تفاهمنامه یعنی اظهار تمایل طرفین برای مذاکرات و مطالعات پیرامون یک پروژه، که چنانچه به نتیجه نهایی رسیدند، قرارداد امضا میکنند و آنگاه است که ارزش پروژه و تعهدات طرفین در آن تعیین میشود.
تفاهمنامه همچنین الزامآور هم نیست، یعنی این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین حتی برای مذاکره و مطالعه پروژه یا نهایتا عقد قرارداد، اقدام نکند.
برای نمونه آقای خجستهمهر در اظهارات خود از امضای تفاهمنامه با شرکت گازپروم بر سر میادین گازی کیش و پارس شمالی خبر داده و مدعی شده که ارزش این تفاهمنامه ۱۰ میلیارد دلار است.
شاید هزینه لازم برای توسعه این میادین ۱۰ میلیارد دلار باشد، اما تفاهمنامه تنها به معنی اظهار تمایل گازپروم برای مذاکره پیرامون این دو میدان گازی ایران است، نه تعهد به سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری.
همچنین حتی اگر در آینده قرارداد توسعه این میدان نیز امضا شود، شاید گازپروم تنها متعهد شود که سهمی ۲۰ درصدی در پروژه داشته باشد و یک پنجم سرمایه را بیاورد یا اصلا سرمایه از طرف شرکت ملی نفت ایران یا نهادی ثالث تامین شود و گازپروم تنها پیمانکار پروژه باشد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
نکته دیگر اینکه شرکت روسی نامبرده شش سال پیش بر سر هر دو میدان گازی یادشده با ایران تفاهمنامه امضا کرده بود، اما هرگز اقدامی نکرد.
در تفاهمنامه جدید، توسعه میادین نفتی چنگوله، منصوری، آبتیمور و غیره نیز مذاکره خواهد شد.
خجستهمهر در بخش دیگری از سخنان خود تفاهمنامه یادشده را “بزرگترین سرمایهگذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران” عنوان کرده، در حالی که بعد از برجام و در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شرکت لوکاویل روسیه تفاهمنامه مشابهی با ایران بر سر میدانهای منصوری و آبتیمور امضا کرده بود و شرکت زاروبژنفت روسیه نیز در کنار چنگوله، چندین تفاهمنامه نفتی دیگر با ایران امضا کرده بود.
هم شمار شرکتهای روسی و هم تفاهمنامههای نفتی در آن زمان بیشتر از امروز بود و معلوم نیست مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بر چه اساسی تفاهمنامه اخیر را “بزرگترین سرمایهگذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران” عنوان کرده است.
این در حالی است که سایت گازپروم با خبری دو پاراگرافی تنها گفته است که معاون مدیرعامل این شرکت بر سر پروژههای نفت و گاز ایران تفاهمنامه امضا کرده است. در این خبر هیچ رقم و عددی ذکر نشده است؛ چرا که تفاهمنامه، قرارداد نیست که ارزش آن را تعیین و اعلام کنند.
ابهامات در توانایی روسها
اینکه تفاهمنامههای یادشده به عقد قرارداد بینجامد یا نه، معلوم نیست، اما برخی از این تفاهمنامهها خارج از توانایی شرکتهای روسی هستند.
برای نمونه در این تفاهمنامه بر ساخت کارخانههای مایعسازی گاز (الانجی) اشاره شده است، در حالی که کارخانههای الانجی خود روسیه را هم شرکتهای غربی احداث کردهاند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
حتی بعد از اعمال بسته پنجم تحریمی اتحادیه اروپا علیه روسیه در اردیبهشت امسال که صادرات فناوریهای ساخت کارخانه الانجی را ممنوع کرد، شرکت “تکنیپ انرژیز” فرانسه که سال ۲۰۱۹ قرارداد ۷.۶ میلیارد دلاری ساخت سه ردیف کارخانهالانجی “شمالگان ۲” با ظرفیت سالانه نزدیک به ۲۰ میلیون تن را امضا کرده بود، از پروژه کنار کشید و به تبع آن حتی شرکتهای چینی پیمانکار این پروژه روسی نیز فعالیتشان را متوقف کردند.
اگر روسیه با کنار کشیدن شرکتهای غربی قادر به توسعه پروژههای الانجی خود نیست، چگونه پروژههای گاز مایع ایران را توسعه خواهد داد؟!
مورد دیگر در تفاهمنامه که گازپروم هیچ اشارهای به آن نکرده، اما آقای خجستهمهر بر آن تاکید داشته، پروژه فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی است.
قطر، شریک ایران در این میدان مشترک گازی، سالها پیش با کمک شرکتهای غول غربی، از جمله توتال فرانسه، سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۵ برابر سکوهای موجود در بخش ایرانی پارس جنوبی) را به همراه کمپرسورهای عظیم راهاندازی کرد و جلوی افت تولید گاز خود را گرفت.
بخش ایرانی این میدان از سال آینده وارد نیمه دوم عمر خود میشود و بنابر گزارش وزارت نفت، هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب از تولید آن کاسته خواهد شد.
ایران بعد از برجام قراردادی ۵ میلیارد دلاری با کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال فرانسه و مشارکت سیانپیسی چین امضا کرد و نیمی از ارزش قرارداد مربوط به ساخت و نصب سکوی ۲۰ هزار تنی همراه با دو کمپرسور عظیم بود؛ اما وقتی توتال به خاطر خروج آمریکا از برجام این پروژه را رها کرد، شرکت چینی نیز از پروژه خارج شد.
تکنولوژی ساخت این سکوها و کمپرسورها منحصر به چند شرکت بزرگ غربی است و نه چین و نه روسیه چنین توانایی را ندارند.
ابهامی در توانایی شرکت گازپروم در توسعه میادین نفت و گاز، یا احداث خط لوله وجود ندارد، اما هم تامین مالی پروژهها در هالهای از ابهام است و هم پروژههای الانجی و فشارافزایی پارس جنوبی خارج از توانایی شرکتهای روسی است.
همچنین خجستهمهر گفته است که ایران در افق هشت ساله، قصد جذب ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه برای افزایش تولید روزانه نفت به ۵.۷ میلیون بشکه و افزایش تولید روزانه گاز به ۱.۵ میلیارد متر مکعب را دارد.
این یعنی رشد ۵۰ درصدی تولید نفت (حتی نسبت به سطح قبل از تحریمهای آمریکا) و بیش از دو برابر شدن تولید گاز ایران.
بر اساس برآورد مرکز پژوهشهای مجلس، مجموع سرمایهگذاری داخلی و خارجی در پروژههای تولید نفت و گاز ایران از سال ۹۷ به بعد سالانه تنها ۳ میلیارد دلار بوده است و هفت برابر کردن این رقم در هشت سال پیش رو بعید به نظر میرسد.
از طرفی آمارهای وزارت نفت نشان میدهد که ۸۰ درصد از میادین فعال نفتی کشور در نیمه دوم عمر خود است و هر سال ۳۰۰ هزار بشکه در روز از تولید آنها کاسته میشود و ایران با روشهای سنتی مانند تزریق آب و گاز و نیز حفر چاههای بیشتر، سعی در حفظ تولید دارد.
از طرف دیگر پارس جنوبی که ۷۰ درصد گاز ایران را تولید میکند، از سال آینده وارد نیمه دوم عمر خود شده و هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب از تولید آن کاسته خواهد شد و در سالهای پیش رو حتی شتاب افت تولید آن نیز بیشتر خواهد شد.