اضافه شدن کارت نان به دغدغه اکثریت مردم….نگرانیهای مردم بابت کارت نان
«ایلنا نوشت: نان قوت غالب بیش از نیمی از جمعیت کشور است»؛ در روزگارانی نه چندان دور، مردم ایران اگر نگوییم همهی غذاها بلکه سهم قابل توجهی از آنها را با برنج مصرف میکردند اما گرانی سرسامآور برنج (نمونههای باکیفیت برنج ایرانی در ماه اخیر به کیلویی ۷۰ هزار تومان رسیده)، «نان» را به گزینهی در دسترس برای قوت لایموتِ کارگران و بازنشستگان حداقلبگیر، غیررسمیکاران و جمعیت انبوه زیر خط فقر بدل کرده است.
بست و یکم دیماه، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: جزئیات کارت نان در دولت در حال بررسی است و هنوز نهایی نشده. اما پیشنهاد اولیه این است که ارز ترجیحی نان حذف شود و دولت به مردم کارت مخصوص خرید نان بدهد.
اما این طرح، سوالات و ابهاماتی به وجود میآورد؛ اینکه آیا قرار است نان نیز مانند بنزین سهمیهبندی و دونرخی شود و بعد در بازار به دو قیمت یافت شود؛ آیا قرار است کوپنهای نان دست به دست بچرخد و عدهای با فروش آن سود هنگفت به جیب بزنند!
از همه مهمتر، گیریم که بعد از حذف ارز دولتی، نان را کوپنی کردند و مانع از افزایش قیمت آن برای بخشی از مصرفکنندگان (تجربهی تاریخی نشان داده که یارانههای دولت نصیب همهی افراد واجد شرایط نمیشود و همیشه فقط بخشی از جامعهی هدف را دربرمیگیرد) شدند، برای سایر کالاها که احتمالا با آزادسازی گران میشوند، چه میتوان کرد؛
برای مرغ و تخم مرغ و سبزیجات و دارو و …؟ اگر این طرح قرار باشد به اجرا دربیاید، نگرانیهایی برای جامعهی محذوفان طرح به وجود میآید؛ قشرهایی متعلق به دهکهای فرودست به دلایلی مثلاً داشتن خودرو یا آپارتمان مسکونی از لیست یارانهها خط میخورند؛ آیا حالا قرار است هزینههای گرانی نان بر دوش این خانوارها تحمیل شود؟
اما نگرانی بزرگتر، بابت جامعه هدفِ زیر خط فقری است که فاقد شناسنامه و کد ملی هستند؛ این گروهها علیالقاعده نمیتوانند از کارت نانِ پیشنهادیِ سازمان برنامه منتفع شوند؛ زهره صیادی (فعال صنفی حقوق بیشناسنامهها) در این رابطه میگوید: بیشناسنامهها در کشور کم نیستند؛ جمعیت واقعی آنها حداقل ۵ برابر جمعیت اعلامی و رسمی است؛ بیشناسنامهها همگی زیر خط فقر مطلق هستند و غذای اصلی آنها نان است؛ گاهاً نان خالی و در بهترین حالت، نان و پنیر یا نان و تخم مرغ؛ حالا اگر قرار باشد به مردم کارت نان بدهند، این افراد همان نان خالی هم گیرشان نخواهد آمد.
به همین دلیل است که حساسیت عمومی روی این کالای اساسی به مراتب بالاست و دقیقاً به همین علت است که در چند روز سپری شده از رونماییِ طرحِ «کارت نان»، تعدادی از کارگران و بازنشستگان نسبت به این طرح ابراز نگرانی کرده و خواستار توقف آن شدهاند؛
یک بازنشستهی حداقلبگیر در این رابطه میگوید: این طرح آدم را یاد جیرهبندی نان در زمان جنگ جهانی اول یا کم شدن نان بعد از اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم میاندازد؛ آیا سیاست «جیرهی نان» قطعی است؟