ترکش‌های اپیدمی کرونا بر پیکره آموزش عالی کشور

آموزش عالی از ترکش‌های بیماری کرونا بی‌نصیب نمانده است. تغییر بستر آموزش و کوچ به فضای مجازی، زندگیِ تحصیلی و روندِ یادگیری بسیاری از دانشجویان را متحول کرده است. بی‌توجهیِ سیاست‌گذاران آموزش عالی به این تغییرات می‌تواند اثرات سویی در پی داشته باشد. تغییر نوع نگاه به آموزش عالی می‌تواند از ابتدایی‌ترین گام‌های لازم برای متحول کردن این عرصه به شمار برود.

به گزارش ایسنا، اگر دانشجو یا استاد دانشگاه باشید یا حتی فرزند دانشجویی در خانواده داشته باشید، حتماً می‌دانید در یک سال و نیم اخیر چه تغییر بزرگی در زندگی آنها رخ داده است. موبایل، لپ‌تاپ و کامپیوتر، جای کلاس‌های درس را گرفته‌اند و سازوکار نهاد آموزش عالی را تغییر داده‌اند. در این گزارش دانشجویان که در میانه طوفان این تغییرات بوده‌اند، به ما از آن چه در دوران شیوع کرونا بر آنها گذشته است می‌گویند.

شکل‌ نگرفتن بحث‌های چالشی میان استاد و دانشجویان در آموزش مجازی

سامان” به تازگی دوره کارشناسی خود را در رشته جامعه‌شناسی دانشگاه تهران به پایان رسانده است. او معتقد است که مجازی‌شدن آموزش، خوبی‌ها و بدی‌هایی داشته و برای یادگیری دو درس مهم در رشته جامعه‌شناسی، تأثیر مثبتی به جا گذاشته است. وی ادامه می‌دهد: دوتا از کلاس‌های مهم ما، نظریه جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسی ارتباط جمعی است. کلاس نظریه جامعه‌شناسی با همین استاد را پیشتر و به صورت حضوری تجربه کرده بودم. در کلاس نظریه‌ای که به صورت مجازی برگزار می‌شد، استاد مجبور بود حدود یک ساعت درس را ارائه دهد و از آن جایی که نمی‌توانست چندان بر مشارکت دانشجویان حساب باز کند، خود را بهتر آماده می‌کرد.

این دانشجوی کارشناسی ارشد درباره اثر آموزش مجازی بر آسایش دانشجویان می‌گوید: استادی داشتیم که در کلاس‌های حضوری به پوشش دانشجویان یا خندیدن آنها تذکر می‌داد. کلاس‌های مجازی باعث شده بود دیگر چنین برخوردی را از استاد مربوطه نبینیم و این موجب آسایش بیشتر دانشجویان شده بود؛ اما در کل استادان کمتر برای کلاس‌های مجازی وقت می‌گذاشتند، انگار که خیال‌شان از این راحت بود که قرار نیست توسط دانشجو به چالش کشیده شوند. در حالی که در کلاس‌های حضوری به واسطه مشارکت بیشتر دانشجویان، بارها بحث‌های چالشی میان استاد و دانشجویان شکل می‌گرفت. به نظر می‌رسد در آموزش مجازی، دانشجو چندان قدرت جدیِ مطرح کردن نظرات خود و تأثیرگذاری را ندارد. از طرف دیگر چون دغدغه آموزشی هم بین دانشجویان نیست، به نظر می‌رسد که مصالحه‌ای میان استاد و دانشجو شکل گرفته است. این مصالحه به سطح آموزشی ضربه می‌زد، اما اگر این را در نظر بگیریم که اغلب موضوعاتی که در دانشگاه مطرح می‌شود، نهایتاً فایده‌ای برای دانشجو ندارد، شاید بتوان گفت این مصالحه سودمند بود، چون دیگر کلاس‌ها وقت و انرژی‌ای نمی‌گیرد.

