این جنگلها نقش بسیار پررنگی در عرصههای مختلف از جمله امنیت زیستی، غذایی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و … دارند و به همین دلیل حفظ جنگلهای زاگرس از اهمیت ویژهای برخوردار است. علیرغم اینکه اهمیت این عرصه سبز بر کسی پوشیده نیست، شاهد این هستیم که صیانت از این جنگلها در سالهای اخیر با چالشهایی روبهرو شد و عوامل مختلف طبیعی و انسانی پایداری اکوسیستم منطقه را با مشکل مواجه کردهاند.
یکی از چالشهای پیشروی حفظ جنگلهای زاگرس، پروانه سفید برگخوار است که از گذشتههای دور بومی جنگلهای زاگرس بوده اما در سالهای اخیر به دلیل برهم خوردن تعادل اکوسیستم جنگلهای زاگرس و کاهش شکارچیان طبیعی این پروانه، جمعیت آن طغیان پیدا کرده و تبدیل به آفتی برای حفظ درختان شده است. برای کنترل جمعیت این آفت سازمان منابع طبیعی دست به استفاده از سم باکتریایی BT زده که درست بودن یا نبودن استفاده از این روش همواره مورد بحث کارشناسان محیط زیست است.
در رابطه با چالشهایی پیش رو حفظ این جنگلهای زاگرس و به ویژه آفت برگخوار سفید، کامران پورمقدم؛ مدیرکل جنگلهای خارج از شمال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، هادی کیادلیری؛ رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه آزاد و مجید توکلی؛ عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان با حضور در برنامه طبیعت 360 درجه در این خصوص گفتوگو کردند.
در ابتدای برنامه کامران پورمقدم، مدیرکل جنگلهای خارج از شمال سازمان منابع طبیعی اظهار کرد: جمعیت پروانه سفید برگخوار اخیراً در جنگلهای زاگرس و به ویژه در مناطق گرمتر از جمله استان کهگیلویه و بویر احمد، چهارمحال بختیاری و استان فارس طغیان کرده است. همچنین آفت جوانهخوار بلوط نیز آفت دیگر درختان زاگرس است که در مناطق خنکتر زیست میکند. در برخی نقاط این دو گونه با یکدیگر هم پوشانی دارند و همراه باهم یک درخت را از پای در میآوردند.
وی ادامه داد: ما انواع آفات را در جنگلهای زاگرس داریم و قسمت اعظم این آفات عناصر اکوسیستم زاگرس هستند و از دیرباز در زاگرس فعالیت داشتند. به عنوان مثال اولین گزارش از حضور پروانه سفید برگخوار مربوط به 50 سال قبل است. در این سالها تعادل اکوسیستم زاگرس بههم خورده و افزایش دما و کاهش بارندگیها شرایط را برای زاد و ولد پروانه سفید برگخوار فراهم کرده است و در نتیجه جمعیت آن از حالت تعادل خارج شده و تبدیل به آفت شده است.
مدیرکل جنگلهای خارج از شمال سازمان منابع طبیعی با اشاره به نقش کشاورزی در افزایش جمعیت آفات بیان کرد: کشاورزی آشکوب در زاگرس در مساحتی در حدود 800 تا یک و نیم میلیون هکتار انجام میشود که این کشاورزی نیاز به سم، کود و شخم زمین دارد که همه این عوامل تعادل اکوسیستم زاگرس را بههم زده و شکارچیان طبیعی این پروانه را از بین برده و سبب افزایش بی رویه جمعیت آن شده است.
پورمقدم ادامه داد: خوشبختانه این آفت باعث خشکی مستقیم درختان نمیشود و پس از اقدامات ضربتی که سازمان در خصوص این کنترل جمعیت این آفت انجام داد، رویش مجدد برگهای نورسته در درختان را مشاهده کردیم. اگر که بخواهیم به صورت پایدار از فعالیت این آفت جلوگیری کنیم باید اقدامات علمی و فنی را در دراز مدت انجام دهیم. ما برای اینکه بتوانیم جلوی طغیان این آفت را بگیریم از روش محلولپاشی توسط محلول باکتریایی BT استفاده کردیم اما ایا روش، مسکن فوری و اقدامی است که تنها در کوتاه مدت جواب میدهد.
وی تصریح کرد: بهترین روش این است که ما به صورت بیولوژیک و سازگار با طبیعت با این آفت مقابله کنیم و اگر قرار باشد که برای بلندمدت از محلول BT استفاده کنیم قطعاً این محلول اثرات سوء فراوانی بر جمعیت کنترلگران طبیعی آفت برگخوار سفید میگذارد اما به این دلیل که طغیان جمعیت پروانه سفید بیش از ظرفیت تحمل درختان شده بود، مجبور بودیم که از این محلول استفاده کنیم.
