اسلام را تحمیل کنید مردم علیهتان طغیان خواهند کرد
اخیر رئیس دانشگاه تهران به قم رفته و از آخوندهای حوزهٔ قم خواسته در دانشگاه دفتر بزنند. البته این موضوع جدید نیست و مربوط می شود به انقلاب فرهنگی شکست خورده خمینی تحت عنوان وحدت حوزه و دانشگاه. موضوع وحدت حوزه و دانشگاه چهل سال در نظام سابقه دارد و میلیاردها بابت آن هزینه کردهاند.
روزنامه همدلی با طرح این سؤال در سرمقالهاش که آیا «وظیفه دانشگاه معنویت افزایی است؟»، شکست پروژههای حوزه کردن دانشگاهها را گوشزد کرده و نوشته است: آیا پس از انقلاب فرهنگی و در طول ۴۱سال گذشته، جز این هدف، در برنامه سیاستگذاران آموزش عالی، هدف دیگری بوده است؟ آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی، در طول ۳۷سال گذشته و پس از چهار سال و نیم فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی، هدفی جز این داشته است؟ آیا دفاتر نمایندگی رهبری در دانشگاهها، جهاد دانشگاهی، بسیجهای دانشجویی و اساتید، انجمن های اسلامی دانشجویان و استادان و اخیراً معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها، هدفی جز این داشتهاند؟ قبل از هرگونه برنامه جدید در جهت تحول علوم انسانی یا معنویت افزایی در دانشگاهها، خوب است به این پرداخته شود که همه برنامههای ۴۱سال گذشته، چه خروجی داشتهاند.
روزنامه شرق هم در مطلبی با عنوان “چگونه میاندیشیم” خطاب به حوزهها از جمله نوشته است: پیشنهاد این است که خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینهسازی کنید برای رشد اسلام، ولی بر مردم هیچچیز را تحمیل نکنید. مسلمانبودن و مسلمانزیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید که اگر تحمیل کردید، آنها علیه این تحمیلتان طغیان خواهند کرد.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»