تبعید به زندان رجايی شهر؛ مجازات خانواده زندانی سیاسی
احمد زیدآبادی در یادداشتی نوشت: طبق گزارشها، کیوان صمیمی را از زندان اوین به زندان رجاییشهر کرج تبعید کردهاند.
مهندس صمیمی که دو برادرش در پیش و پس از انقلاب اعدام شدهاند، سابقهای طولانی در تحمل حبس در هر دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی دارد.
او نزدیک به تمامِ مدت حبس پیشین خود را در زندان رجاییشهر گذرانده و بنابراین، با شرایط آن زندان آشناست. شاید برای فردِ زندانی، شرایط زندان اوین با زندان رجای شهر در صورت تفکیک زندانیان سیاسی، تفاوت چشمگیری نداشته باشد، اما برای خانوادهها داستان کاملاً فرق میکند.
برای خانوادهای که در تهران زندگی میکند، ملاقات هفتگی با زندانی خود در زندان اوین هرچند هم که رنجآور باشد، اما رنج و زحمت آن قابل مقایسه با ملاقات در زندان رجاییشهر نیست.
با توجه به حجم ترافیکِ سرسامآور و همیشگی در بزرگراههای بین تهران و کرج و بخصوص در مسیرهای منتهی به زندان رجاییشهر، یک ملاقات هفتگی ساده، در واقع سفری بسیار وقتگیر و کلافهکننده است به طوری که وقتی اعضای خانواده به سالن ملاقات میرسند از شدت خستگی دیگر رمقی برایشان باقی نمانده است. علاه بر این، خانوادهها برای رسیدن به سالن ملاقات زندان رجاییشهر باید از تونلِ زیرزمینیِ طولانی و رعبانگیزی عبور کنند که این خود، افزون بر ایجاد خستگی مضاعف، بر روحیهشان اثری بسیار منفی میگذارد.
با این وضع، تبعید زندانیان ساکن تهران به کرج در درجۀ نخست، مجازات و کیفر خانوادههای آنهاست یعنی شهروندانی که حتی از نظر حکومت نیز گناه و تقصیری متوجه آنها نیست.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»