم به پا هم زدیم…
چه کسی میخواهد ما را محاکمه کند؟!
این سؤال، پاسخی ساده دارد. پشت سرتان را نگاه کنید! تاریخ پر است از مردار و استخوان های پوسیده حاکمانی که پس از سرنگونی از قدرت، محاکمه و مجازات شده اند. محاکمه شما قاتلان آبان، نه فردا که از هماکنون در افکار عمومی آغاز شده است. خودآدرس دهی شما کار را ساده خواهد کرد.