آموزش مجازی نوعی بی‌عدالتی در حق دانشجویان است
این دانشجوی دانشگاه تهران با اشاره به این که امکانات حضور در کلاس‌های مجازی، امکانات ساده و ارزان‌قیمتی برای دانشجویان نبوده است، تأکید می‌کند: اگر فرض کنیم داشتن یک گوشی هوشمند و توانایی خرید بسته‌های اینترنتی برای همه فراهم است، توانایی تحقیق کردن و ارسال تکالیف با گوشی چندان مناسب نیست و نیاز به لپ‌تاپ یا کامپیوتر دارد که دیگر فراهم کردن آن به‌راحتی صورت نمی‌گیرد، در نتیجه با یک بی‌عدالتی در حق دانشجویان مواجه هستیم. در برابر این بی‌عدالتی به‌سختی می‌توان ایستاد، چون هم درک شرایط بقیه دشوار است و هم آموزش مجازی دانشجویان را از یکدیگر دور کرده است.

پروژه‌های کلاسی، یکی از بخش‌های چالش‌برانگیز دوران آموزش مجازی
“حسین” دانشجوی مهندسی هوافضای دانشگاه خواجه‌نصیر بوده است که دو ترم از دوران تحصیل کارشناسی خود را طی مجازی‌ شدن کلاس‌های دانشگاه گذرانده است. او مهمترین فایده کلاس‌های مجازی را امکان ضبط کلاس‌ها می‌داند و می‌گوید: نکته منفی مجازی‌شدن این بود که کلاس‌ها به‌شدت خسته‌کننده‌تر از کلاس‌های حضوری بود؛ حتی در کلاس‌هایی که مهم بود و اساتید خوب درس می‌دادند هم بیشتر وقت را صرف چرخیدن در فضای مجازی می‌کردم. اینکه بسیاری از استادان، قلم و ابزارهای لازم آموزش مجازی را نداشتند و از روی پی‌دی‌اف (PDF) درس می‌دادند، بسیار آزاردهنده بود؛ مخصوصاً دروس محاسباتی که بخش زیادی از درس‌های ما را تشکیل می‌دهند.

وی همچنین انجام پروژه‌های کلاسی را یکی از بخش‌های چالش‌برانگیز دوران آموزش مجازی می‌داند و می‌گوید: در کلاس‌هایی که دانشجویان دیگر را نمی‌شناختیم و باید به‌صورت اجباری پروژه گروهی برمی‌داشتیم، خیلی اذیت شدیم. تصور کنید پنج نفر که همدیگر را نمی‌شناختند، می‌خواستند یک کار واحد را مجازی انجام دهند.

با مجازی شدن دانشگاه، فقط درس خواندن باقی ماند!
حسین در ادامه صحبت‌هایش با بیان این که «استادان تصور می‌کردند چون کلاس‌ها مجازی است، دانشجویان وقت زیادی دارند (و به همین علت) کلاس‌های خارج از برنامه را در ساعات نامناسبی برگزار می‌کردند»، از دشواری‌های انجام پایان‌نامه کارشناسی در آموزش مجازی گفت. وی تأکید کرد: یکی از دشواری‌ها این بود که کسی نبود که کمک کند و در خصوص کار عملی یا شبیه‌سازی، دانشجو را راهنمایی کند. علاوه بر این، چون کتابخانه‌ها بسته بود و به خاطر کپی‌رایت، فایل یا پی‌دی‌اف کتاب‌ها را در اختیارمان نمی‌گذاشتند، عملاً هیچ منبع جامعی نداشتیم که کار را یاد بگیریم. فقط مقاله‌های محدودی که رایگان بودند را می‌شد استفاده کنیم که در مقاله بر خلاف پایان‌نامه، توضیحی درباره روند کار داده نشده و صرفاً نتایج بیان شده است.

این دانشجوی مهندسی هوافضا با گلایه از این که با مجازی‌شدن روند آموزش، همه سرگرمی‌های دانشگاه از بین رفت و فقط درس خواندن باقی ماند می‌گوید: به نظرم با اینکه در این مدت، نمره‌هایم به خاطر تقلب یا به دلایل دیگر بهتر شدند، ولی بازده‌ خودم حداقل نصف یا یک‌سوم شده است.

جنس متفاوتِ مشکلات دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی
اما دانشجویان علوم پزشکی، در دوران شیوع کرونا شرایط متفاوتی را نسبت به دیگر دانشجویان تجربه کردند. “فاطمه” یکی از دانشجویان دوره عمومی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که می‌گوید، سیستم آموزش مجازی در دانشکده پزشکی به‌حدی بد بود که استادان دروس تخصصی ما اصلاً کلاس‌های خود را به صورت مجازی برگزار نکردند. مطالب و منابع درسی را در سامانه‌ای بارگذاری می‌کردند و ما خودمان آنها را می‌خواندیم و نهایتاً برخی استادان هر از چند گاهی یک جلسه رفع اشکال برگزار می‌کردند! تنها خوبی‌ای که کلاس‌های مجازی داشت این بود که سختی رفت و آمد به دانشگاه وجود نداشت و می‌توانستیم در امتحان دروسی که به دشوار بودن معروف هستند، تقلب کنیم!