مدیرکل جنگلهای خارج از شمال سازمان منابع طبیعی با بیان اینکه باید بسیار نگران زاگرس باشیم، گفت: سازمان منابع طبیعی به عنوان متولی جنگلهای کشور به تنهایی نمیتواند با عوامل مختلف نابودی این جنگلها مقابله کند. بخشی از این تخریبها به وسیله سیاستهای غلط سایر دستگاهها انجام میشود که نمیتوان آنها را متوقف کرد. لازم است همه دستگاهها در مسیر صیانت از جنگلها به سازمان کمک کنند و همچنین مشارکت جدی مردم محلی بسیار کمککننده است.
پورمقدم گفت: برای اینکه در دراز مدت اکوسیستم جنگل را بهبود ببخشیم باید عوامل تخریب را کاهش دهیم و در مرحله بعد به سمت جوانسازی زاگرس برویم. در حال حاضر جنگلهای زاگرس تجدید حیاتی ندارد و چرخه غذایی که باید در این جنگل اتفاق بیفتد، مختل شده است. خوشبختانه از ابتدای امسال طرح کاشت یک میلیارد نهال با گونههای بومی را در دستور کار قرار دادیم و از شروع فصل کاشت به طور وسیع اقدام به کاشت نهال میکنیم. عملی شدن این اقدام نیاز به همراهی مردم محلی دارد تا هم نهالها را بکارند و هم به طور متعادل از جنگل بهرهبرداری کنند.
پورمقدم ادامه داد: ما باید تعادل را به اکوسیستم برگردانیم که در این زمینه سند مدیریت و حفاظت از جنگلهای زاگرس مبنی بر همکاری سایر دستگاهها در مسیر حفاظت از جنگلها در دولت مطرح شده است. طرح جنگلداری اجتماعی نیز طرح دیگری برای حفاظت از جنگلهای کشور است که این طرح مدیریت جنگل را با حضور مردم انجام میدهد.
وی خاطرنشان کرد: اگر سیاستگذاریهای ما از جمله سدسازیهای بیرویه، انتقال آب، توسعه معدن در دل جنگلها و …، به همین رویه و بدون داشتن ارزیابیهای زیست محیطی ادامه پیدا کند، مسلماً به سمت نابودی جنگلهای زاگرس پیش خواهیم رفت. فعالیت دستگاهها باید در راستای مدیریت سرزمین باشد و نه باید تنها یک سازمان را مسئول حفظ این جنگلها دانست.
در ادامه برنامه، هادی کیادلیری؛ رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه آزاد اظهار کرد: متأسفانه حال زاگرس خوب نیست و این جنگل در حال احتضار است ؛ آشفتگیها حتی در زمانی که جنگل در حالت طبیعی خود باشد نیز وجود دارد اما چون جنگل در حالت تعادل است میتواند به طور طبیعی مشکلات خود را حل کند اما زمانی که چالشها زیاد شده و جنگل فرصت بازیابی ندارد، اکوسیستم از مشکلات اشباع میشود و نمیتواند اثر عوامل خارجی را خنثی کند.
وی ادامه داد: تغییر اقلیم نیز به عنوان یک چالش بزرگ بر تشدید سایر مشکلات جنگل اثر میگذارد و این چالشهای کوچک را تبدیل به مشکلات بزرگ کرده و نتیجتاً جنگل را به سمت نابودی میبرد. نمونه این موارد در زاگرس اتفاق افتاده و این جنگل را به سمت زوال اکوسیستم برده است. زمانی که کلمه زوال را به کار میبریم به این معنی است که همه عوامل بر جنگل تأثیر گذاشته و نابودی زاگرس تنها محدود به یک عامل نیست.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه آزاد گفت: در کشور ما بیشترین قاچاق چوبی که انجام میشود به 10 هزار مترمکعب هم نمیرسد و این عامل را بیش از اندازه بزرگ کردهاند، هر چند که باید به این معضل پرداخته شود چرا که در هر صورت کار غلطی است. در مقابل پروانه برگخوار سفید به تنهایی بیش از 60 هزار متر مکعب کاهش چوب ایجاد کرده و این درحالی است که توجهی به آن نشده است.
کیادلیری با بیان اینکه متأسفانه ما تنها به ظاهر اکوسیستم نگاه میکنیم و از آنچه در باطن اکوسیستم میگذرد، غافل هستیم، افزود: ما برای مقابله با آفات بودجه، نیرو و امکانات کافی را نداریم. برای تعیین برنامه بلند مدت و کوتاه مدت حفاظت از زاگرس نیاز به مانیتورینگ و رصد کردن اکوسیستمها داریم اما این امکانات در اختیار ما قرار نگرفته است و به همین دلیل همیشه در مقابل مخاطرات غافلگیر شده و زمانی اقدام به مقابله میکنیم که دیر است.
