مجید محمدی/اندیپندنت فارسی
شعارهای انقلابی اسلامگرایان که در عالم واقع تبخیر یا به ضدخودی تبدیل شد
یکی از مسیرهای معقول و موثر برای شناخت انقلابها و حکومتهای مدعی انقلابی بودن رجوع به شعارها و وعدههای آنها است. برای ارزیابی نتایج انقلابها میتوان پیگیری کرد که در عالم واقع چه بر سر این شعارها و وعدهها آمده است. اینجا است که میتوان دید یک ملت چه هزینههایی پرداخته است و خواهد پرداخت تا بیاساس و مهمل و مخاطرهانگیز بودن این شعارها را دریابد.
جامعه بی طبقه توحیدی
انقلابیون مذهبی در برابر شعار مد روز «جامعه بی طبقه» کمونیستها، شعار «جامعه بی طبقه توحیدی» را سر دادند؛ در حالی که در شریعت و تاریخ اسلام چنین باوری وجود ندارد. ۴۳ سال بعد، شکاف طبقاتی در ایران به حدی رسیده است که به قول مدیرعامل شرکت تولید، انتقال و توزیع برق ایران، از مجموع چهار میلیون مشترک خانگی در تهران، ۴۰۰ هزار مشترک ۲۰ تا ۳۰ برابر حدمجاز برق مصرف کردهاند. (ایرنا- ۳۰ شهریور ۱۴۰۰)
مصرف برق شاخص بسیار خوبی برای سنجش میزان امکانات و رفاه یک خانوار است. اینها همان یک درصد جامعهاند که گرانترین منازل، لوکسترین اتومبیلها و پرهزینهترین زندگیها را دارند. بدون تردید در ۴۳ سال اخیر، اکثر این جمعیت جزو قشر حاکم جمهوری اسلامی بودهاند. آنها برای رفع شکاف طبقاتی، قدرت مطلق و پاسخناپذیری و نظارتناپذیری را طلب کردند که به آنها داده شد تا یکی از فاسدترین رژیمهای سیاسی در تاریخ ایران و جهان را رقم بزنند.
نه شرقی، نه غربی
این شعار در دوران خمینی نخست به «نه غربی» تبدیل شد؛ چون روابط میان جمهوری اسلامی ایران و دولت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی همیشه دوستانه بود. در دوران خامنهای، «نه شرقی» به نگاه به شرق تبدیل شد؛ تا حدی که ایران با چین و روسیه پیمانهای همکاری ۲۵ و ۲۰ ساله منعقد کرد، در رژیم دریای خزر ترتیبات موردنظر روسیه را پذیرفت و برای پذیرش در پیمان شانگهای، خود را به یکی از اقمار چین و روسیه تبدیل کرد.
جمهوری اسلامی ایران حاکمیت بر منابع کشور را نیز به روسیه سپرده است. بنا به گفته اردشیر دادرس، رئیس انجمن صنفی سیانجی، «طبق توافق قبلی با روسیه، ایران حق ندارد از هشت حلقه چاه بزرگ گازی در دریای خزر که در محدوده آبی ایران است، برداشت کند… طبق معاهده و توافق ایران و روسیه، تا زمانی که تراز گاز ایران مثبت و تولید به نسبت مصرف داخلی جوابگو است، ما حق نداریم منابع گازی دریای خزر را استخراج کنیم… بنابراین ما فعلا نباید به منابع گازی دریای خزر فکر کنیم… روسیه ۱۸.۱ درصد از ذخایر گاز دنیا را دارد و این رقم در مورد ایران ۱۷.۹ درصد است؛ چنانچه از خزر برداشت داشته باشیم، این رقم به ۱۸.۲ درصد میرسد و در مقام بالاتری از روسیه قرار میگیریم که بر اساس توافقهایی که قبلا با این کشور صورت گرفته است، نباید چنین شود تا روسیه همچنان در صدر باشد.» (تابناک- ۱۰ آبان ۱۴۰۰)
البته این نگاه به شرق برای کشور است و نه برای قشر حاکم. نگاه قشر حاکم به غرب است؛ به محل به دنیا آوردن فرزندانشان، محل خرید و گذراندن تعطیلات، خرید خانه، سرمایهگذاری و فرستادن فرزندانشان برای تحصیل و بعد هم مهاجرت پس از اتمام دوره مسئولیت. مساجد و مراسم دینی شیعه در کشورهای غربی را همین نیروهای ضدامپریالیسم غربی پر میکنند. ضدامپریالیست بودن در جمهوری اسلامی ایران به یک صنعت بسیار پررونق تبدیل شد.
جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است
تجربه ۴۳ ساله جمهوری اسلامی ایران خلاف شعار خیالی بالا است. در جمهوری اسلامی ایران، عدل و داد عبارت بوده است از اعدام (بالاترین رتبهها در مقایسه با دیگر کشورها)، شکنجه (تحت عنوان تعزیرات)، کُشتن یا خودکُشاندن زندانیان، کشتارجمعی زندانیان، ترور مخالفان در داخل و خارج، بازرسی بدنی و خودرو میلیونها نفر در سال بدون ارتکاب جرم، غیب شدن مخالفان در خیابان، تیراندازی بسیجیان و لباس شخصیها به مردم در خیابان، دست باز مقامها در فساد و امتیازجویی، نظام طبقاتی و محفلسالارانه در محاکمه و مجازات و فساد قضات و دادستانها. قوانین و مقررات در جمهوری اسلامی ایران نه تنها غیرعادلانهاند بلکه در اجرا نیز همه را در برنمیگیرند.