فاطمه که دو ترم از دوره علوم پایه را به‌صورت مجازی گذرانده است، درباره یادگیری درس‌هایی که نیاز به بررسی جسد داشت می‌گوید: در حالت عادی باید برخی از دروس را با توجه به آناتومی بدن انسان و بررسی جسد و در سالن تشریح یاد می‌گرفتیم، اما این مفاهیم با ویدیوهایی از آناتومی بدن آموزش داده شد. ما برای کلاس‌های فیزیولوژی عملی هر دستگاه، برخی معاینات را در کلاس‌های عملی یاد می‌گرفتیم، اما با مجازی‌شدن کلاس‌ها، یادگیری این معاینات به زمانی موکول شد که به عنوان استاجر (کارآموزی) در بیمارستان حضور داشتیم، در حالی که این مباحث، پیش‌نیاز ورود به بیمارستان بوده است.

نیازمند سیاست­‌گذاری و تصمیم­‌گیری با نگاهی متفاوت هستیم
اما صحبت‌های اساتید هم در این زمینه شنیدنی است؛ استادان دانشگاه بارها از زوایای گوناگون، مزایا و معایب آموزش مجازی را تشریح کرده‌اند و برخی از آنها اکنون که حدود ۲۲ ماه از غیبت دانشجویان در کلاس‌های درس می‌گذرد، معتقدند این دسته از دانشجویان آنطور که باید به تحصیل علم و دانش نپرداخته‌اند؛ دیدگاهی که البته مخالفانی هم دارد.

دکتر زهرا گویا، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به پرسشی درباره کاهش سطح علم و دانش دانشجویان در دوره کرونا می‌گوید: اگر همان دیدگاه و تفکر پیش از کرونا را داشته باشیم، احتمالاً از وضع موجود ناشاد هستیم! وقتی ساده‌انگارانه به مسائل نگاه کنیم و نخواهیم بپذیریم که در شرایط جدید، لازم است با نگاهی متفاوت، سیاست­‌گذاری و تصمیم­‌گیری کنیم، یکی از راه­‌های فرار از این مسئولیتِ سخت، ساختن انواع «دوگانه»ها مانند «باسوادی» در مقابل «بی­‌سوادی» دانشجویان بدون روشن بودن ملاک و معیار این ادعاهاست. تصور من راجع به حدود دو سالی که از همه‌­گیری کرونا می­‌گذرد، این است که بسیاری از دانشگاه‌­ها، سیاست­‌گذاران آموزش عالی، استادان و حتی دانشجویان، فکر می­‌کردند که این همه­‌گیری، اتفاقی زودگذر است و به‌زودی، همه چیز به شرایط قبل باز می­‌گردد. من خودم در ماه­‌های اول این اتفاق، خوشحال بودم که در ایران، توانستیم به‌خوبی واکنش نشان دهیم و نگذاریم که نیم­سال تحصیلی تعطیل شود و دانشگاه­‌ها، فعالیت‌­های خود را به‌صورت مجازی و با زیرساخت­‌های ناکافی ادامه دادند؛ اما بحران ادامه یافته و فعالیت­‌های دانشگاه‌­ها در حالت مجازی نیز بدون تغییر و به صورت شبیه‌­سازی‌ شده دانشگاه حضوری انجام می­‌شود.

کمتر به انجام مطالعات آینده‌­پژوهانه پرداختیم
وی می‌افزاید: چطور شد که در حالت پدافندی، قوی عمل کردیم و وقفه‌­ای در انجام فعالیت­‌هایمان ایجاد نشد، ولی برای شروع نیم­سال اول تحصیلی سال ۱۳۹۹ که آموزش مجازی ادامه یافت، از تجربه خود چه آموختیم و برای شروع سال تحصیلی جدید، چه نوآوری­‌هایی به خرج دادیم؟ چگونه است که در میانه یک بحران که فکر می­‌کردیم موقتی است، عملکرد قابل قبولی داشتیم، ولی در ادامه، کمتر به انجام مطالعات آینده‌پژوهانه پرداختیم؟ چرا فکر نکردیم که این همه‎گیری، ممکن است چند سال دیگر به طول انجامد؟ یا چرا فکر نمی­‌کنیم که اگر چند ماه دیگر شیوع ویروس تمام شود، آیا برگشت به شرایط قبل امکان­پذیر یا مطلوب است؟گویا با بیان این که «تکنولوژی آن قدر جاذبه، چابکی و سرعت دارد که سلیقه مخاطبان ما را تغییر داده است»، معتقد است که نمی­‌توانیم این تغییر سلیقه را نادیده بگیریم.

