دوختن لب ها و اعتصاب زندانی سنی مذهب در رجایی شهر
خبرگزاری هرانا – ارکان پالانی جاف، زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به مخالفت چندین باره با اعزام به مرخصی، با دوختن لبها دست به اعتصاب زد. این زندانی بیش از ۴ سال از دوران محکومیت ۷ ساله خود را، بدون مرخصی در این زندان سپری کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ارکان پالانی جاف زندانی سنی مذهب با دوختن لب هایش دست به اعتصاب زده است.
این اقدام اعتراضی آقای پالانی جاف، در اعتراض به مخالفت چندین باره با اعزام به مرخصی صورت گرفته است.
این زندانی سنی مذهب در بخشی از یادداشتی که به دست هرانا رسیده، با اشاره به اینکه بیش از ۴ سال از محکومیت خود را گذرانده و بارها با درخواست اعزام به مرخصی وی مخالفت شده می گوید که خانواده او چندین بار بابت مشکلات پزشکی و درخواست مرخصی و همچنین رسیدگی به پرونده به دادسرای اوین و مسئولان مراجعه کرده و بارها با بی احترامی و تمسخر روبرو شده و پاسخی به آنها داده نشده است.
وی روز شنبه ۲۷ آذرماه نیز در اعتراض به مخالفت با اعزام به مرخصی دست به اعتصاب غذا زد و پس از مدتی به اعتصاب خود پایان داده بود.
آقای پالانی جاف در سال ۱۳۹۵ بازداشت و توسط دادگاه انقلاب به اتهام همکاری با داعش به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد. این امر در حالی است که به گفته یک منبع مطلع نیروهای امنیتی قصد بازداشت برادر وی را داشتهاند اما علیرغم عدم همکاری آقای پالانی با داعش، وی را بازداشت و به حبس محکوم کردهاند.
ارکان پالانی جاف، ۲۸ ساله اهل شهرستان سرپل ذهاب است که هم اکنون در سالن ۱۱ زندان رجایی شهر کرج در حال تحمل حبس است.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»