بنا بر یک گزارش وزارت خارجه آمریکا، جمهوری اسلامی به نقش داشتن در ۳۶۰ ترور در ۴۰ کشور جهان متهم شده است. بنا به گزارش دیگری از بنیاد برومند، جمهوری اسلامی ۵۴۰ ایرانی را در خارج کشور ربوده یا کشته است. بنا به گزارش سازمان عدالت برای ایران، در یک دهه (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸) دستکم ۸۶۰ مورد «اعتراف اجباری» و «محتوای افتراآمیز» علیه شهروندان منتشر شده و تلویزیون حکومتی ایران در این ۱۰ سال، اعترافهای اجباری بیش از ۳۵۵ نفر را پخش کرده است.
مولا ویلا نداشت
انقلابیون مذهبی برای جذب اقشار محروم در دوران پهلوی و آنهایی که یک دهه بعد از انقلاب آرزوی ویلا در شمال ایران را داشتند اما نمیتوانستند این آرزو را تحقق بخشند، شعار «مولا ویلا نداشت» سر میدادند تا فقرا را پشت سر خود بسیج کنند. پس از ۴۳ سال، این شعار به سخنی یاوه و مضحک تبدیل شده است. امروز کسی از میان مقامهای جمهوری اسلامی نیست که در شمال ایران ویلا نداشته باشد.
روند ویلاسازی و خرید ویلا پس از جنگ ایران و عراق آغاز و در دوران احمدینژاد تشدید شد. در این روند، ۳۳ درصد مراتع و جنگلهای استانهای شمالی طی ۲۵ سال به خانه و ویلا تبدیل شدند (فرهیختگان- ۲۲ شهریور ۱۴۰۰). در نتیجه عطش قشر حاکم -که منابع کشور را نیز در اختیار دارد- برای داشتن ویلا، ۲۰ درصد از کل بنگاههای معاملات املاک ایران که چیزی حدود ۳۰ هزار مورد است، در سه استان گلستان، مازندران و گیلان قرار دارند.
مرگ بر آمریکا و اسرائیل
نه تنها قبل از تاسیس نظام بلکه ۴۳ سال بعد از تاسیس آن هم اسلامگرایان شیعه همچنان نابودی آمریکا و اسرائیل را خواهاناند اما این خواسته آنها محقق نشده است. در سال ۱۳۹۴، خامنهای نابودی اسرائیل در ۲۵ سال آینده را پیامبرگونه پیشگویی کرد. دستگاه تبلیغاتی «نظام» در مورد آمریکا هم مدام از قول کارشناسان مارکسیست و کمونیست و آنارشیست اروپایی و آمریکایی تجزیه و فروپاشی آمریکا را نوید میدهد. این مقامها حتی برای یهودیان اسرائیل جا و مکانهایی روی کره زمین تعیین کردهاند تا به تمایل به کشتن میلیونها یهودی در یک جنگ منطقهای متهم نشوند. نتیجه این آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی، هزاران میلیار دلار خسارت ناشی از فرصتسوزی به دلیل تحریمها و دهها میلیارد دلار هزینه برای حماس و حزبالله و جهاد اسلامی بوده است.
آمریکا یک کشور قدرتمند بوده و خواهد بود و حتی اگر قدرتهای دیگر بتوانند در برخی زمینهها با آن رقابت کنند، این موضوع از قدرت این کشور نخواهد کاست. قدرت ایالات متحده در اقتصاد و فناوری آن است و نه در تبلیغات سیاسیاش. اسرائیل نیز در این چهار دهه، نه تنها ضعیفتر نشده، بلکه در منطقه، قدرت بیشتری کسب کرده است و مدام بر تعداد کشورهای عربی که آن را به رسمیت شناختهاند و با آن کار میکنند، افزوده میشود.
همراهان جمهوری اسلامی ایران برای نابودی آمریکا تنها القاعده و داعش و همراهانش برای نابودی اسرائیل گروههای حماس، جهاد اسلامی و حزبالله لبناناند. این گونه ائتلافها ظرفیت نابودی یک ابرقدرت یا دولت اسرائیل مجهز به بمب اتم را ندارند.
از مقامها میتوان پرسید که چرا این نوید پیامبرانه نابودی اسرائیل طی ۲۵ سال را در سال ۱۳۵۷ یا ۱۳۶۷ یا حتی ۱۳۷۷ و ۱۳۸۷ ندادهاند؟ آیا میتوان سیاست خارجی یک کشور را بر اساس پیشگوییهای پیامبروار تنظیم کرد؟ آیا بدون پرتاب چندین بمب اتمی میتوان یک کشور را نابود کرد؟ آیا اسرائیل حق دفاع ندارد و نباید همین رفتار را با ایران داشته باشد؟
خودکفایی
وابستگی ایران به واردات در طی دوران جمهوری اسلامی نه تنها کاهش نیافت بلکه بیشتر شد. یک مورد که بسیار بر آن تاکید میشود، محصولات کشاورزی است. مقامهای جمهوری اسلامی ایران بعضی سالها، خودکفایی در تولید برخی اقلام مثل گندم را اعلام کردند. بنا گفته رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق تهران، «تراز تجاری محصولات کشاورزی و صنایع غذایی در این دوره [۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹] به لحاظ ارزشی از منفی ۲.۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۵ به ۴.۷ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹… و ارزش واردات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی هم از ۸.۶ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۵ به حدود ۱۰.۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ رسیده است.» (ایسنا ۸ آذر ۱۴۰۰)
نتیجه شش شعار فوق و پیگیری آنها در ۴۳ سال گذشته، جز فلاکت و بدبختی بیشتر ایرانیان چیزی نبوده است. برای مقایسه میتوانید ملتهایی را که این شعارها را در مقام قدرت ننشاندند و با ایران سال ۵۷ مشترکات زیادی داشتهاند (ترکیه، کره جنوبی، امارات)، با وضعیت امروز مردم ایران مقایسه کنید.