از نظر ذهنی، هنوز در فضای قبل از کرونا به سر می‌­بریم
به گفته این استاد دانشگاه، ما از نظر ذهنی، هنوز در فضای قبل از کرونا به سر می‌­بریم و قبول نکرده‌­ایم که طی این دو سال، فضای ذهنی اکثر انسان­‌ها و به­‌ویژه دانشجویان که مخاطبان جوان ما هستند، تغییر کرده است؛ تغییری ژرف در تمام ابعاد معرفت­‌شناسانه، هستی­‌شناسانه و روش­‌شناسانه که در حقیقت، «تغییر پارادایمی» است و ضروری است به این تغییر، توجه جدی بشود. در حالی که کمتر دانشگاهی است که برای ورود به پارادایم جدید، طراحی و برنامه­‌ریزی­ بدیع و خلاق کرده باشد. برای بازگشایی دانشگاه‌­ها چه کرده‌­ایم؟ چه یافته­‌های پژوهشی داریم که بتوان در بسترسازی برای تغییرات پارادایمی که رخ داده، از آنها استفاده کرد؟

این استاد دانشگاه درباره‎ تأثیر کرونا بر فرهنگ آموزش‌­عالی در ایران گفت: تقریباً تمام بیانیه­‌ها و برنامه‌­های مربوط به حوزه­‌های فرهنگی که برای دوران عادی تهیه شده بودند، مجدداً در دوران همه­‌گیری نیز با همان رویکرد و ریزه­‌کاری­‌های دستورالعملی ­اعلام شدند. مثلاً انتظارات فرهنگی از دانشگاه‌­ها، تقریباً بی‌کم و کاست همان موارد سابق است. در حالی که سؤال­‌های اساسی در حوزه فرهنگی در دوران آموزش مجازی ایجاد شده است که لازم است به آنها پاسخ داده شود. برای نمونه، کارکرد تشکل‌­های فرهنگی با تعریفی که از فرهنگ در آموزش‌­ عالی وجود دارد، در دوران آموزش مجازی چه بوده است؟ چه مطالعاتی در این رابطه انجام شده است؟ اگر این کار شده، چگونه از آن نتایج برای دوباره­‌نگری در سیاست­‌گذاری‌­ها و تصمیم‌­گیری‌­های فرهنگی استفاده شده است؟

به باور این استاد دانشگاه، یکی از تغییرهای اساسی این است که اکثر دانشجویان، دیگر تمایل ندارند که برای کسب دانش یقینی، به دانشگاه بروند.وی به‌­عنوان شاهد این ادعا می‌گوید: در کنکور سال ۱۴۰۰ از بین کسانی که مجاز به انتخاب رشته بودند، حدود ۵۲% درصد انتخاب رشته نکردند! و از ۴۸ درصدی هم که انتخاب رشته کردند، درصد بالایی انصراف دادند. این روند کاهشیِ دانشجو را در آموزش ­عالی ایران، هنوز جدی نگرفته­‌ایم و دائم دنبال راه­‌حل­‌های مقطعی و شکلی بوده‌­ایم. برای مثال، بعضی از رشته‌­ها و گرایش­‌هایی در دوره کارشناسی ارشد، به دلایل زیادی از جمله نداشتن جذابیت برای دانشجویان، کهنه‌گی برنامه و محتوا و عدم نیاز بازارِ اشتغال به دانش­‌آموختگان آنها، کمتر قادر به جذب دانشجو بودند. ولی همان­ها با اندکی تغییر روبنایی و با نام جذاب دیگری، عرضه شدند. این رشته­‌ها یا گرایش­‌های به اصطلاح جدید، ممکن است برای چند دوره بتوانند دانشجو جذب کنند، اما به سرعت دچار رکود می­‌شوند، زیرا مشکل اساسی است و با پیرایش، حل نمی­‌شود.

