برنامه با خوشامدگویی لیزا سرونیپا، رییس انجمن وکلای بدون مرز در مونیخ و مارتین لسنتین، سخنگوی جامعه بینالمللی حقوق بشر آلمان آغاز شد.
پس از آن رولاند کمپفله، عضو هیات رییسه انجمن قضات آلمان سخنانش را با نامه نسرین ستوده به پسرش نیما از زندان آغاز کرد. خانم ستوده این نامه را اول مهر ۱۳۹۰ زمانی که در زندان بود و پسرش نیما به کلاس اول دبستان میرفت به مناسبت اولین روز مدرسه فرزندش برای او نوشت.
عضو انجمن قضات آلمان این بخش از نامه را برای حضار خواند: «چگونه می توانستم شاهد اعدام نوجوانان وطنام باشم و سکوت کنم؟ چگونه میتوانستم چشم بر کودک آزاریها ببندم تا شبها را با خیالی آسوده در کنارت بگذرانم؟ تا روز اول مهر کیف مدرسهات را بر پشتات بگذارم و به اتفاق بابا تو را تا مدرسه بدرقه کنم؟ پسرم، من نمیتوانستم… همین. گناهم همین بود.»
آقای کمپفله سپس تلاشهای نسرین ستوده برای برقراری قانون و عدالت را ستود و از او به عنوان کسی یاد کرد که به خاطر دیگران زندگی خود را به خطر انداخت. او همچنین اهدای جایزه انجمن قضات آلمان در سال ۲۰۲۰ را اقدامی برای این دانست که نشان داده شود “نسرین ستوده تنها نیست”.
دستگیری توسط ۱۲ مرد مسلح
مریم کلارن، دختر ناهید تقوی زندانی سیاسی ایرانی-آلمانی سخنران بعدی بود که از طریق زوم در این برنامه شرکت کرد. او ابتدا شرحی از دستگیری مادرش داد که توسط ۱۲ مرد مسلح دستگیر و با آمبولانس به زندان منتقل شده است. او بارها و بارها بر اینکه مادرش ۱۹۴ روز در انفرادی بوده تاکید کرد. خانم کلارن با اشاره به قانون جدید انتخاب وکیل برای متهمان سیاسی تنها از میان لیست مورد تایید قوه قضاییه تاکید کرد که مادرش و خانواده مخالف این وکلا بودهاند و در نهایت مصطفی نیلی را به وکالت او انتخاب کردهاند اما این وکیل تنها چهار روز پیش از دادگاه توانسته به پرونده خانم تقوی دسترسی پیدا کند.
ناهید تقوی شهروند ایرانی-آلمانی ۲۵ مهر ۱۳۹۹ در حالی که برای سفر به ایران رفته بود در منزل شخصیاش در تهران بازداشت شد. او در مرداد ۱۴۰۰ به اتهام “مشارکت در اداره گروه غیرقانونی” “فعالیت تبلیغی علیه نظام” از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۰ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد.
“دستورالعمل شکنجه” در ایران
مینا احدی، موسس کمیته بینالمللی علیه اعدام و سنگسار و فعال سیاسی سخنران بعدی فوروم ایران در مونیخ بود. او با اشاره به اولین باری که در ایران شاهد یک سنگسار بوده بر وظیفه انسانی مقابله با این اقدام وحشیانه تاکید و آن را دلیل تاسیس انجمن مقابله با سنگسار عنوان کرد.
او با در دست داشتن کتاب “قوانین و مقررات مربوط به زنان در ایران” نوشته غلامرضا معتمدی، عباس بشیری و سعید باقری، این کتاب را منبع قوانین مربوط به زنان در ایران عنوان کرد و گفت: «در این کتاب نوشته شده چطور میتوان انسانها را کشت، چطور میتوان انسانها را شکنجه داد. در این کتاب نوشته شده که اندازه سنگی که با آن متهم را سنگسار میکنند باید چقدر باشد…»
خانم احدی سپس ادامه داد: «ما با چنین حکومتی سرو کار داریم و به همین دلیل این سیستم باید محکوم شود.»
او با انتقاد از دولت آلمان به دستگیری دو روزنامهنگار آلمانی در ایران در جریان پرونده سنگسار سکینه محمدی اشاره کرد و گفت، این تنها باری بود که جامعه و سیاست آلمان در مقابل حکم سنگسار در ایران واکنش نشان داد.
