احمدینژاد در دیدار با جمعی از فعالین سیاسی و رسانه ای استان قم بطور غیر مستقیم به خامنه ای گفته: آقا! یه توک پا برو خیابون، ببین مردم چی میگن…موج مهاجرت به بچه دبیرستانیها و کاسب بازاری رسیده…
احمدینژاد گفت: نکند همان بلایی که قبلیها (حکومت پیش از انقلاب) دچار شدند، الان هم یک عده ای گرفتار آن شده باشند!؟ ارتباط با مردم قطع است. مردم قبل از انقلاب میگفتند ما به مقامات کشور دسترسی نداریم، کسی حرف مردم را گوش نمیدهد، جایی وجود ندارد که ما برویم مشکلمان را بیان کنیم و درد دل مردم را گوش کنند و اعتنا کنند تا دنبال برطرف کردن آن بروند. الان این سوال وجود دارد که آیا مردم به مقامات کشور دسترسی دارند؟ یعنی گوشها باز است؟ حرفها میرسد؟ کافی است آدم یک دور در خیابان و اجتماع بزند، به مترو، اتوبوس، تاکسی یا به یک مغازه برود. الان نظر و ارزیابی مردم خیلی صریح و روشن است.
وی گفت: قرار این بود که انقلاب بیاید مردم را از ضعف و استضعاف نجات بدهد و قدرتمند کند. گفتند انقلاب مستضعفین است. انقلاب مستضعفین برای این بود که از استضعاف دربیایند و قدرتمند شوند. آیا الان مردم ما قدرتمند هستند؟ انگار نه انگار که قرار بود ملت تصمیم گیر باشد! یک عده تصمیم گیر شدهاند و میگویند هر چه ما گفتیم، همین باید بشود و اگر کسی اعتراض کرد یا ضدانقلاب است یا خائن و آمریکایی است و یا وابسته به فلان جاست! یک ملت که نمیتواند وابسته باشد!
احمدی نژاد گفت: یک خبری را از یک گوشه از دنیا درمی آوردند که همه جای دنیا، بدتر از اینجاست! تا کجا میخواهیم برویم؟ بالاخره یک برش از 43 سال پیش و یک برش از امروز بزنیم. مردم میگویند چطور اگر حکومت شاه یک قرارداد پنهانی میبست، بد بود ولی ما ببندیم خوب است؟ اگر پنهانی بستن بد است، هر کس که ببندد بد است، چه دوست ما ببندد و چه دشمن ما ببندد. خودشان میگویند ما قدرتمندترین کشور عالم هستیم! ما که از خدا میخواهیم ولی مگر قدرتمندی به گفتن است یا اینکه باید در عمل یک چیزی اتفاق افتاده باشد و دیده شود؟ یعنی وقتی ما میگوییم مقتدرترین، باید تک تک ایرانیها یا قریب به اتفاق آنها احساس عزت کنند که در ایران زندگی میکنند. آقا موج مهاجرت راه افتاده است. به بچه دبیرستانیها و کاسب بازاری رسیده است. این نباید یک عده را بیدار کند که یک جایی ریل را عوض کرده ایم و همین طور داریم گاز میدهیم و میرویم!؟