این استاد آموزش ریاضی با بیان این که «تا حدود شش، هفت سال پیش، داشتن مدرک دانشگاهی یک امتیاز بود» می‌گوید: در صورتی که درحال حاضر، با عرض پوزش از تمام تحصیل­‌کردگان دانشگاهی، مدرک ارزش خود را از دست داده است. کارفرمایان از متقاضیان کار، مهارت‌هایی همچون دانستن زبان دوم، سهولت کار با تکنولوژی پیشرفته، روابط اجتماعی قوی، توانایی کار مشارکتی و گروهی و مهم­تر از همه، توانایی یادگیری را طلب می­‌کنند.

اهمیت توسعه تفکر انتقادی در دانشجویان
گویا با اشاره به اهمیت توسعه تفکر انتقادی در دانشجویان، خاطر نشان کرد که برای اشتغال، دانش­‌افزایی و ارتقای فردی یا جمعی و آموزش مهارت­‌های تفکر انتقادی، ضروری است. اینها مهارت­هایی است که اکثر دانشگاه‌­ها نسبت به ایجاد آنها در دانشجویان، خود را موظف نمی­‌دیدند. شاید هم تصور رایج این است که «هر کس علم آموخت، عالم هم می­‌شود که چنین نیست»! برای ایجاد تغییرات مناسب، لازم است که با نگاهی تحلیلی و عمیق، مسائل دانشگاه را بررسی کنیم تا بتوانیم قضاوت‌­های مبتنی بر شواهد مُتقن داشته باشیم و امکان تصمیم‌­گیری­‌های بهینه را در سطح کلان و خُرد، فراهم کنیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: دانشجویان به اندازه کافی انگیزه دارند که مهارت­‌های مختلف را بیاموزند. در شرایطی که این همه شوق برای یادگیری حوزه‌­های جدید وجود دارد و از سوی دیگر افراد ممکن است با تکنولوژی‌­های جدیدی همچون دیپ فیک (Deepfake) سردرگم شوند. باید کمک کنیم که درک مردم بالاتر رود. چگونگیِ گم‌نشدن در دنیای عجیبی که این تکنولوژی­‌های هوشمند ایجاد کرده­‌اند و تشخیص اطلاعات درست ارائه‌شده توسط آنها از آنچه که جعلی است، نیازمند مهارت­‌های تفکر انتقادی و بازتابی است و نمی‌­دانم که جای آنها در دانشگاه کجاست؟

فریادی که در آموزش مجازی بیشتر به گوش رسید
گویا تأکید کرد: رویکردهای آموزشیِ غیرتعاملی و منفعلانه که استاد یک طرفه تدریس کند، دانشجویان بدون مشارکت بشنوند و مطالب شنیده‌شده را در امتحان پس بدهند، خیلی وقت بود که به پایان رسیده بود و خوشبختانه، آموزش مجازی این پایان ناگفته را فریاد کرد!
وی با بیان این که «کرونا این فرصت را ایجاد کرد که بتوان با فاصله گرفتن از روزمرگی، از زاویه جدیدی به وضعیت دانشگاه نگاه کرد» می‌گوید: امیدوارم بیش از این فرصت­‌سوزی نکنیم و زودتر به خود بیاییم. دانشگاهها با روند کاهش مشتری مواجه شده‌­اند و این پدیده، جهانی است و بدترشدن شرایط اقتصادی، بر سرعت آن افزوده است. همچنین، افراد دلیلی نمی‌­بینند که حتماً دانشگاه بروند تا چیزی را که دوست دارند و به آن نیازمندند، یاد بگیرند زیرا با آموزش مجازی، بالقوه دانش یقینی و انواع مهارت­‌ها، با وسعت و سرعت بیشتری قابل دسترسی عموم است. یعنی تنها کسانی مشتریان اصلی دانشگاه­‌ها خواهند بود که واقعاً علاقه­‌مند به ادامه تحصیل، مستقل از امتیاز مدرک باشند.

