رادیو فرانسه گزارش داد: شاپور راسخ، جامعه شناس پیشگام، استاد پیشین دانشگاه تهران و از مدیران سرشناس پیشین سازمان برنامه و بودجه در سوئیس درگذشت. او که پس از انقلاب اسلامی نخست در پاریس و سپس در ژنو میزیست، به مدت ٢۶ سال با «دفتر بینالمللی آموزش» وابسته به یونسکو همکاری داشت و به درخواست این سازمان سه کتاب پژوهشی در زمینه آموزش و پرورش نگاشت که از سوی همین دفتر منتشر شده است.
دکتر شاپور راسخ از چهرههای سرشناس و بنیانگذاران دانش جامعه شناسی در ایران کمتر از یک ماه پس از همکار دانشگاهی و دیرین خود، جمشید بهنام، چشم بر جهان بربست. شاپور راسخ همراه با جمشید بهنام، غلامحسین صدیقی و احسان نراقی در سال ١٣٣٧ موسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران را بنیاد نهاد و همپای آنان نخستین گامهای پژوهشی برای شناخت جامعۀ ایران را برداشت. شاپور راسخ خود از نخستین تحصیل کردگان ایرانی رشتۀ جامعه شناسی بود و هنگامی که در سال ١٣۵١ دانشکدۀ علوم اجتماعی و تعاون از پیوند دو موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی و تحقیقات تعاون ایجاد شد و گروه آموزشی جامعه شناسی بوجود آمد، در آفرینش ادبیات این رشته نوپا به زبان فارسی نقش پراهمیتی ایفا کرد، بویژه که او نخست در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دکترا گرفته و سپس به تحصیل در علوم اجتماعی روی آورده بود. شاپور راسخ هر چند در پی نگارش رسالۀ دکترا، از سوی بدیعالزمان فروزانفر به دانشیاری فراخوانده شد، اما با شوق تحصیل در علوم اجتماعی روانۀ سوئیس گردید. او همزمان با ادبیات، لیسانس خود در رشتۀ اقتصاد را نیز از دانشگاه تهران دریافت کرده بود.
شاپور راسخ فوق لیسانس علوم اجتماعی و دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه ژنو دریافت داشت و بویژه در زمینۀ علوم تربیتی و جامعه شناسیِ فرهنگ و آموزش، اندیشه و پژوهش میکرد. وی مقالات فراوانی در این گستره نگاشته است. او در رسالۀ دکترای خود «اندیشههای پیش ساخته و تعصبات بی پایه در میان گروههای انسانی» را مورد بررسی قرار داده بود.
شاپور راسخ در بازگشت از سوئیس در آزمون دانشیاری زیر نظر غلامحسین صدیقی شرکت کرد و همزمان با جمشید بهنام کار تدریس در دانشگاه را آغاز نمود.
او پس از چندی به عنوان کارشناس اجتماعی و اقتصادی به سازمان برنامه و بودجه نیز راه یافت و اندکی بعد مدیر امور اجتماعی و سپس معاون طرح و برنامه این سازمان شد و نزدیک به ده سال در این مقام بویژه نقش پراهمیتی در تدوین برنامههای توسعۀ پنج سالۀ سوم و چهارم ایفا کرد. او سه سال سرپرستی مرکز آمار ایران را نیز بر عهده داشت.
شاپور راسخ و جمشید بهنام با نگارش کتاب «مقدمه بر جامعه شناسی ایران» راه تدارک ادبیات تخصصی در این رشته را گشودند. او سرپرستی گروههای تحقیقی چندی را نیز برعهده داشت که از جملۀ آنها میتوان به گروه پژوهش در منشاء اجتماعی وکلای مجلس شورای ملی و وزیران ایران اشاره کرد که به همت پژوهشگران فرهیختهای مانند زهرا شجیعی و احمد اشرف دستاوردهای ارزشمندی برای دانش جامعه شناسی ایران در بر داشت.
شاپور راسخ اندکی پیش از آنکه شعلههای انقلاب در ایران روشن شود در یک ماموریت مطالعاتی دراز مدت در خارج از کشور بسر میبرد. او با به ثمر رسیدن انقلاب در اروپا ماند بویژه آنکه سرکوب شدید جامعۀ بهائی در ایران نیز آغاز شده بود و جان او نیز که از بهائیان سرشناس کشور به شمار میآمد، در خطر قرار داشت.
شاپور راسخ از سال ١٩٨٠ به بعد به مدت ٢۵ سال با دفتر بینالمللی تعلیم و تربیت یونسکو در ژنو و موسسۀ بینالمللی برنامه ریزی تعلیم و تربیت وابسته به همان سازمان در پاریس همکاری داشت. او به درخواست یونسکو سه کتاب «محتوای آموزش»، «نگاه به سوادآموزی» و «تعلیم و تربیت و فرهنگ صلح» را که هر یک از آنها یک بررسی بینالمللی به شمار میآید به زبان فرانسه نگاشت. کتاب نخست با همکاری «جورج وایدآنو»، یکی از برجسته ترین صاحب نظران حوزۀ تعلیم و تربیت، فراهم آمده است.
شاپور راسخ ادیب و سخنوری توانا نیز بود. با درگذشت او برگی از تاریخ مطالعات اجتماعی و آموزش جامعه شناسی در ایران ورق میخورد. او آخرین بازماندۀ گروه پایه گذار موسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی و سپس دانشکدۀ علوم اجتماعی و تعاون بود.