این روایت شقایق نوروزی، فعال فمینیست و موسس صفحه “میتو ایرانی” از اولین روزی است که فالوورهای جعلی به صفحات بسیاری از زنان فمینیست حمله کردند. از سه ماه پیش بسیاری از صفحات اینستاگرام شخصی این فعالان و سازمانهای مرتبط با حوزه کاری آنان با افزایش ناگهانی و چندصدهزارتایی فالوورهای خود روبرو شدند. صفحات “میتو ایرانی”، “دیدهبان آزار” و “آکادمی چراغ” از اولین صفحاتی بودند که این حملات را تجربه کردند.
“این یک کمپین آزارگری است”
“سازمان اتحاد برای ایران” در زمینه گسترش آزادیهای مدنی فعالیت دارد. صفحات مربوط به این سازمان نیز پس از همکاری با فعالان زن هدف حمله قرار گرفته است. این سازمان در پاسخ به دویچهوله با تاکید بر اینکه بهتر است به این حملات عنوان “کمپین آزارگری” (campaign of harrasment) اطلاق شود، اعلام کرده که این هجوم “اقدامی از پیش هماهنگشده با بودجهای از پیش تعیین شده” است که مجموعهای از صفحات مرتبط و همراستا با یکدیگر را هدف قرار داده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این سازمان اشاره میکند که این هجوم ابتدا به صفحات برابریخواه زن و مرد یا به اصطلاح فمینیستی خارج و داخل ایران انجام شده و سپس به صفحات دیگری رسیده که در مباحث حقوق بشری مانند برابری زن و مرد فعال هستند، مانند صفحه اینستاگرام اتحاد برای ایران. اتحاد برای ایران تاکید کرده که از سه ماه پیش تاکنون به علت گستردگی و تداوم این حملات، این صفحات نتوانستهاند به روال سابق فعالیتهای خود بازگردند.
تا لحظه نگارش این گزارش فعالینی که به صفحات اینستاگرامی آنها حمله شده تنها یک راه برای مقابله با این حملات یافتهاند؛ تبدیل صفحات از حالت عمومی به حالت خصوصی (Private).
شقایق نوروزی با اشاره به تاثیر منفی این حملات بر ارتباط آنها با مخاطبان میگوید: «به ویژه زنانی که داخل ایران به دلیل مسایل امنیتی ما را فالوو نداشتند، اما دنبال می کردند از دسترسی به مطالب ما محروم شدند. همینطور در این میان امکان پذیرش درخواست افراد واقعی نیز عملا غیرممکن شده است و اشتراکگذاری مطالب ما به دلیل پرایوت بودن برای مخاطبانمان امکانپذیر نیست.»
اتحاد برای ایران در مورد تاثیر این حملات بر میزان مخاطبان ایرانی به دویچهوله میگوید که پس از این حملات صفحه اینستاگرام این سازمان ۷۶ درصد از مخاطبان داخل ایران خود را از دست داده است.
این مساله عواقب منفی دیگری هم درپی داشته است؛ تحلیل رفتن انرژی فعالان برای مقابله با این حملات و در نتیجه کاهش تولید محتوا. اتحاد برای ایران با تاکید بر اینکه این حملات زمان زیادی از فعالین عضو این سازمان گرفته است، میگوید: «ما بهجای اینکه تمام وقت مشغول خدمترسانی به جامعه ایران باشیم، بهجای اینکه الگوهای سرکوبی که پژوهشهای ما مانند ”اطلس زندانهای ایران“ یا ”اپیلیکیشن گرشاد“ نشان میدهند را به رسانههایی مانند دویچهوله بازگو کنیم، باید در مورد این موضوع صحبت کنیم.»
منبع این حملات کجاست؟
بر اساس تحقیقات صورت گرفته صدها هزار اکانت جعلی که به این صفحات هجوم آوردهاند از طریق چند شرکت پاکستانی و هندی فروخته میشوند. این شرکتها بستههای ده هزارتایی فالوورها را به هرشخصی در صورت پرداخت هزینه میفروشند و پرداخت به راحتی از طریق ارز دیجیتال انجام میشود. این مساله به این معنی است که افرادی که این حملات را طراحی کردهاند قابل ردیابی نیستند اما برآورد هزینه صورت گرفته از گستردگی حملات و مبالغی که این شرکتها برای هر بسته فالوور خود پیشنهاد میکنند، نشان میدهد که برای حدود یک میلیون فالوور جعلی باید مبلغی بالغ بر “دهها هزار دلار” هزینه کرد.
با توجه به اینکه این حملات به بیش از ۲۰ صفحه اینستاگرامی انجام شده و هر صفحه به شکل میانگین با ۵۰۰ هزار دنبالکننده جعلی روبرو شده است، میتوان به هزینه بالای سازماندهی این حملات پی برد. اتحاد برای ایران معتقد است که این مساله احتمال این را که این فعالیتها از سوی افراد غیروابسته به جمهوری اسلامی ایران باشد “کم” میکند.
