در وضعیت تازهای که پس از جنگ اوکراین پیش آمده سرنوشت و آینده هزاران پناهجوی غیراوکراینی که امروز در دریای اژه و مدیترانه، بین اروپا و آفریقا گرفتارند در غباری غلیظ از ابهام فرورفته است. همزمان روزانه دهها نفر قربانی حوادث دریایی و قاچاق انسان در مرزهای جنوبی و جنوبشرقی اروپا میشوند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در یونان و دریای اژه، تمامی ابزار و پدافندها برای جلوگیری از ورود پناهجویان و آوارگان به اروپا به کار گرفته شدهاند و بازار قاچاقچیان انسان که همدستانی نیز در نهادهای انتظامی و اداری دارند، رونق بیشتری گرفته است. هزاران پناهجو در پشت مرزهای اروپا، سردرگم و منتظرند.
آمار و ارقام نشان بر آن دارد که سیاست دوگانه و فراموش کردن پناهجویان در کشورهای مرزی اروپا، تا حدودی پاسخ داده است. دور زدن دریاها و بجان خریدن خطرات بخشی از این سیاست است. در یونان و بویژه در جزایر هم مرز با ترکیه “ساموس” و تا حدودی “لسبوس”، زندگی بر پناهجویان روزبهروز تنگ و سخت شده است. اقامتگاههای پناهجویان به چیزی شبیه زندانهای بسته تبدیل شدهاند. بهصورت خزنده و سراسری، عملا سیاست کمپهای بسته، جدا از تعداد پناهجویان، به اجرا در آمده است. کمپ بسته عبارت از این است که کنترل شدید امنیتی با دستگاه فوق مدرن ورود و خروج و چگونگی حضور و یا عدم حضور پناهجویان در کمپ را شامل میشود. هدف کنترل پناهجویان و جلوگیری از ورود نیروهای مدافع حقوق پناهندگان در این کمپها و غیره است.
کمپهای “بسته”
برای مثال دولت یونان یک مرکز موسوم به “کمپ بسته با دسترسی کنترل شده” را در جزیره ساموس برای اسکان ۳ هزار مهاجر تاسیس کرده است. اردوگاه پناهندگان با سیم خاردار محصور شده و مجهز به دوربینهای نظارتی، اسکنرهای اشعه ایکس و مغناطیسی است. همچنین دارای یک بازداشتگاه است و فقط با کارتهای الکترونیکی قابل دسترسی است.
کمپ مالاکاسا ۲ کمپ بسته برای پناهجویانی است که در معرض خطر اخراج قرار دارند.
در کمپ “الناس” در آتن که قبلا بیش از ۳ هزار پناهجو را در خود جای داده بود و محل دادوستد و رفتوآمد پناهجویان بود، با سیاست درهای بسته و کنترل شدید پناهجویان، عملا به صورت زندان درآمده است. تعداد زیادی از آنان به مکانهای دیگر انتقال داده شدهاند و اکنون حدود هزار پناهجو عمدتا از آفریقا در این کمپ مستقرند.
پناهجویان برای امرار معاش روزانه در سطح شهر مشغول جمعآوری کارتن و کاغذ برای فروش هستند. اما با سیاست جدید درهای بسته، از ورود واگنهای آنها به کمپ جلوگیری میشود و پناهجویان به اجبار و با پذیرش ریسک، جلو در ورودی و اطراف کمپ پسماندهای جمعآوری شده را برای فروش نگهداری میکنند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
اکثرا این پناهجویان جواب قبولی گرفتهاند ولی دریافت کارت و مدارک لازم برای یک روند حقوقی طبق کنوانسیون ژنو، به شدت دچار کندی است و گاه با وقفه طولانیمدت مواجه میشود. اکثر پناهجويان علیرغم بعضی از تسهیلات جدید منجمله اجازه کار و گرفتن گواهینامه رانندگی، تمایلی به ماندن در یونان را ندارند.
روزانه صدها نفر از آنها در پارک پیروزی ویکتوریا حضور پیدا میکنند و به خرید و فروش و مشاوره و… میپردازند. قاچاقچیان هم در زمینههای مختلف فعالاند. بخش عمده این پناهجویان جوان و بدون هر گونه امکانات هستند که برخی به کارهای خلاف و غیرقانونی و خشونتبار رومیآورند.
“فاروغ” پناهجوی همجنسگرا و گوشهگیر با دستان لرزان میگوید که اینجا برایش زندگی بسیار سخت است. تا کنون چندین بار به او تجاوز شده است، اما نتوانسته برای دفاع از حقوقش هیچ اقدام قانونی انجام دهد و اکنون به اجبار به تنفروشی وادار شده است.
زنان و کودکان در کنار پارک مشغول به گپ زدن هستند. کودکان با سر و صدا مشغول بازیاند و این تصویری روزانه زندگی پناهجویان در این پارک است. سوال کردم که آیا مددکار اجتماعی به آن سر میزند و کار میدانی انجام میپذیرد، جواب در مجموع منفی بود. به گفته پناهجویا هر از گاهی نهادها کمکی میکنند و گاهی هم مواد غذایی از طرف سازمانهای طرفدار پذیرش پناهجویان در اختیار آنها قرار میگیرد.