سکینه محمدی به جرم “زنای محصنه” در سال ۱۳۸۵ به سنگسار محکوم شد. این حکم اما با مخالفت و اعتراض شدید داخلی و بینالمللی اجرایی نشد.
“من دختر یک گروگان هستم”
غزل شارمهد، دختر جمشید شارمهد سخنران بعدی این برنامه بود که او هم از طریق زوم در برنامه شرکت کرد. او خود را اینگونه معرفی کرد: «من دختر جمشید شارمهد، زندانی ربوده شده و به گروگان گرفته شده توسط حکومت ایران هستم.»
خانم شارمهد ضمن تشریح ربایش پدرش در دوبی توسط ماموران حکومت ایران گفت که او ۷۰۰ روز در سلول انفرادی بوده و در یک سال گذشته تنها دو بار توانسته با همسرش تلفنی صحبت کند آن هم در حالی که یک نفر کنارش بوده و تمام گفتوگوی آنها را گوش میداده است.
غزل شارمهد با اشاره به وضعیت بد پدرش در زندان و اینکه دسترسی به وکیل ندارد و تنها تماس انسانی او با بازجویش هست، این وضعیت را نه تنها خلاف قوانین بینالمللی که خلاف قوانین خود ایران هم دانست و گفت، حتی وکیل تسخیری پدرش تا کنون نتوانسته با او ملاقات کند.
جمشید شارمهد به گفته دخترش به دیابت و پارکینسون مبتلاست و در معرض خطر اعدام قرار دارد.
شارمهد شهروند ایرانی-آلمانی، عضو انجمن پادشاهی ایران و موسس رادیو و وبسایت تندر است. او در مرداد ۱۳۹۹ در حالی که از محل اقامتش در امریکا به دوبی رفته بود توسط نیروهای وزارت اطلاعات ربوده و به ایران منتقل شد.
تاکنون سه جلسه دادگاه برای رسیدگی به اتهامات این زندانی در دادگاه انقلاب تهران برگزار شده است. نماینده دادستان در جلسه سوم دادگاه، شارمهد و گروه تندر را متهم کرده بود که قصد داشتند در یکی از نماز جمعههای رشت بمبگذاری کرده و استاندار وقت گیلان را ترور کنند.
این اتهامات از سوی جمشید شارمهد رد شده است.
“پاسپورتتان را به اداره مهاجرت تحویل ندهید!”
بخش بزرگی از فوروم ایران در مونیخ به موضوع دیپورت ایرانیان مسیحیشده اختصاص داشت. در این بخش دکتر گوتفرید مارتنز، کارشناس ایرانیان تغییر دین داده در سخنرانی پرشوری دولت آلمان را به باد انتقاد گرفت.
او با بازتعریف پرونده چندین ایرانی مسیحی که در برلین از سوی اداره مهاجرت حکم دیپورت گرفتهاند، این اداره را به “تقلب و دروغگویی” متهم کرد.
به گفته او، ایرانیانی که تقاضای پناهندگیشان به دلیل تغییر دین از سوی دادگاه رد میشود و “اقامت تحملشده یا اجباری” دریافت میکنند، پس از چندین مرتبه مراجعه به اداره امور خارجیان به آنها گفته میشود که اگر پاسپورت ایرانیشان را بدهند در این پاسپورت برایشان مهر اقامت زده میشود.
برخی از این ایرانیان این حرف را میپذیرند و وقتی پاسپورت ایرانیشان را به اداره امور خارجیان تحویل میدهند حکم دیپورت دریافت میکنند.
دکتر مارتنز از ایرانیها خواست به هیچ وجه و حتی “در قبال یک میلیون یورو” پاسپورت ایرانی خود را به اداره مهاجرت و امور خارجیان تحویل ندهند.
او همچنین قضاتی را که بدون بررسی دقیق و تنها با این استدلال که “همه اینها دروغ میگویند” تقاضای پناهندگی ایرانیان مسیحی شده را رد میکنند به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت: «وقتی در کشور قانون، قاضی اصل را بر این میگذارد که همه دروغ میگویند، این برای من قابل قبول نیست و این یک زنگ خطر برای حاکمیت قانون است.»
از مربیگری شنا تا دیپورت به ایران
در این بخش یک ایرانی که همین اتفاق برایش افتاده بود پشت تریبون رفت و ماجرایش را تعریف کرد.