شیوع کرونا دستاوردهای خوبی برای جامعه علمی داشته است
دکتر منصور واعظ‌پور، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز معتقد است، آموزش مجازی در برخی زمینه‌ها باعث ضعف دانشجویان شده است، اما در دروس تئوری مشکل چندانی وجود نداشته است. وی می‌گوید: آموزش‌ها با یکدیگر متفاوت است. مثلاً برخی از دروس دانشگاهی، آزمایشگاهی است. مسلم است دانشجویانی که قرار بوده در این دو ترم تحصیلی فارغ‌التحصیل شوند، چون مجبور بودند دروس آزمایشگاهی را به‌صورت مجازی بگذرانند، در این حوزه ضعیف‌تر هستند. اما برخی دروس تئوری است که به نظر من نمی‌توان گفت دانشجویان درحال حاضر در این دروس ضعیف‌تر از دانشجویانی هستند که قبلاً به‌صورت حضوری در کلاس‌ها حضور داشتند. طی فرآیند تدریس، زبان بدن نیز مهم است و این، انکارنشدنی است؛ با همه اینها نمی‌توان گفت آموزش مجازی به کل آموزش ضربه زده است.

این استاد دانشگاه با بیان این که مشکلاتی در ارزشیابی دانشجویان وجود داشته است، می‌گوید: متأسفانه افراد سودجویی در این زمینه وارد می‌شوند و گروه‌هایی در فضای مجازی تشکیل می‌دهند که به جای دانشجویان امتحان دهند.به باور رئیس سابق انجمن ریاضی، به طور کلی، شیوع کرونا دستاوردهای خوبی برای جامعه علمی ما داشته است. وی می‌گوید: در گذشته، سمینارها و کنفرانس‌هایی که برگزار می‌کردیم، صرفاً می‌توانستیم چند استاد معدود خارجی را برای سخنرانی دعوت کنیم. به دلیل دشواری‌های رفت وآمد، معمولاً دعوت ما را قبول نمی‌کردند، اما الان که برگزاری سمینارها و گردهمایی‌ها مجازی شده است، سخنرانان بسیار خوبی از سراسر جهان داریم.

واعظ‌پور ادامه می‌دهد: اول تا دهم آبان دهه ریاضیات است. هر ساله صرفاً دانشگاه‌های معدودی برای برگزاری سخنرانی فعالیت داشتند، اما اکنون برنامه‌های بسیار زیادی از سوی دانشگاه‌های مختلف سراسر کشور برگزار می‌شود. هر دانشگاهی از هر استادی که برای سخنرانی درخواست می‌کند، استاد به‌راحتی قبول می‌کند. مطمئناً از این ویژگی می‌توان در دوران پس از کرونا نیز استفاده کرد.از این استاد دانشگاه درباره مشاهدات وی در خصوص عدالت آموزشی و دسترسی دانشجویان به گوشی‌های هوشمند یا لپ‌تاپ پرسیدیم و پاسخ داد: در دانشگاه صنعتی امیرکبیر دانشجویی نداشتیم که مشکلی در دسترسی به ابزارهای هوشمند برای حضور در کلاس‌های مجازی را داشته باشد.

تنها هدف دانشگاه، آموزش نیست
واعظ‌پور با اشاره به تأثیرات فرهنگی شیوع کرونا بر آموزش عالی گفت: تنها هدف دانشگاه، آموزش نیست. در گذشته، دانشجویان با یکدیگر مراودات علمی و فرهنگی داشتند. محیط دانشگاه در رشد شخصیت مهم است؛ اما اینطور نیست که بگوییم مجازی‌شدن آموزش اثر وحشتناکی بر شرایط فرهنگی می‌گذارد، چون برخی از دانشجویان آموزش حضوری را هم پیش از این تجربه کرده بودند. امیدواریم دانشجویانی که ورودی ۹۹ به بعد هستند و هنوز کلاس‌ها را به صورت حضوری تجربه نکردند، به‌زودی و با بازگشایی دانشگاه‌ها به دانشگاه بیایند.
شیوع کرونا دیر یا زود متوقف می‌شود و آن چه باقی می‌ماند، تأثیرات این همه‌گیری بر ابعاد مختلف جامعه است. آموزش عالی در سراسر دنیا نیز از ترکش‌های شیوع کرونا بی‌نصیب نمانده است. تغییر بستر آموزش، زندگیِ تحصیلی و روندِ یادگیری بسیاری از دانشجویان را متحول کرده است. بی‌توجهی سیاست‌گذاران آموزش عالی به این تغییرات می‌تواند اثرات سویی همچون بی‌انگیزگی دانشجویان و مهاجرت آنان را در پی داشته باشد؛ بنابراین تغییر نوع نگاه به آموزش عالی می‌تواند از ابتدایی‌ترین گام‌های لازم برای متحول کردن این عرصه به شمار رود.