وی با بیان اینکه برای پیشبینی مخاطرات جنگل باید برنامه بلند مدت داشته باشیم، گفت: آفات در جنگلهای بسیاری از کشورهای دنیا مشکلساز شدهاند و این مورد مختص به ایران نیست اما مسئله این است که در کشور ما اکوسیستم ضعیف شده و توانایی مقابله با این آفات را ندارد، لذا مدیریت باید تمهیداتی را در نظر بگیرد که اثرات سوء را کاهش دهد.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه آزاد در خصوص استفاده از محلول باکتریایی BT برای مبارزه با پروانه برگخوار سفید توضیح داد: انتقادات زیادی به استفاده از این محلول وارد است و در مقابل طرفدارنی نیز دارد. ما زمانی باید از این روش استفاده کنیم که مطمئن باشیم درخت ما خواهد مرد و سلامتی انسان نیز به واسطه استفاده از محلول در خطر نباشد. در این شرایط در زمان آغاز هجوم آفت و قبل از طغیان جمعیت آن میتوانیم از BT به شکل موضعی استفاده کنیم اما زمانی که همهگیری اتفاق میافتد دیگر برای استفاده از این محلول دیر است و هیچ کجای جهان این روش را تأیید نمیکنند.
کیادلیری اضافه کرد: به این دلیل که اقدامات مدیریتی ما درست نیست و این آفت برگخوار نیز به طور گسترده توسط مردم دیده شد و رسانهها نیز آن را بازتاب دادند، فشار زیادی به سیستم متولی وارد شد و سیستم متولی نیز که از اول برنامه ای برای مقابله با این آفت نداشت، برای اینکه نشان دهد کاری در این خصوص انجام داده دست به استفاده از BT زد. آفات برگخوار درختان را نمیکشند بلکه شرایط را برای هجوم آفات ثانویه مساعد میکنند که این آفات ثانویه کار درخت را تمام میکنند.
در انتهای برنامه مجید توکلی؛ عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان اظهار کرد: آفت برگخوار سفید آفت بومی است و از گذشتههای دور در جنگلهای زاگرس و به طور ویژه در زاگرس جنوبی وجود داشته است. از گذشته، هر چند سال یکبار شاهد طغیان این آفت بودهایم و اولین بار در سال 1351 طغیان جمعیت آن ثبت شده است. امسال نیز جهش عجیب جمعیت آن باعث ایجاد مشکل شد و جمعیت آن در 3 استان به حالت انفجاری رسید.
وی ادامه داد: مهمترین علت انفجار جمعیت آفت برگخوار تغییر در اکوسیستم زاگرس است که این تغییرات به واسطه عوامل انسانی و عوامل طبیعی رخ داده است. کشاورزی زیر درختان زاگرس و سم پاشی مورد نیاز این کشت باعث از بین رفتن دشمنان طبیعی این آفت شده و چالشهای امروز را به وجود آورده است. در گذشته همین شکارچیان طبیعی جلوی طغیان جمعیت این آفت را میگرفتند اما بسیاری از این عوامل یا از بین رفتهاند و یا قدرت زاد و ولد آنها و طول عمرشان کم شده است و دیگر قادر به کنترل جمعیت آفات نیستند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان در رابطه با راهکارهای نجات زاگرس از احتضار، گفت: ما باید سیستمها پایشی و مانیتورینگ قوی داشته باشیم تا از این طریق هجوم آفات به جنگل را در همان ابتدا رصد کنیم و در کنار آن برنامههای کوتاه مدت و میان مدت نیز برای حفظ جنگلها داشته باشیم. زاگرس وضعیت شکنندهای دارد و یکی از عوامل این شکنندگی آفات و بیماریها هستند که مساحت وسیعی از جنگل را از بین میبرند.
توکلی خاطرنشان کرد: با وجود اینکه زاگرس برای کشور ما ارزش حیاتی دارد، ما در بحث جا انداختن و آموزش این موضوع موفق عمل نکردهایم. یکی از دلایل نابودی جنگلهای زاگرس نیاز جوامع محلی است. جوامع محلی که به هر روشی دست میزنند که از این جنگلها ارتزاق میکنند و زیادهخواهی برخی از این افراد باعث از بین رفتن جنگلهای زاگرس شده است. همچنین مدیریتی که حاکم بر جنگلهای زاگرس است نیز ایرادات فراوانی دارد و مناسب کنترل این جنگلها نیست.