عدم واکنش سریع و چشمگیر بازار نفت به خبرهای منتشر شده از «نهایی» بودن دور جدید مذاکرات هستهای نشان میدهد که بازار انتظار ندارد تولید و صادرات نفت ایران حتی با لغو تحریمها، به سرعت افزایش یابد.
در دور قبلی رفع تحریمها نیز به رغم اینکه توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ حاصل و از ابتدای سال ۲۰۱۶ به اجرا گذاشته شد، تولید و صادرات نفت ایران طی یک بازه ۹ ماهه به سطح قبل از تحریمهای بینالمللی رسید.
ایران قبل از تحریمهای بینالمللی در سال ۲۰۱۱، روزانه ۲.۵ میلیون بشکه صادرات نفت داشت، اما این رقم در دوران تحریمهای قبلی به حدود یک میلیون بشکه رسید و نهایتا متوسط صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۶ حدود ۲ میلیون بشکه در روز شد و از سال ۲۰۱۷ به بعد بود که به سطح قبلی بازگشت.
نکته اینجاست که در دور قبلی تحریمها، صادرات نفت ایران کلا ممنوع نشده بود، بلکه مشتریان هر شش ماه یکبار مجبور بودند خرید نفت از ایران را کاهش دهند و بعد از لغو تحریمها نیز همین مشتریها به مرور زمان، خریدشان را افزایش دادند.
اما در دور جدید تحریمها، تنها مشتری نفتی ایران چین است.
بدین ترتیب تقریبا کل نفت ایران راهی چین میشود و احیای دوباره بازارهای نفتی ایران در هند، کره جنوبی، ژاپن، ترکیه، اروپا و آفریقا بسیار سختتر از تحریمهای بینالمللی قبلی خواهد بود.
بسیاری از کشورهای یاد شده، طبق روال بازار، ابتدای سال جاری میلادی، قراردادهای سالانه با تولیدکنندگان نفت امضا کردهاند.
میادین کهنه و افزایش تقاضای داخلی
نکته دیگر اینکه، بر اساس گزارشهای بینالمللی از جمله اداره اطلاعات انرژی آمریکا و حتی آمارهای وزارت نفت، ۸۰ درصد نفت تولیدی ایران از میادین کهنهایست که در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و سالانه ۸ تا ۱۲ درصد از تولید آنها کاسته میشود.
دقیقا معلوم نیست طی چند سال گذشته چه تمهیداتی برای حفظ ظرفیت تولید نفت ایران و نگهداشت آن در سطح ۳.۸ میلیون بشکه در روز انجام شده است. آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که کل سرمایهگذاری نفت و گاز جمهوری اسلامی در سالهای ۹۷ و ۹۸، بطور متوسط حدود ۳ میلیارد دلار در سال بوده که نصف سالهای ۹۵ و ۹۶ است. ذکر این نکته مهم است که این رقم در فاصله سالهای ۸۷ تا ۹۱ که هنوز تحریمهای بینالمللی علیه ایران وضع نشده بود، بطور متوسط حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال بود.
افت چشمگیر سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز نشان میدهد که احتمالا ایران در احیای سطح تولید نفت خود با مشکل مواجه شود، چرا که ایران همواره با توسعه میادین جدید، افت تولید میادین کهنه را جبران کرده است.
نکته دیگری که میتواند توجیهی برای عدم واکنش چشمگیر بازار نفت به احتمال لغو تحریمهای ایران باشد، این است که کشور با کسری شدید گاز در زمستانها مواجه است و مقادیر چشمگیری از محصولات نفتی مانند نفت کوره (مازوت)، گازوئیل، نفت سفید و گاز مایع که قبلا صادر میشد، برای جبران کسری گاز در کشور مصرف میشود.
آمارهای جدید شرکت ملی گاز ایران نشان میدهد، حتی با بهینهسازی انرژی، از سال ۱۴۰۲ تراز گازی کشور برای همه فصول منفی خواهد شد. اگر بهینهسازی نیز انجام نشود، اختلاف عرضه و تقاضا با شتاب بیشتری افزایش خواهد یافت و در ۱۰ سال آینده در حالی که نیاز داخلی گاز روزانه نزدیک ۱.۵ میلیارد متر مکعب است، تولید گاز حدود ۸۲۰ میلیون متر مکعب خواهد بود.
اگر ایران بخواهد با محصولات نفتی کسری گاز را جبران کند، کل نفت تولیدی کشور کفاف جبران این میزان از کسری را نخواهد کرد.
به همین خاطر است که مقامات ایران مکررا گفتهاند که اگر سرمایهگذاریهای نفت و گاز، همچنین پروژههای بهینهسازی انرژی انجام نشود، کشور در سالهای آینده به «واردکننده نفت و گاز» تبدیل خواهد شد.
ایران علاوه بر نفت خام و میعانات گازی، طی سالهای گذشته روزانه نیم میلیون بشکه صادرات محصولات نفتی داشته؛ اما کسری گاز باعث خواهد شد ایران مجبور به قطع صادرات محصولات نفتی و حتی واردات آن برای جبران کسری گاز کشور شود.
جواد اوجی وزیر نفت ایران نیز روز دوشنبه ۱۸ بهمنماه اعلام کرد: «بنابر برنامه ششم توسعه، قرار بود تولید گاز کشور به ۱.۲۵ میلیارد متر مکعب در روز برسد ولی به دلیل عدم سرمایهگذاری تولید فعلی روزانه ۸۶۰ میلیون متر مکعب است.»
وی نیز هشدار داد که اگر حوزه نفت و گاز کشور توسعه نیابد، کشور در آینده به واردکننده این محصولات تبدیل خواهد شد.
نکته تاسفانگیز اینکه حتی با وجود سرمایه، شرکتهای روسی و چینی قادر به جلوگیری از افت تولید گاز ایران نیستند. بیش از ۷۰ درصد گاز ایران از میدان پارس جنوبی تامین میشود که از سال ۱۴۰۲ وارد نیمه دوم عمر خود میشود و هر سال حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب از تولید گاز خود را از دست میدهد. برای جلوگیری از افت تولید، باید سکوهای ۱۵۰۰ تنی فعلی با سکوهای ۲۰ هزار تنی با کمپرسورهای عظیم تعویض شود که تکنولوژی ساخت آن تنها در دست چند شرک انگشتشمار غربی است؛ کما اینکه قطر، شریک ایران در پارس جنوبی نیز سالها پیش توسط همین شرکتهای غربی جلو افت تولید گاز خود را گرفته بود.
هنوز معلوم نیست آیا شرکتهای غربی به رغم لغو تحریمها آماده بازگشت به ایران خواهند بود یا نه؛ اما شرکت توتال که برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی و راهاندازی اولین سکوی ۲۰ هزار تنی قرارداد با ایران امضا کرده بود، بعد از تحریمهای آمریکا این پروژه ۵ میلیارد دلاری را ترک کرد و ۴۵ میلیون دلار هزینهای که طی چند ماه در این پروژه انجام داده بود، از دست داد.
* مطالب منتشر شده در صفحه “دیدگاه” الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.