منصور امان
تودهنی بازار ارز به “نظام”
به دُرُستی روشن نیست روح گُماشته پیشین (آقای احمدی نژاد) در کالبُد گُماشته فعلی (آقای رئیسی) حُلول کرده یا روح جمشید بسم الله در کالبُد بازار ارز! در هر صورت آنچه که با رژیم بُحران زده ولایت فقیه حُلول کرده و حُضور دائمی دارد، دغلکاری و خاک پاشیدن به چشم مردُم است.
دستگاه حاکم در واکُنش به پس لرزه های اقتصادی بی نتیجه ماندن مُذاکرات وین، آقای رئیسی، قاتل ۶۷، را به پیش فرستاده تا در گُفته هایی ریشخند آمیز مُدعی شود جهش نرخ ارزهای خارجی محصول توطئه است و “خبر دقیق دارد که عده ای در داخل و خارج شبانه روز در تلاشند نرخ ارز را بالا ببرند”.
اگر نُسخه قبلی این خیمه شب بازی که در دور قبلی بُحران هسته ای روی صحنه رفته بود در نظر گرفته شود، آنگاه حدس اینکه اپیزودهای بعدی مضحکه فعلی چه می تواند باشد، ساده خواهد بود: ابتدا اعلام نرخ ارز ممنوع می شود، سپس نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات به خیابان فردوسی و پاساژ افشار گُسیل می شوند، چند صرافی پلُمب و تعدادی دستگیر می شوند، عده ای در صداوسیما اعتراف می کنند، دادگاه های صحرایی تشکیل می شود و سرآخر همانگونه که در دوره قبل شاهد بودیم، این تحرُکات تبلیغی هیچ تاثیری بر بازار ارز ندارد و پس از مُدت کوتاهی به فراموشی سپُرده می شود.
هدف حاکمیت از این نمایش آدرس اشتباه دادن پیرامون سرچشمه بُحران اقتصادی و بی ارزش شدن پول ملی است. او تلاش می کند جامعه ای که از تورُم، گرانی، بیکاری، فقر، گُرسنگی و جُز آن به جان آمده را گُمراه کند و خود را از تیررس خشم و اعتراضش دور سازد. همه موعظه های رهبران و پایوران حُکومت در باره بی ارتباط بودن شرایط و مُقدرات اقتصادی کشور با بُحرانهای خارجی “نظام”، در خدمت ماستمالی سیاستهای شرارت بار و نابخردانه ای است که آثار فاجعه بار آن زندگی اکثریت جامعه ایران را به مشقتی روزانه بدل کرده.
آقای خامنه ای و همدستانش که حاضر نیستند از نقشه های ماجراجویانه خود و منافع سیاسی و اقتصادی آن چشم بپوشند، با وقت کُشی، شرط گذاری و زیاده خواهی در حال به شکست کشاندن مُذاکرات وین و به این ترتیب راه حل مُسالمت آمیز برای بُحران هسته ای هستند. این فقط بازار ارز نیست که تاثیر مُخرب سیاست مزبور بر اقتصاد کشور را درمی یابد، جامعه نیز به خوبی رابطه مُستقیم آنچه را که برادر داماد آقای خامنه ای پُشت میر مُذاکره مُرتکب می شود با شرایط کار و زندگی خویش و چشم انداز آن درک می کند. بهترین شاهد این واقعیت، اجبار حاکمیت به مُعرفی مُتهم ساختگی و کُپی کاری سناریویی است که نُسخه اصلی آن برای “نظام” جُز آبروریزی و تمسخُر دستاوردی نداشت.
یاوه های “اقتصاد مُقاومتی” و “اداره کشور بدون برجام” در برابر سُقوط مهار ناپذیر ریال، تورُم ۸۰درصدی و کسری بودجه ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی رنگی ندارد و گویندگان آن یک تودهنی از بازار ارز دریافت کردند. تودهنی سنگین آنهایی که این فاکتورها جیب و سُفره شان را خالی تر می کند، در راه است.