رضا فیروز سال ۲۰۱۵ در آلمان تقاضای پناهندگی کرده، دو سال بعد تقاضایش رد شده و او به آن اعتراض کرده است. او در سال ۲۰۱۷ دینش را تغییر میدهد و به مسیحیت میگرود. آقای فیروز سالهاست که به عنوان مربی شنا؛ شغلی که در حال حاضر در آلمان بسیار مورد نیاز است مشغول به کار است. اما امسال وقتی برای تمدید اجازه کارش به اداره کار رفته به او گفته شده باید برای دریافت اجازه کار ابتدا مشکل اقامتش را حل کند.
او که ۳۷ سال دارد به اداره امور خارجیان رفته و در آنجا با احترام به او گفته شده که اگر پاسپورت ایرانیاش را بیاورد اجازه اقامت در آن برایش درج میشود.
آقای فیروز گفت پس از دریافت پاسپورت ایرانی و مراجعه مجدد به اداره امور خارجیان، رفتار مسئول پروندهاش به کلی با او عوض شده و با “داد و فریاد” به او گفته تو باید فورا خاک آلمان را ترک کنی و اگر تا پاییز این کار را نکنی تو را دستگیر کرده و به اجبار به ایران باز میگردانیم.
او در حال حاضر پس از ۷ سال زندگی در آلمان، بدون کار، بدون اقامت و بدون پول منتظر است تا شاید گشایشی در پروندهاش حاصل شود.
اهمیت کار خبری درباره زندانیان سیاسی
در بخش دیگری از فوروم ایران، اِرکان پهلوان روزنامهنگار آزاد از روزنامه “فرانکفورتر روندشاو” درباره اهمیت اطلاعرسانی درباره زندانیان سیاسی سخن گفت و اینکه وقتی نام یک زندانی زنده نگه داشته میشود، شکنجه و آزار و یا اعدام او از سوی حکومتهای توتالیتر با تامل و تاخیر صورت میگیرد و آنها قطعا پیش از اقدام به این اعمال یک بار در این باره فکر میکنند.
وضعیت اقلیتهای دینی
وضعیت صوفیها، دراویش و بهاییان در ایران نیز در این فوروم مورد بحث قرار گرفت و یوشا نولتنیوس، مسئول حقوق بشر جامعه بهاییان آلمان در برلین و هلموت گابل، از انجمن کرامت در هانوفر در این باره صحبت کردند.
آقای نولتنیوس در سخنانش از نسرین ستوده تقدیر کرد که وکالت چندین بهایی را بر عهده داشته است.
قوانین ضد زن و شریعت اسلامی
در این بخش اولریکه بِکِر، مورخ و سرپرست بخش تحقیقات فوروم آزادی برای خاورمیانه، در سخنان مبسوطی به قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در ایران اشاره کرد، از جمله نداشتن حق طلاق و حضانت، نصف بودن دیه و شهادت و حق کار و تحصیل و خروج از کشور تنها با اجازه شوهر.
خانم بکر همچنین با اشاره به اجبار حجاب برای دختربچه ها در ایران و نیز قانونی بودن کودکهمسری این دو را نقض حقوق کودکان دانست و خواستار فشار بیشتر جامعه بینالملل بر جمهوری اسلامی شد.
دکتر کتایون امیرپور، اسلامشناس و استاد دانشگاه کلن آخرین سخنران نشست ایران در مونیخ بود. او در ابتدای صحبتش تاکید کرد که در ایران آپارتاید جنسی برقرار است. او اما در این باره که چقدر از این تبعیض به شریعت و قوانین اسلامی بر میگردد، گفت چیزی به نام حقوق وقوانین اسلامی به عنوان یک مجموعه یکدست و یکسان در همه کشورهای اسلامی وجود ندارد، همانظور که مثلا کشوری مثل تونس قوانینش در ارتباط با زنان با عربستان سعودی یا ایران تفاوت دارد.
او با اشاره به شرایط زنان در دوران پیش از اسلام، بسیاری از قوانین اسلامی در مورد زنان را مترقیتر از دوران پیش از ۱۴۰۰ سال پیش دانست و گفت، باید آیههای قران را در پیشزمینه تاریخی خودش بررسی کرد.
خانم امیرپور همچنین تاکید کرد که زنان ایران تنها با قوانین اسلامی مبارزه نمیکنند بلکه با فرهنگ مردسالارانهای که ریشهای تاریخی دارد نیز در مبارزه هستند.
فوروم ایران با پرسش و پاسخ و نیز دعوت جامعه بینالمللی حقوق بشر در آلمان از افکار عمومی این کشور برای حساسیت بیشتر نسبت به نقض حقوق بشر در ایران و سایر کشورها به پایان رسید.