این وضعیت شهر آتن است که سیاستمداران یونان و اروپا بهخوبی با آن آشنایند. طبق آمار اداره مهاجرت یونان، نزدیک به ۴۰ هزار پناهجو از کشورهای مختلف و نزدیک به ۲۷هزار پناهجوی اوکراینی در یونان هستند. کمپ موریا که روزگاری ۲۲۰۰۰پناهجو در آن مستقر بودند، پس از آتشسوزی مجددا در کنار دریا برپا شده و امروز تنها ۱۰۰۰ پناهجو در آن زندگی میکنند. اکثرا جواب قبولی گرفتهاند و جزیره را ترک کردهاند و عمدتا به آتن رفتهاند تا از آنجا به کشورهای دیگر اروپا از جمله آلمان انتقال یابند.
از زمان به کارگیری اردوگاه موریا این کمترین تعداد پناهجویان در این اردوگاه است. اگر بپذیریم که یک سوم پناهجویان از طریق یونان و بهویژه دریای اژه، سپس از راه بالکان به سمت اروپای شمالی حرکت میکنند، آنگاه جزایر یونانی ساموس و خیوس و لسبوس برای هر دو طرف بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
فعلا به علت کاهش اعداد پناهجویان و کنترل آبهای دریای اژه و وجود کارمندان دولتی و اداره مهاجرت، جواب قبولی و رد پناهجویان سرعت یافته است. اشخاصی که پذیرش اروپا را دریافت میکنند بلافاصله جزیره را ترک میکنند.
بلاتکلیفی پناهجویان
پروژه جدید اتحادیه اروپا مبنی برای تقسیم پناهجویان، به عبارتی پذیرش آنان در کشورهای اروپایی که از طریق مرزهای دریای وارد میشوند، اگر اجرایی شود باعث رسیدگی سریعتر به وضعیت پناهجویان و به تقسیم آنان منجر خواهد شد. اما آنان که به شهرهای بزرگ وارد میشوند، شرایط دیگری را در پیش رو دارند. اینان سرنوشتی بسیار نامعلوم پیدا کرده و اکثرشان بدون برنامه، وارد گروههای به قول جوانان افغانستانی “گپها و محفلهای دورهمی” میشوند. اکثر این جوانان که آینده بدون دورنمایی از زندگی عادی در پیش رو دارند پناهجویان افغانستانی که اغلب از اقلیت هزاره هستند در کشورشان تحت فشار و تعقیب طالبان قرار دادند.
سیاست کمپهای بسته که یکسال است در دستور مقامات یونانی قرار دارد و بهطور خزنده در حال اجرا است و جدا از تعداد پناهجویان ساکن در کمپها، اجرا میگردد. کنترل رفتوآمد و کنترل سازمانهای کمکرسان و طرفدار پناهجویان، بخشی از این سیاست است. اعمال این سیاست با همکاری مالی و سیاسی اتحادیه اروپا انجام میگیرد.
سیاست دوگانه و در مواردی چندگانهی اروپا در پذیرش پناهجویان، باعث گردیده که احزاب و نیروهای دستراستی با صراحت و گستاخی بیشتر خواستار سیاستهای سختگیرانه در برابر پناهجویان شوند و در کشورهایی مانند مجارستان این سیاستها را به اجرا بگذارند.
پذیرش پناهجویان اوکراینی و تسهیلاتی که برای آنها به وجود آمده به هیچوجه قابلقیاس با سیاست اتحادیه اروپا در برابر دیگر پناهجویان نیست. در حالی که بر اساس قانون و موازین بینالمللی پذیرش پناهجو باید یکسان باشد اما متاسفانه چنین نیست و در پراتیک روزمره عکس آن عمل میشود.
سیاست برگرداندن (پوشبک) خود را در برخورد خشن مرزبانان، ایجاد موانع ورود و زدن توپهای صدادار و موانع و ترفندهای دیگر در دریای اژه به نمایش میگذارد. اینها همه تصویری دیگر و متفاوت از موازین مصوبه خود اتحادیه اروپا در پذیرش پناهجویان را نشان میدهد.
بدون شک با گسترش قحطی و گرسنگی، گرانی مواد غدایی و سیاست فشار و سرکوب، بویژه در آفریقا، تعداد پناهجویان در آینده بیشتر و بیشتر خواهد شد. قاچاقچیان انسان از این بازار بیشترین سود مالی را میبرند و یقینا خبرهای ناگوار غرق شدن پناهجویان بیشتر و بیشتر خواهد شد.
سیاست درهای بسته و کنترل فشار اکنون باعث شده که قاچاقچیان استراتژی جدیدی را در دریا در پیش بگیرند و حتی با دورزدن دریای اژه از طریق مدیترانه پناهجویان را به سمت اروپا سوق دهند. آیا زمان اجرای مصوبات و موازین قانونی و انسانی اروپا در پذیرش پناهجویان فرا نرسیده؟ تا کی باید پناهجویان بازیچه دست قاچاقچيان انسان و سیاستهای دوگانه اروپا باشند؟
باید این پرسش را به طوری جدی مطرح کرد که ایجاد حفاظت فوقمدرن برای کنترل پناهجویان در کمپها و مدرنیزه کردن کمپها با سیستمهای ایاب و ذهاب و ایجاد کمپهای کاملا بسته همچون کمپ فوق امنیتی در جزیره “ساموس” که عملا شباهت بیشتری به زندان دارد، در راستای تسهیل پذیرش و تقسیم پناهجویان است یا ترساندن و جلوگیری از ورود آنها به اروپا؟