باید توجه داشت که این کمپین آزار با موج بازداشت فعالان حقوق زنان در ایران، اعتراضات گسترده به گشت ارشاد و حجاب اجباری همزمان بوده است. از سوی دیگر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز حدود یک ماه پیش در یک سخنرانی “استعمار غرب” را متهم کرد که پشت جنبشی قرار دارد که فعالان زن ایرانی علیه حجاب اجباری به راه انداختهاند.
مسائل یاد شده این گمان را تقویت میکند که این حملات از سوی جمهوری اسلامی ایران طراحی شده باشند تا دسترسی مخاطبان داخل ایران به این صفحات را محدود و در نتیجه موج اعتراضات به وضعیت زنان در ایران را کاهش دهند.
“شرکت متا این کمپین آزارگری را به رسمیت نشناخته است”
اما شرکت متا، شرکت مادر اینستاگرام، در این زمینه چه اقداماتی انجام داده است؟
اتحاد برای ایران توضیح میدهد که با وجود پیگیری فعالانی که پیجهای شخصی و مرتبط با آنها مورد حمله قرار گرفته این شرکت هنوز این کمپین آزارگری را “به رسمیت نشناخته است”.
دویچه وله فارسی در پیگیریهایی که انجام داده این مساله را تایید میکند. شرکت متا در پاسخ به سوال دویچهوله در این زمینه تصریح کرده است که با وجود ارتباط گیری فعالان ایرانی با آنها و ارائه شواهد و مدارک از سوی آنان، این شرکت فعالیت سازماندهیشده یا سیستماتیکی را در این زمینه تشخیص نداده و به نوبه خود افزایش تعداد دنبالکننده را مسالهای منفی در نظر نمیگیرد.
زمانی که دویچهوله از این شرکت پرسید “چطور شرکت متا افزایش ۵۰۰ هزار دنبالکننده در مدتی کوتاه برای یک اکانت ساده را حرکتی سازماندهی شده در نظر نمیگیرد؟”، مسئولان متا دیگر به سوالات دویچهوله پاسخ ندادند.
اتحاد برای ایران در این زمینه تاکید میکند که شرکت مادر اینستاگرام این موارد را برابر “آزارگری از روی نفرت” (hate speech) ندانسته و به دیگر درخواستهای فعالان برابریخواه زن و مرد هم پاسخ نداده است.
بهعنوان مثال این سازمان در یک نامه از متا درخواست کرده تا مسیری ساده در اختیار فعالان کشورهایی بگذارد که کارمندان متا در آن کشورها نمیتوانند کار کنند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
این در حالی است که پیش از این موجی از انتقادات فعالان مدنی و سیاسی ایرانی نسبت به شرکت متا و شبکه اجتماعی اینستاگرام به وجود آمده بود. این انتقادات به نوع حذف مطالب در این شبکه اجتماعی مربوط بود و گزارشاتی در زمینه همکاری کارمندان شرکت “تلاس اینترنشنال”، شرکت مسئول این مساله، با جمهوری اسلامی ایران منتشر شده بود.
این مساله باعث افزایش حساسیت در این رابطه شده است که چرا شرکت متا تمایلی به رسیدگی به شکایات متعدد فعالین زن فمینیست در این زمینه ندارد و حتی شکایت آنها را با وجود ارائه شواهد متعدد به رسمیت نمیشناسد.
در نتیجه فعالان فمینیست ایرانی با محدودیتهای جدیدی در ارائه مطالب خود روبرو شدهاند، مبالغ زیادی برای آزار سازماندهی شده آنها در شبکههای اجتماعی خرج شده و شرکت متا نیز این تحرکات را به رسمیت نمیشناسد. این مساله برای شقایق نوروزی معنای روشنی دارد. او میگوید: «[این بدین معناست که] در خانه و پشت درهای بسته هر چه میخواهید بگویید ولی نمیگذاریم که در فضای عمومی و با صدای بلند باشد. همینطور نمیگذاریم هیچ کس با شما کار کند و نمیگذاریم شبکه خود را گسترش دهید.»
اعضای اتحاد برای ایران اما جنبه مثبتی هم در این حملات میبینند. آنها معتقدند که با وجود تلاش “مدیران این کمپین آزارگری” برای محدود کردن آزادی بیان صفحات برابریخواه زن و مرد، در واقعیت این هجوم کمک کرده تا آنها و دیگر فعالان بهتر همدیگر را درک کنند و بتوانند در مورد دفاع از حقوق بشر روندی موثرتر درپیش بگیرند.